مصاحبه با مصطفی آل احمد به بهانه حضور کم‌رنگ فیلم‌های تجربی در ششمین جشن مستقل فیلم کوتاه

 

  • نظر شما به‌عنوان یکی از داوران جشن فیلم کوتاه در مورد فیلم‌ها و کیفیت آن‌ها چیست؟

به نظرم در عرصه فیلم کوتاه کمبودهایی داریم که باید آسیب‌شناسی کنیم. فکر می‌کنم بخشی از آن برمی‌گردد به این‌که ارتباط فیلم‌سازان ما با دنیای غرب درزمینه فیلم کوتاه کمتر از فیلم سینمایی است، فیلم‌های سینمایی به شکل همه‌گیر و به‌صورت دیسک در اختیار همگان قرار می‌گیرد، اما فیلم کوتاه کمتر به دست فیلم‌سازان می‌رسد. در همه‌سال‌هایی که در جشنواره‌های مختلف به داوری فیلم‌ها می‌نشستیم، مشاهده کردم که متأسفانه دغدغه اصلی فیلم‌سازان فیلم کوتاه این است که مدلی از فیلم سینمایی بلند را در قالب فیلم کوتاه تجربه و به نمایش بگذارند. این مدل باعث شده تا فیلم‌های کوتاه فیلم‌سازان ما کمتر ویژگی فیلم کوتاه داشته باشند. فیلم کوتاه قابلیت‌ها و ویژگی‌هایی دارد که الزاماً با ویژگی‌های دراماتیک فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی مساوی نیست. متأسفانه بسیاری از فیلم‌های کوتاه الگوبرداری شده از فیلم‌های سینمایی یا تلویزیونی هستند و این خطری است که باعث از بین رفتن خلاقیت در فیلم کوتاه خواهد شد. ازآنجایی‌که ما در سینمای حرفه‌ای و در فیلم‌های تلویزیونی هم فیلم‌های خلاق و متفاوت کم داریم، اگر بخواهیم از همان الگوهای سینما و تلویزیون برای ساخت فیلم کوتاه الگوبرداری کنیم آرام‌آرام خلاقیت از سینمای ما رخت بر خواهد بست، زیرا سینمای حرفه‌ای منتظر فیلم‌سازان جوان‌تری است که قرار است با ایده‌های نو وارد آن عرصه شوند.

فیلم کوتاه به‌ویژه می‌بایست عرصه کار تجربی باشد، کارهای تجربی نه به این تعریف که فیلم‌ساز تجربه می‌کند، بلکه به این معنی که تجربه‌های نویی در عرصه سینما به وجود می‌آورد. فیلم کوتاه به لحاظ کم‌هزینه بودن موقعیت خوب و کم‌خطری به وجود می‌آورد تا فیلم‌ساز با دانش از سینمای کلاسیک دست به تجربه‌های خلاق و روش‌های نو بزند.

  • متأسفانه در سال‌های اخیر طی بیانیه‌های مختلف هیات‌های داوری یا در کارگاه‌های برگزار شده و بحث‌های شکل‌گرفته خیلی روی این تأکید شد که فیلم‌هایی که عملاً در جشنواره‌های ایرانی به‌عنوان فیلم تجربی شناخته می‌شوند با آن تعاریفی که در سینمای جهان از فیلم تجربی وجود دارد متفاوت است. همین امر فیلم‌سازها را کمی ترسانیده و کمتر جرات می‌کنند وارد عرصه سینمای تجربی شوند. درنتیجه تعداد فیلم‌های تجربی یا فیلم‌هایی که ادعای تجربی بودن دارند خیلی کم شده است. به نظرتان این بحث‌ها و این تأکیدها روی غلط بودن تعاریف و تجربی نبودن فیلم‌ها باعث چنین رکودی نشده است؟

البته آن نگرانی‌ها به‌جا بوده است، ما نیاز داریم تا ابتدا برخی از این موضوعات را بار دیگر و به شکلی کارشناسی و پژوهشی بازتعریف کنیم، درزمینه فیلم تجربی‌نیازمند این هستیم که حتی قبل از این‌که آن را تعریف بکنیم، حداقل فیلم‌هایی را که در دنیای غرب برچسب تجربی بودن دارند، ببینیم. دانشگاه‌ها، انجمن سینمای جوانان ایران، هنر و تجربه، انجمن فیلم کوتاه، خانه سینما و مراکز مرتبط باید با استفاده ازنظر کارشناسی به این موضوع کمک کنند. اما به نظر من آسیب جدی‌تر ازآنجا ناشی می‌شود که همان‌طور که در جواب سؤال اول شما دادم فکر می‌کنم دغدغه بسیاری از فیلم‌سازان فیلم کوتاه ما متأسفانه فیلم‌ساز تلویزیون شدن یا فیلم‌ساز سینما شدن و فیلم‌ساز گیشه شدن و جلب نظر تهیه‌کنندگان و دست‌اندرکاران سینما است تا امری به نام سینما به‌عنوان سینما.

  • در میان فیلم‌سازان تجربی مطرح دنیا به فیلم‌سازانی برخورد می‌کنیم که بااینکه فیلم‌های بلند سینمایی می‌سازند در فواصل فیلم‌هایشان به ساخت فیلم‌های تجربی و کوتاه هم می‌پردازند، مانند دیوید لینچ. برخی تئوریسین‌ها و اساتید دانشگاه‌های سینمایی نیز بر اساس نظریه‌ها و ایده‌هاشان فیلم می‌سازند و با این مدیوم تجربه جدیدی را به مخاطب ارائه می‌دهند. ولی عملاً در سینمای کوتاه ایران بین هنرجوها و دانشجویان و کسانی که سینما را یاد می‌گیرند فیلم‌سازان باتجربه را نمی‌بینیم و حتی اساتید دانشگاه‌ها و تئوریسین‌ها و منتقدین هم تمایلی ندارند که بخواهند تجربیات یا ایده خودشان را در این حوزه بیازمایند و به نمایش بگذارند. چطور می‌شود این انگیزه را در بین آن‌ها ایجاد کرد؟

به نظر من نکته خیلی مهمی است و بسیار هم ضروری که به قول شما فیلم‌سازان برجسته انگیزه چنین تجربه‌هایی را داشته باشند. من با بخش اساتید و منتقدینش موافق نیستم چون کسی که قرار است فیلم تجربی بسازد برخلاف برخی تصورات باید به‌اندازه کافی به ابزار سینمای کلاسیک آگاه و مسلط باشد تا با آن آگاهی‌ها شکل تجربی و تازه‌ای ارائه دهد. با شما موافقم و ضرورت دارد فیلم‌سازان خوب ما فیلم‌سازانی که شناخت کافی از سینمای دراماتیک دارند و در سینمای حرفه‌ای کار می‌کنند به فیلم‌های کوتاه و تجربی هم وارد شوند. برای مثال هر وقت آقای عباس کیارستمی به این حوزه‌ها واردشده تجربه تازه‌ای هم با خود آورده است.

  • اما عملاً همین فیلم‌سازان فیلم کوتاه به‌محض ساختن اولین فیلم بلندشان فیلم کوتاه را فراموش می‌کنند؟

درست است و باز از همان‌جا ناشی می‌شود که فیلم کوتاه را سکوی پرتابی برای فیلم سینمایی می‌دانند.

  • چگونه باید در عرصه سینمای مستقل و تجربی گام‌های مؤثرتر برداریم؟

حقیقتاً باید بخش‌هایی از جامعه در تولید کارهای فرهنگی نقش پیدا کنند. نهادها و سازمان‌ها دولتی و خصوصی، بانک‌ها، صاحبان صنایع و شرکت‌های بزرگ در مملکت ما خود را بی‌نیاز از تولیدات فرهنگی می‌دانند و این آسیبی جدی است. در کشورهای پیشرفته سازمان‌ها و شرکت‌های خصوصی کمک می‌کنند تا با نشر کتاب، فیلم و کارهای هنری و فرهنگی مردم را از طریق آثار هنری با موضوعات اجتماعی و بحران‌های زیست‌محیطی آشنا کنند. سازمان سینمایی و رسانه ملی هم می‌توانند از فیلم‌سازان دعوت کنند تا فیلم کوتاه و تجربی بسازند. منتها مشکل این است که الآن حتی جوان‌ترهایی که می‌خواهند فیلم‌های چنددقیقه‌ای بسازند بودجه و امکانات حداقل را هم ندارند. به نظرم فیلم‌سازان جوان ما مطالبات خود را کمتر بیان می‌کنند. مطالبات جوان‌ترها از دولت، از نهادها، از بخش خصوصی کم است. فیلم‌سازان جوان ما حرف‌هایشان را نمی‌گویند، در بین خود ما هم حرف‌هایشان خیلی شنیده نمی‌شود. نه اینکه حرف نداشته باشند، بیشتر این احساس را دارند که حرف‌هاشان و مطالباتشان خریدار ندارد. با این همه می فکر می‌کنم فیلم‌سازان ما کم قلم به دست می‌شوند، بخشی از کار یک فیلم‌ساز این است که قلم به دست بگیرد، نویسندگی کند، نقد کند و مطالبه داشته باشد. الآن انجمن فیلم کوتاه سایت دارد، همین سایت فیدان شما حرکت مثبتی است که فیلم‌سازان می‌توانند در این فضاها بنویسند و حرف‌هایشان را بگویند.

پیوند کوتاه: https://www.fidanfilm.ir/?p=1292