یا چرا موکول کردن یادگیری و آماده شدن برای پخش به بعد از ساخته شدن فیلم، تفکری نادرست است.

نوشته هادی علی‌پناه

به احتمال زیاد شما نیز چنین فکر می‌کنید که مرحله پخش فیلم، حال چه به صورت پخش توسط خود فیلم‌ساز انجام شود و یا در همکاری با پخش‌کنندگان، چیزی است که باید به بعد از یادگیری کامل مراحل فیلم‌سازی و طی شدن تمام مراحل ساخت یک فیلم موکول شود. اغلب به این رویکرد یا توصیه دوستانه برمی‌خوریم که: «اول فیلمتان را بسازید و بعد به جشنواره و جایزه فکر کنید.» این رویکرد از جوانبی می‌تواند درست هم باشد. چرا که تلاش برای تطبیق فیلم باسلیقهٔ جشنواره‌ها و یا تقلید از فیلم‌های موفق یکی از بدترین اشتباهاتی هست که یک فیلم‌ساز می‌تواند در ابتدای مسیر فیلم‌سازی خود مرتکب بشود. در متن پیشرو تلاش خواهم کرد با استفاده از تجربیاتم در پخش فیلم و آموزش پخش فیلم به بیش از ۳۰۰ فیلم‌ساز و همین‌طور دریافت بازخورد از هنرجویان آموزش دیده، فیلم‌سازان باتجربه و همکارانم در حوزه پخش فیلم و برگزاری جشنواره‌ها، از چند زاویه مختلف به این موضوع بپردازم که چرا نباید آموزش مبانی پخش جشنواره‌ای و فروش فیلم را به بعد از ساخته شدن فیلم‌ها موکول کرد. چرا نباید آموختن پخش فیلم را این‌قدر به تأخیر بیندازیم و بله جشنواره زدگی و سودای جایزه داشتن نیز به دلیل ناآگاهی از مبانی پخش فیلم به وجود می‌آیند!

۱- غلبه بر تعاریف و پیش‌فرض‌های غلط

حتماً شما هم از دوستان و اساتید خود و شاید حتی از «فیلم‌سازان جشنواره دیده[۱]» چیزهایی در مورد جشنواره‌ها شنیده باشید که باعث بدبینی یا حداقل سردرگمی شما درباره مسئله پخش فیلم شده است. قطعاً جشنواره‌ها نیز به‌عنوان هر پدیده دیگری قابل نقد هستند و دچار آسیب‌های متنوع. اما هر زمان بدون شناخت از یک پدیده، یا بدتر، با شناختی ناقص از یک پدیده و توهم دانش شروع به قضاوت بکنیم، قطعاً به بیراهه رفته‌ایم. در این متن وارد مبحث آسیب‌شناسی و نقد جشنواره‌ها نخواهیم شد، اما با اتکا به تجربه می‌توانم با اطمینان بگویم که هر آنچه پیش از این در مورد جشنواره‌ها «شنیده‌اید» یا کاملاً نادرست هستند و یا مسائل از زاویه‌ای اشتباه به شما ارائه شده‌اند. دانش شنیداری نیز در این مورد کاری از پیش نبرده و به بدتر و پیچیده‌تر شدن موضوع کمک خواهد کرد و در این میان فراموش نکنیم فیلم‌سازانی را که بدون دانش با آزمون‌وخطا پیش رفته‌اند و در کنار موفقیت‌هایی ناچیز یا حداقل هدر دادن بخش قابل توجهی از ظرفیت‌های فیلم خود، با اتکا به استنباط‌های ناقص اتفاق‌ها و بازخوردهایی که تجربه کرده‌اند را تعبیر به نفع می‌کنند بدون اینکه از حقیقت مسئله و چرایی دقیق وقایع آگاه باشند. یعنی چه؟ بارها شاهد روایت‌ها یا اشتراک‌گذاری تجربیاتی از سوی فیلم‌سازانی بوده‌ایم خود دقیقاً نمی‌دانند چرا فیلمشان موفق یا نسبتاً موفق بوده و صرفاً از روی تعبیرهایی مدعی هستند که موفق به کشف فرمول و رمز و راز یک جشنواره یا همه جشنواره‌ها شده‌اند. یا برعکس بارها شاهد فیلم‌سازانی بوده‌ایم که چون بدون آگاهی و با اتکا به سواد شنیداری و روش‌های من‌درآوردی اقدام به پخش فیلم خود کرده‌اند و در نتیجه شکست خورده‌اند، حرف از تئوری‌های توطئه و لابی‌های خطرناک پشت پرده به میان می‌آورند. به قول دوستی که می‌گفت «زرد بودن شغل دوم همه ما است» باید این جمله را نیز اضافه کنم که «قربانی تئوری‌های توطئه بودن هم شغل سوم همه ما است».

در میان پخش‌کنندگان و برگزارکنندگان جشنواره‌ها نقل‌قول معروفی هست که می‌گوید «دانش پخش فیلم تقریباً هر دو سال یک‌بار کاملاً متحول می‌شود.» این نقل‌قول به این حقیقت اشاره دارد که باوجود سرعت سرسام‌آور پیشرفت تکنولوژی و در نتیجه ایجاد شدن یا تغییر بسترهای مختلف پخش و عرضه فیلم، دائماً شاهد حذف و اضافهٔ روش‌ها و مسیرهای جدیدی برای ارائه آثار سینمایی در سراسر جهان هستیم. به همین نسبت با توجه به تغییرات و اصلاحات در سیاست‌گذاری‌ها و شیوه‌های برگزاری جشنواره‌ها نیز مدام باید به‌روز بود و روش‌های قابل انعطافی را برای استفاده بیشتر از ظرفیت‌های موجود اتخاذ کرد. از این رو آگاهی از وضعیت کنونی در عرصه پخش و نمایش آثار سینمایی، آگاهی از اخبار و تحولات، آگاهی از روش‌های نو و بدیع ارائه آثار و همین‌طور آشنایی و نحوه استفاده از بسترهای جدید، لازمهٔ یک پخش موفق است. اگر از فیلم‌سازان و پخش‌کنندگان باتجربه در این خصوص سؤال کنید قطعاً به شما خواهند گفت روشی که با آن فیلم‌های جدید خود را پخش می‌کنند تفاوت‌های اساسی با نحوه پخش فیلم‌های خود در گذشته دارد. در چنین عرصه‌ای صحبت از تعابیر و تعاریف ثابت و رازها و فرمول‌های ابدی چندان معقول به نظر نمی‌رسد. اگر رازی هم در کار هست باید دائماً در حال کشف دوباره آن باشیم. از این منظر شاید بتوان پخش فیلم را با حوزه [۲]SEO مقایسه کرد. نه موتورهای جستجو نحوه رتبه‌بندی سایت‌های اینترنتی را آشکار می‌کنند و نه روش‌ها و برم افزارهای مورد استفاده برای مدت‌ها بدون به‌روزرسانی باقی می‌مانند. یک گفتگو و مسابقه دائمی برای فهم طرفین معامله همیشه در جریان است و موفق‌ترین افراد یا شرکت‌ها در این حوزه آنهایی هستند که دانش‌پایه دارند و دائم آن را به‌روز می‌کنند.

۲- رمز و رازی در کار نیست

چرا راز بزرگی در بین هست! رازی که با وجود تمام تحولات موجود و حتی تحولات غیر قابل پیش‌بینی در آینده باز حقیقت آن پابرجا خواهد ماند. رازی که سه عنصر اساسی آن مثلث طلایی یک پخش موفق را تشکیل می‌دهد. ۱- واقع‌بینی ۲- ارائه استاندارد ۳- تعریف موفقیت. اما چطور می‌شود که عناصر تثبیت شده‌ای چنین واضح، تبدیل به راز و مرز یک عرصه شوند؟ چطور می‌شود هر بار فراموش کنیم که آموختن مداوم، دقت بی‌وقفه و درک مراحل پیشرفت در یک عرصه رمز و راز ابدی موفقیت هستند؟ پیش‌ترها همواره این موضوع برایم سؤالی بود بی‌جواب و دائماً می‌پرسیدم «چرا؟» جواب اما ساده است. موفقیت میان‌بر ندارد!

راز بزرگ یک پخش موفق آن‌قدر واضح و دست یافتنی است که دیگر راز نیست. تازمانی که تسلط کاملی روی فیلم خود نداشته باشید. تا زمانی که به شکلی صحیح و کاربردی فیلم خود را ارائه ندهید و تا زمانی که مسیرهای دریافت اطلاعات موثق درباره جشنواره‌ها و تغییرات آن‌ها را نشناسید، همه چیز برای شما به شکل راز و رمزی پیچیده و گنگ نمایان خواهد شد. راز بزرگ موفقیت «آموختن» است و پخش فیلم نیز دانشی است که می‌توان آن را آموخت.

۳- استفاده از دانش پخش برای ساخت فیلم‌های بهتر

نخستین کمکی که دانش پخش به شما خواهد کرد تا فیلم بهتری بسازید، غلبه کردن بر تمام سوءتفاهم‌ها و تعابیر غلط در تعریف یک فیلم جشنواره پسند است. ذهن ما همواره عادت دارد چیزهای آشنا را سریع‌تر از بین انبوه پدیده‌های ناآشنا تشخیص داده و دچار این تصور غلط شود که چند فیلم معدود اما نام آشنا در میان فیلم‌های موفق جشنواره‌ای تعداد اکثریت را به خود اختصاص می‌دهند. یا تنها یک عنصر آشنا در بین تمام عناصر دیگر یک فیلم بر کیفیت و کارکرد همه آنها غلبه دارد. در شرایطی اگر با نگاهی واقع‌بینانه و با دقیق به آمار فیلم‌های موفق و همین‌طور فیلم‌های منتخب در یک جشنواره نگاه کنیم، همواره با دو پدیده ثابت مواجه خواهیم شد. «تنوع و کیفیت». حتی تخصصی‌ترین و رادیکال‌ترین جشنواره‌ها هم تلاش می‌کنند شکلی از تنوع را در میان فیلم‌های انتخابی خود لحاظ کنند. همان‌طور که معیارهای انتخاب شدن یک فیلم در جشنواره صرفاً منحصر به یکی از عناصر فرمی یا مضمونی آن نیست. بسیار پیش می‌آید که می‌بینیم افرادی که دانشی در حوزه پخش فیلم ندارند با معیار سلیقهٔ شخصی خودشان درباره چرایی انتخاب یک فیلم در یک جشنواره قضاوت می‌کنند بدون اینکه توجه کنند: اول، جشنواره‌ها باسلیقه ما فیلم انتخاب نمی‌کنند. دوم، جشنواره‌ها به کیفیت تمام عناصر زیبایی‌شناختی و مضامین فیلم‌ها توجه می‌کنند و نه صرفاً یک عنصر به‌خصوص، در شرایطی که باقی عناصر کیفیت بسیار پایینی دارند. سوم، ما هرگز نخواهیم فهمید که کیفیت باقی فیلم‌ها رد شده در جشنواره و شرایط رقابت هر ساله به چه شکلی بوده. پس نمی‌توان با دریافت اطلاعات ناقص و عدم درک بستر موجود به قضاوت درباره یک پدیده با حکمی قطعی مبادرت کرد. چهارم، هیچ جشنواره‌ای در دنیا نیست که ادعا کند فهرست فیلم‌های انتخابی‌اش بهترین فیلم‌های آن سال است یا تاریخ سینما است.

و بگذارید جواب یک سؤال بزرگ را همین ابتدای کار پاسخ بدهم. پس چطور می‌شود فیلم بسیار خوبی که ما و بسیاری دیگر بر کیفیت بهتر آن اذعان داریم در پخش جشنواره‌ای ضعیف‌تر از آن فیلم دیگری که کیفیت پایین‌تری داشته عمل کرده؟ جواب: «به احتمال زیاد پخش نادرست در کنار عوامل پیچیده دیگر که می‌توان آنها را تحلیل و بررسی کرد و به این نتیجه رسید که تئوری توطئه ناچیزترین نقش ممکن را در آن ایفا می‌کند.»

در کنار این موضوع اما باید اضافه کنم که آگاهی از دانش پخش قطعاً می‌تواند به ساخت فیلمِ بهتر منجر شود. فیلم‌سازی که سواد پخش دارد و از نحوه برگزاری جشنواره‌ها و از جشنواره‌هایی که فیلم‌هایی نزدیک به معیارهای هنری او را پذیرفته و نمایش می‌دهند اطلاع دارد، در مراحل ساخت فیلمِ خود از ابتدایی‌ترین مراحل تا لحظه پایان برنامه‌ریزی پخش فیلم یا امضای قرارداد با پخش‌کننده، می‌داند که چه مواردی را باید در نظر بگیرد، برای تهیه چه متریالی برنامه‌ریزی و در زمان درست عمل کند و تشخیص بدهد که در این مرحله از جایگاه خود، به‌عنوان یک هنرمند، موفقیت برای او چه معنایی دارد و چه عناصری در ساختار فیلم او، او و فیلمش را از انبوه فیلم‌سازان و آثارشان متمایز می‌کند. این مفاهیم اگر برای شما بسیار گنگ یا بسیار کلی به نظر می‌آیند و یا اگر حوصله این حرف‌ها را ندارید باید بگویم که اول، دانش و بینش کافی در این حوزه ندارید که البته به سادگی قابل رفع است و درمان مشخصی دارد: آموزش و تلاش. دوم، شما به دنبال میان‌بر موفقیت هستید و سینما برای شما صرفاً یک نردبان است. در این مورد به‌خصوص اگر واقعاً مسیری جز سینما برای بیان خود نمی‌شناسید با شکستن پله‌های نردبان و زمین خوردن متوجه مسیر درست خواهید شد و اگر سینما آن پدیده بنیادین در زندگی شما نیست، امیدوارم با زمین خوردن در زمین سینما متوجه شوید که زمین‌بازی دیگری شاید برای شما مناسب‌تر باشد.

البته اگر در حال خواندن این متن هستید احتمال اینکه از گروه دوم باشید بسیار ضعیف است!

۳- پخش فیلم یکی از مراحل اصلی ساخت فیلم است و پخش‌کننده یکی از عوامل اصلی آن

معمولاً فکر می‌کنیم پخش فیلم مرحله‌ای کاملاً منفک از سینما است و بعداً باید آن را مانند یک چیز اضافه، یک ابزار تازه به فیلم اضافه کرد. حتی ممکن است فکر کنید که وجهه ارائه/تجاری سینما امری بد است تا می‌شود باید از آن دوری کنید یا مواجهه با آن را به تأخیر بیندازید. در صورتی که در سینمایی تجاری شرکت‌های پخش یا از ابتدا همراه شرکت تولید کننده فیلم هستند یا از ابتدا سفارش دهنده ساخت فیلم. در سینمای مستقل و هنری نیز تهیه‌کنندگان حرفه‌ای و فیلم‌سازان باسابقه از ابتدا پخش‌کننده را همراه خود دارند. در فیلم کوتاه و در ابتدای مسیر فیلم‌سازی نیز فیلم‌ساز مطلع از روند پخش، حال چه خود اقدام به پخش فیلمش بکند یا با پخش‌کننده‌ای وارد مذاکره بشود، به این مسئله آگاه است که همان‌طور که در انتخاب بازیگران، فیلم‌بردار یا تدوینگر با اتکا به دانش‌پایه خود در این حوزه‌ها باید به زبانی مشترک با هر یک از این متخصصین دست یافته و بهترین گزینه‌ها را برای فیلم خود انتخاب بکند، برای انتخاب پخش‌کننده یا طی استاندارد مرحله پخش نیز باید بتواند معنی مفاهیم این حوزه را فهم کند. یا بتواند تشخیص بدهد که چه شخص یا شرکتی برای همکاری با فیلم او به‌عنوان پخش‌کننده مناسب است.

در مرحله آموزش نیز همان‌طور که از ابتدا مفاهیم پایه در خصوص کارگردانی، نویسندگی، بازیگری و… تدریس می‌شود؛ چون یک فیلم‌ساز باید از تمام این مراحل دانش مشخصی داشته باشد. باید یک تدوینگر باید بداند کارگردانی یک فیلم چه مراحلی دارد که بتواند با تدوین خود به کیفیت آن اضافه کند. همان‌طور که آگاهی از کارکرد تدوین یا روند طراحی صحنه و لباس به یک فیلم‌نامه‌نویس کمک می‌کند متنی کاربردی و واضح برای اجرا بنویسد، آگاهی از مراحل پخش نیز فیلم‌ساز را از مرحله نگارش تا مراحل نهایی پس‌تولید راهنمایی خواهد کرد.

فراموش نکنیم پخش‌کننده یکی از عوامل اصلی فیلم ما است و باید زبان او را بفهمیم تا توانایی برقراری دیالوگی مؤثر با او را داشته باشیم.

۴- آماده‌سازی متریال پخش

یکی از ابتدایی‌ترین و ساده‌ترین کاربردهای آگاهی از پخش فیلم برنامه‌ریزی و آماده‌سازی به‌موقع و باکیفیت متریال لازم برای پخش است. از نحوه نگارش فیلم‌نامه پیش‌تر صحبت کرده‌ایم. اما تهیه عکس ساده از پشت‌صحنه و صحنه فیلم، عکاسی برای پوستر، آماده‌سازی نسخه‌های متنوع فیلم برای نمایش در جشنواره‌ها، نگارش متن‌های معرفی و مکاتبات و همین‌طور ترجمه متن‌ها… همه این موارد برای اینکه به‌موقع با کمترین هزینه و با مطلوب‌ترین کیفیت حاضر شوند نیاز دارند که فیلم‌ساز فیلم کوتاه از روند و مراحل و ملزومات پخش فیلم خود از پیش آگاه باشد. بارها شده فیلمی با متریال بی‌کیفیت و غلط فرصت‌های خود را از دست بدهد. یا تازه بعد از اینکه وارد مرحله پخش شدیم متوجه بشویم که باید برای پوستر خود عکس می‌گرفتیم یا وجود تیزر برای فیلم اهمیت دارد. از این مسئله شایع‌تر روبه‌رو شدن با این حقیقت است که پوستر طراحی شده یا زیرنویس آماده شده به درد نمی‌خورد و تمام وقت و هزینه صرف شده برای آماده‌سازی آن از بین رفته است و همه چیز دوباره باید انجام شود.

۵- جلوگیری از وقفه در آغاز پخش فیلم

آماده‌سازی متریال پخش در وقت مناسب و باکیفیت لازم به شما کمک خواهد کرد که زمان با ارزشی را که می‌توانست صرف پخش فیلم شود را از دست ندهید. یکی دیگر از موارد بسیار شایع این است که فیلم‌ساز تازه بعد از ساخته شدن فیلم خود به فکر پخش یا پیدا کردن پخش‌کننده می‌افتد. عموماً متریال لازم آماده نیست و مدت‌ها باید وقت صرف مشاوره گرفتن از دوستان و صحبت با افراد مختلف شود. یا اینکه تازه متوجه شویم برای پخش فیلم دوره‌های آموزشی برگزار می‌شود و بهتر است در آنها شرکت کنیم. درحالی‌که همه این اتفاق‌ها باید قبل‌تر می‌افتاد. پخش فیلم یک دانش‌پایه است.

۶- غلبه بر ترس‌های بی‌مورد

آگاهی از مراحل و ملزومات پخش فیلم به شما کمک خواهد کرد تا به ترس‌های بی‌مورد غلبه کنید. مهم‌ترین عواملی که باعث می‌شود فیلم‌سازان در مرحله پخش فیلم خود غفلت کنند یا فریب بخورند و مرتکب اشتباهات جبران ناپذیری بشوند آگاهی نداشتن از مفاهیم پایه است. جشنواره‌ها چه کارکردی دارند؟ از کجا جشنواره‌ها را بشناسیم و بدانیم کدامشان به کار ما می‌آیند. چه سایت‌ها و پلتفرم‌هایی روی اینترنت هست که در این مسیر به ما کمک می‌کنند؟ با این همه جشنواره چه کنیم و وقت لازم برای ارسال فیلم خود برای آن‌ها را چطور به دست بیاوریم؟ اگر یک بار سایت Filmfreeway را باز کرده و عدد تعداد جشنواره‌های روی این پلتفرم را دیده باشید خوب می‌دانید از چه ترسی حرف می‌زنم. درحالی‌که با داشتن دانش پخش فیلم می‌دانید که این یک ترس بی‌مورد است و با وجود جزئیات زیاد، پخش فیلم آن‌قدرها هم پیچیده و وقت‌گیر نیست.

۷- همکاری بهتر با جشنواره‌ها

فیلم‌سازی که دانش پخش دارد رابطه خوب و سازنده‌ای با برگزارکنندگان جشنواره‌ها برقرار خواهد کرد. برنامه‌ریزان و برگزارکنندگان جشنواره‌ها بسیار از همکاری با فیلم‌سازان حرفه‌ای و منظم لذت می‌برند و برعکس کم پیش نمی‌آید که فیلم خوبی را به‌خاطر ارائه نادرست یا تأخیر در ارائه متریال خواسته با ناخواسته از جشنواره خود کنار بگذارند.

۸- همکاری بهتر با پخش‌کننده‌ها

فیلم‌سازی که دانش پخش دارد رابطه خوبی با پخش‌کننده‌ها نیز برقرار خواهد کرد. او می‌داند چطور پخش‌کننده مناسب برای فیلم خود را تشخیص داده و انتخاب کند و همین‌طور می‌داند که وظایف و مسئولیت‌های یک پخش‌کننده چیست و کجا باید به او آزادی عمل بدهد و نظر او را بر نظر خود ارجح بدارد و همین‌طور بداند که داشتن پخش‌کننده هم میان‌بر موفقیت نیست!

۹- جلوگیری از تبدیل شدن به فیلم‌سازی که شایعه پراکنی می‌کند!

بارها شاهد این مسئله بوده‌ایم که فیلم‌سازانی که به صورت آزمون و خطا و بدون دانش‌پایه اقدام به پخش فیلم خود می‌کنند؛ چون دقیقاً متوجه نمی‌شوند چه عامل باعث انتخاب یا عدم انتخاب فیلمشان در یک جشنواره شده. چون نمی‌دانند کارکرد اصلی جشنواره چیست و هنگام حضور در یک جشنواره چه کارهایی باید انجام بدهد، فرضیات و تعبیرهای خود را به‌عنوان اصل و قانون با دوستان دیگر خود به اشتراک می‌گذارد و در نتیجه ناخواسته باعث گسترش مفاهیمی نادرست یا سوءتفاهم برانگیز در بین دیگر دوستان خود می‌شود و همین‌طور متوجه نیست که هر گفته آنها با تبعیت از اصل اساسی خلأ دانش به‌سرعت «یک کلاغ چهل کلاغ شده» و ماهیت مخرب‌تری میابد.

۱۰- استثنا را به قاعده تبدیل نکنیم

موفقیت یا عدم موفقیت یک فیلم‌ساز با یک روش تضمین کننده موفقیت همه فیلم‌سازها با آن روش نیست. موفقیت یا عدم موفقیت یک فیلم با فلان مضمون یا فلان ساختار تضمین کننده موفقیت باقی فیلم‌ها با همان مضمون و ساختار نیست و فراموش نکنیم حتی با فرض اینکه تمام تئوری‌های توطئه و شبهاتی که در مورد جشنواره‌ها شنیده‌ایم درست باشد. یا این مسئله حقیقت داشته باشد که فلان دسته از فیلمسازان روابط پنهانی با برگزارکنندگان جشنواره‌ها و محافل پنهانی دارند، باز هم دلیل پذیرفته نشدن ۹۰ درصد فیلم‌ها در جشنواره‌ها کیفیت پایین خود فیلم یا نحوه ارائه نادرست آنها است.

و یک مورد اضافه: فیلم‌ساز آگاه به دانش پخش می‌داند که راه موفقیت تنها از جشنواره‌های بزرگ عبور نمی‌کند و اتفاقاً جشنواره‌های کوچک‌تر به شرطی که استاندارد باشند و معتبر برگزار بشوند، می‌تواند حتی از جشنواره‌های بزرگ برای هموار شدن مسیر فیلم‌سازی او مؤثرتر باشند.

این ۱۰ مورد کلیات مواردی بودند که در توضیح لزوم آموختن پخش فیلم به‌عنوان دانش‌پایه و از ابتدای مسیر یادگیری سینما با شما به اشتراک گذاشتم. دلایل تخصصی‌تری نیست وجود دارند. امیدوارم دوستان فیلم‌ساز و فعالین حوزه آموزش سینما با آگاهی از این موارد زمینه آموزش استاندارد و به‌موقع این بخش از دانش سینما را در کنار اولویت‌های دیگر قرار دهند.


[۱] فیلم‌سازانی که بدون دانش پایه موفق شده‌اند فیلم خود را در چندین جشنواره بین‌المللی شرکت بدهند و حالا فکر می‌کنند بر تمام رمز و راز جشنواره‌ها اشراف دارند.

[۲] Search engine optimization بهینه سازی موتور جستجو. مفهومی در علوم کامپیوتر و عرصه اینترنت

پیوند کوتاه: https://www.fidanfilm.ir/?p=16503