یادداشتی بر فیلم کوتاه کودکان ابری به کارگردانی رضا فهیمی

فیلم کوتاه «کودکان ابری» ساخته رضا فهیمی، اثری است که می‌توان آن را با مضمونی که از دل آب و خاک ایران قد کشیده، به‌عنوان فیلمی با منطق روایتی مناسب قلمداد کرد. فیلم‌نوشت این اثر با داشته‌ای ادبی غنی از کلام، توضیح، فضاسازی و حضور درست شخصیت‌ها در داستان جای سؤالی برای روند داستانی فیلم نگذاشته است. در مبحث اقتباس، نیز باید گفت فیلم‌ساز کار خود را به‌درستی انجام داده است و می‌داند که چطور این نگاه را در تصاویر و دکوپاژهای خود لحاظ کند. شکل دادن داستان در روستایی که جهان کلی فیلم را شکل داده درحالی‌که بخش اعظمی از فیلم‌های کوتاه ساخته شده در سال‌های اخیر و در حال ساخت در شهرک اکباتان و یا در خانه‌های پایتخت به سرانجام می‌رسد، جای بسی امیدواری دارد. زیرا آن‌هایی که از آبادی‌هایی همچون باغ اناری که در داستان است خبر نداشته‌اند، حال می‌توانند آن را در فیلم ببینند و کشف کنند که علت این اقتباس از اتفاقات و حال و هوای آنچه بوده است!

نکته‌ای که در ابتدای فیلم می‌تواند مخاطب را ترغیب به دیدن ادامه فیلم کند آن است که لهجه شیرین بازیگران با صدایی رسا شنیده می‌شود. پرداختن به مسائل بومی منطقه‌ای، نکته‌ای است که در این فیلم مزیت به‌حساب می‌آید و باید به انتخاب درست فیلم‌ساز مرحبا گفت. به‌واقع بردن داستان در دل قومیت‌ها و پرورش دادن آن می‌تواند سبب‌ساز آن باشد که فیلم‌سازانی بسیاری با ساخت آثار خود با یکدیگر به رقابت بنشینند و حتی در جهان حرفی برای گفتن داشته باشند. در فیلم «کودکان ابری» شاهد دنیای کودکان دبستانی هستیم که در جهان پیرامونشان برای خود حدومرزهایی دارند و نیز برای آن قوانینی وضع کرده‌اند. پسرانی که در مدرسه‌ای در حوالی باغ اناری به ادامه تحصیل می‌پردازند و به‌نوعی برای خود فرمانروایی می‌کنند. حسن چوپانی و اکبر رازیانه پور درواقع فیگورهای نمادین چنین امپراتوری هستند. آن‌ها ازجمله شخصیت‌هایی در فیلم هستند که آدمی احساس می‌کند به‌طور واقع قصد دارند تمام دار و ندار روستایشان را بین یکدیگر تقسیم کنند و تمام.

این بازیگران نوجوان به نحوی در صحنه چیدمان شده‌اند که میزانسن و قاب‌بندی‌ها هرگز به گمراهی نمی‌رود و همه‌چیز درست بر اساس خواسته منطق قصه پیش می‌رود. هویت بخشی و شخصیت‌سازی در بین این دو دانش‌آموز بسیار مشهود است، مانند صحنه درگیری‌شان در باغ اناری و یا هنگام تقسیم کردن کلاغ و مدرسه و… آن‌ها رقابت را تا جایی پیش بردند که به کتک خوردن از مدیر هم تن بدهند. البته فیلم‌ساز می‌توانست رقابت آن‌ها را با موضوعات مختلف ادامه دهد، اما همین موجز بودن و بیش‌ازپیش طولانی نشدن داستان، به بلوغ فکری و روند رو به رشد فیلم کمک کرده تا بتواند ساختاری درست و صحیح داشته باشد. در فیلم، نماهای دوربین با آرامش به سوژه نزدیک و از آن فاصله می‌گیرد؛ به‌طوری‌که جا به جایی آن بر اساس اهمیت موضوع تغییر هویت می‌دهد و مخاطب با ساختار هم ذات پنداری می‌کند.

در مورد کارگردانی این اثر نیز باید این مورد را گفت که او در مورد انتخاب سوژه، داستان، مبحث اقتباس، هدایت بازیگران، لوکیشن و… بسیار حساب شده عمل کرده است. او با تکیه‌بر داشته‌های منطقه موردنظرش، داستانی را شرح داده است که شاید اگر هرجایی به‌جز چنین بستری بود نمی‌توانست به هدفش برسد. از دیگر مسائل مربوط به بحث کارگردانی باید به تنظیم نبض ضربان قلب فیلم، ریتم روایی فیلم اشاره کرد که در هیچ کجای فیلم بی‌دلیل تند و کند نمی‌شود و تا آخرین لحظه به ریتم ثابتش ادامه می‌دهد.

 حال باید صبر کرد و منتظر ماند تا اینکه ببینیم قصه «کودکان ابری» که از کتاب «باغ اناری» محمد شریفی نعمت‌آباد با موسیقی متن قطعه «کجایی» کیهان کلهر در ادامه موفقیت‌های خود و این بار در عرصه بین‌المللی چه خواهد کرد.


نقد دیگری بر فیلم کودکان ابری نوشته مجید فخریان

 

نویسنده و کارگردان: رضا فهیمی، تهیه‌کننده: انجمن سینمای جوانان ایران، دفتر رفسنجان، تصویربردار: پیمان عباس‌زاده، تدوین‌گر: علیرضا احمدی طیفکانی، الهام فتحی، صدابردار: مسیح سراج، صداگذار: آرش قاسمی، بازیگران: حسین شریفی، میلاد ترقی‌خواه، سال تولید: ۱۳۹۳، زمان: ۱۸ دقیقه

خلاصه داستان: دعوای دو دانش‌آموز روستایی در مدرسه بر سر چیزهایی که هیچ‌وقت دستشان به آن‌ها نمی‌رسد. در آخر طی یک اتفاق همه نداشته‌هایشان را تقسیم می‌کنند.

پیوند کوتاه: https://www.fidanfilm.ir/?p=514