در معرفی بهنام جعفری یکی از مهم‌ترین پیشگامان سینمای آماتور ایران و از اعضای جنبش سینمای آزاد

نوشته: هادی علی‌پناه

توجه: حقوق عکس‌های استفاده شده در متن محفوظ است.

بهنام جعفری، متولد دوم مهرماه ۱۳۳۰ یکی از نخستین فیلم‌سازان آماتوری بوده که به جنبش سینمای آزاد پیوست. او که فیلم‌سازی را پیش از شکل‌گیری سینمای آزاد و به صورت انفرادی شروع کرده بود. با آگاهی از تشکیل سینمای آزاد در همان سال ۱۳۴۸[۱] و ماه‌های اولیه شکل‌گیری این جنبش به آن پیوست و در طول تاریخ ۱۰ سالۀ فعالیت سینمای آزاد به یکی از شناخته شده‌ترین و مهم‌ترین فیلم‌سازان این جنبش بدل شد.

تصویر بهنام جعفری در نوجوانی، منتشر شده در روزنامه آیندگان ۱۳۴۸

بهنام جعفری در واقع یکی از نمونه‌ها مهم در توضیح بستر تاریخی‌ای است که سینمای آزاد در آن شکل می‌گیرد. در این دوره به واسطه ورود دوربین‌های ۸ میلیمتری به بازار ایران از چند سال قبل‌تر، در روندی طبیعی، جوان‌های مشتاق و علاقه‌مند به سینما که به این دوربین‌ها دسترسی داشتند؛ به صورت انفرادی یا با همراهی دوستان خود شروع به تجربه‌ورزی در ساختن فیلم‌هایی تماما آماتوری می‌کنند. این دوربین‌ها که به‌عنوان کالایی تجاری برای مصرف شخصی و فیلم‌برداری و ثبت رویدادها و دورهمی‌های خانوادگی به بازار آمده بود، به‌سرعت به ابزاری برای ساخته شدن این فیلم‌های کوتاه آماتوری تبدیل شدند. این جوان‌ها هیچکدام سینما را به صورت آکادمیک یادنگرفته بودند و تمام علاقه‌شان به سینما از طریق تماشای فیلم‌ها به وجود آمده بود.

البته بهنام جعفری به واسطه برادر خودش منصور جعفری که در سینمای ایران کار می‌کرد و همین‌طور پسرخالۀ خود رضا میرلوحی که از کارگردانان سرشناس سینمای تجاری به‌حساب می‌آمد، رابطه و آشنایی نزدیک‌تری با سینما داشت. در نهایت جعفری فیلم‌سازی را از ۱۳۴۷ و با دوربینی که برادر بزرگ‌ترش منصور جعفری برای او خریده بود آغاز کرد.[۲] نخستین فیلم او که در ۱۷ سالگی آن را ساخته «پرسه در تهران»[۳] (۱۳۴۷) نام داشت. بعد از فیلم پرسه در تهران که یک مستند کوتاه است، فیلم «فریاد اول» را می‌سازد. فیلمی که ساختاری کمیک دارد و با آنونس‌های فیلم‌های تجاری و فیلم‌فارسی‌ها شوخی می‌کند. او در مصاحبه‌های با روزنامه آیندگان[۴] و بعدتر مجله تماشا[۵] درباره این دوره از فیلم‌سازی خود می‌گوید: تحصیل در دبیرستان را ترک کرده تا فیلم‎‌سازی بکند. اولین فیلم‌های خودش پرسه در تهران و فریاد اول را نیز با همراهی همکلاسی‌هایش و جمع کردن پول توجیبی می‌سازد. در این فیلم‌ها و البته فیلم بعدی خودش «جسارت» جعفری از دوربین ۸ میلیمتری نرمال استفاده می‌کند. این موضوع نیز اغلب در بین فیلم‌سازان دیگری که همزمان با او به چنین تجربیانی دست می‌زنند مشابه است. اصغر جاوید[۶] در اردبیل و عبدالله باکیده[۷] در همدان نیز فیلم‌های اولیه خود را پیش از پیوست به جنبش سینمای آزاد با این دوربین‌ها ساخته‌اند.

او در مصاحبه‌ای دیگر در روزنامه اطلاعات، چهارشنبه ۱۲ مهرماه ۱۳۵۱، با تیتر: «کوششی در راه سینمای جوان و با فرهنگ»، چنین می‌گوید: «من فکر می‌کنم که در مورد کادر هشت دوستان کمی بی‌انصافی می‌کنند. به همین دلیل فقط از ضعف‌ها و مشکلات آن صحبت به میان آمد در صورتی که برای یک فیلم‌ساز آماتور، دوربین هشت امکاناتی به وجود می‌آورد که در کادرهای بزرگ‌تر شاید اصلا وجود نداشته و انجام کارهایی بدان شکل میسر نباشد. در درجه اول سازنده فیلم هشت میلیمتری بدون اینکه احتیاجی به اکیپ کارکنان فنی داشته باشد می‌تواند فیلم خود را بسازد. کسی که می‌خواهد فیلم هشت میلیمتری بسازد قادر است خودش سناریو بنویسد، کارگردانی، فیلم‌بردای و مونتاژ کند و همچنین صدابرداری و خلاصه فیلم‌ساز این امکان را در اختیار دارد که در کلیه مراحل فیلم شخصا دخالت داشته باشد. بدین ترتیب یک فیلم می‌تواند بی‌اینکه افکار دیگری در آن دخالت داشته باشد ساخته شود. که اگر به صورت دیگر ساخته شود این امکان نیست، یعنی اینکه اگر کسی دیگر سناریو بنویسد، دیگری فیلم‌برداری و مونتاژ و شخص ثالثی صدابرداری کند، شاید هر کدام به نوبه‌ی خود در فیلم دخالت‌های کوچکی داشته باشند که سازنده‌ی اصلی این فکر بد یا خوب را اصلا نداشته باشد. یعنی این فیلم ساخته یک گروه است نه یک فرد آماتور هشت میلیمتری‌ساز و من چون به جز سازندگی به کلیه مراحل فیلم‌سازی علاقه‌مندم، مایلم در کلیه مراحل تهیه فیلم خودم شرکت داشته باشم و نتیجتاً کادر هشت را یک کادر ایدئال و ارزان برای خودم می‌دانم» و در ادامه در شرح نحوه ساختن نخستین فیلمش اضافه می‌کند: «]در ابتدا[ من حس کردم که محتاج وسیله‌ای هستم که بتواند حرف و احساس مرا بازگو کند، ولی دقیقاً نمی‌دانستم که این وسیله چیست و چه چیزی می‌تواند باشد تا اینکه با دوربین فیلم‌برداری آشنا شدم، پی به وجودش بردم و انتخابش کردم و از آن کمک خواستم. آن هم دعوت مرا پذیرفت و به‌اتفاق به داخل شهر رفتیم و یک فیلم مستند ساختیم. برای ما ضمن گردش در شهر لحظه‌هایی به وجود می‌آمد که من و دوربین کوچکم اندوهناک می‌شدیم که دیگر چه چیز را فیلم‌برداری کنیم! غالباً به طور ناگهانی با به وجود آمدن حادثه‌ای چرت هر دویمان پاره می‌شد و دیگر خستگی برایمان مفهومی نداشت. ما جلو می‌رفتیم و تصویر دلخواه را ضبط می‌کردیم.»

بصیر نصیبی که بعدتر و در ۱۱ مهر ماه ۱۳۴۸ سینمای آزاد را پایه گذاری می‌کند به واسطه تجربه‌های خودش و آشنایی و توجهش به این دوربین‌ها متوجه ظرفیت این دوربین‌ها شده و در بیانیۀ تاسیس سینمای آزاد این دوربین‌ها را به‌عنوان مهم‌ترین آلترناتیو برای شکل دادن به سینمایی آماتوری و به‌راستی مستقل معرفی می‌کند و از همان ابتدا در جلسات نمایش فیلم‌های که در دانشگاه آریا مهر با همراهی دوستانش تشکیل می‌دهد، به جمع‌آوری و نمایش فیلم‌های ساخته شده با این دوربین‌ها و بلافاصله حمایت و تشویق از ساخته شدن فیلم‌های تازه با این دوربین می‌پردازد. در همین تاریخ هم هست که تکنولوژی سوپر ۸ وارد بازار می‌شود و به واسطه سهولت بیشتر در کار با آن به‌سرعت جای فیلم‌های ۸ میلیمتری نرمال را می‌گیرد و عملا این دوربین‌های سوپر ۸ هستند که بدل به دوربین اصلی جنبش سینمای آزاد می‌شوند.

بهنام جعفری در مصاحبه با مجله تماشا، شماره سی و هشتم – ۱۸ آذرماه ۱۳۵۰ درباره این دوره از فیلم‌سازی خودش و همین‌طور روحیۀ نخستین اعضای جنبش سینمای آزاد چنین می‌گوید: «برای من بارها اتفاق افتاده که کلیۀ پولی را که بایستی صرف مخارج متفرقه می‌کردم، یکی دو ماه دست نزدم تا اینکه بتوانم یکی دو حلقه فیلم خام بخرم و حسی را که درون من برای مدتی انباشه بوده بیرون بریزم و با ساختن یک فیلم کوتاه خودم را برای مدتی محدود از سینما ارضاء کنم. در حال حاضر تقریبا همۀ ما به سینما معتاد شده‌ایم و فکر نمی‌کنم قادر به مدتی سکوت باشیم و بلاخره به هر ترتیبی که شده با صرفه‌جوئی در کلیه مراحل ]زندگی[ پولی کم تهیه می‌شود. پولی که علیرغم کم بودنش کافی است. بدین جهت که فیلم‌ساز فقط باید مقداری فیلم خامی که لازم دارد بخرد و بقیۀ مراحل فیلم را فیلم‌ساز اگر قادر باشد خودش انجام می‌دهد. ولی اگر هم خودش نتوانست باکی نیست، کادر فنی سینمای آزاد به کمکش می‌شتابد. هر یک گوشه‌ای از کارهای فنی را می‌گیرد تا فیلم آمادۀ نمایش شود. همه این کارها به‌رایگان توسط خود بچه‌ها برای کمک به آماتورهای ۸ میلیمتری‌ساز انجام می‌شود. دلیلش را بایستی از خودشان پرسید.» در واقع با این توصیف از نحوه همکاری در سینمای آزاد بین فیلم‌سازان می‌تواند مشاهده کرد که تا چه حد نگاه و دغدغۀ اعضای سینمای آزاد به یکدیگر نزدیک بوده و چطور پایه‌های اولیه این جنبش با یک نظام فکری منسجم و یک هدف مشخص پایه گذاری شده است. در واقع فیلم‌ساز آماتور در سینمای آزاد ابتدا متکی به خود است و اگر واجد چنین اتکایی نباشد به راحتی می‌تواند از پشتوانه سینمای آزاد و دیگر اعضای آن استفاده کند. در چنین حالتی هم هست که فیلم‌سازی که پیش‌تر فکر می‌کند برای تسلط کاملاً بر فیلمش باید همه کارها را خودش انجام بدهد. همفکرانی را یافته بود که در همکاری با آنها استقلال خودش را از دست نمی‌داد و بلکه به کیفیت بالاتری نیز دست پیدا می‌کرد.

در ادامه نیز بهنام جعفری این روحیه همراهی و همکاری را مانند بسیاری از دیگر فیلم‌سازان جنبش سینمای آزاد حفظ می‌کند و دائم نام او را می‌توان به‌عنوان فیلم‌بردار، تدوینگر یا صداگذار در فیلم‌های زیادی از سینمای آزاد مشاهده کرد. همین روحیه هم هست که او را به یک تکنسین ماهر در مراحل فنی ساخت فیلم تبدیل می‌کند. مهارتی که به او و همراهانش اجازه می‌دهد نه تنها فیلم‌هایی باکیفیت بسازند، بلکه موفق شوند راهکارهای خلاقانه‌ای برای غلبه بر برخی محدودیت‌های تکنیکی فرمت ۸ میلیمتری پیدا کنند. درباره مهارت بهنام جعفری در کار فنی فیلم‌سازی بصیر نصیبی خاطره‌ای از نمایش فیلم «ارتفاع متروک» در یک جشنواره فرانسوی تعریف می‌کند: که برای متقاعدکردن داوران و برگزارکنندگان جشنواره که این فیلم به صورت ۸ میلیمتری ساخته شده و یک کپی ۸ میلیمتری از یک فیلم ۱۶ میلیمتری نیست؛ بعد از نمایش فیلم، حلقه فیلم را از آپارات خارج می‌کند تا چسب‌های موجود روی فیلم را به آنها نشان بدهد. [۸]

همین عوامل در کنار روایت‌های خلاقانه و تأثیرگذار فیلم‌های بهنام جعفری هم هست که باعث موفقیت او و کسب جوایز و عناوینی در جشنواره‌های فیلم می‌شود. بهنام جعفری در کنار کیانوش عیاری، حسن بنی‌هاشمی، زاون قوکاسیان و چندین فیلم‌ساز دیگر از نخستین اعضای جنبش سینمای آزاد هستند که به واسطه دریافت این جوایز و همین‌طور مورد توجه قرارگرفتن توسط منتقدین و روزنامه‌نگارانی که یا در جشنواره‌ها و یا در جلسات نمایش فیلم سینمای آزاد این فیلم‌ها را دیده و راجع به آنها در روزنامه‌ها و مجلات مطلب می‌نویسند، نه تنها تأثیر مهمی در تثبیت این جنبش بر جای می‌گذراند؛ بلکه انتشار همین مطالب است که آرام‌آرام جوان‌های علاقه‌مند بیشتری را به وجود این جنبش آگاه و به عضویت در آن ترغیب می‌کند.

بهنام جعفری در نخستین جشنواره ABU ، شیراز ۱۳۵۱

برای نمونه به این سه مطلب کوتاه درباره فیلم‌های بهنام جعفری می‌توان اشاره کرد:

«بهنام ۱۸ سال دارد و با این سن کم… برخوردهای دوربین او با مسائلی که با آن روبه‌رو است کاملاً حسی است. در فیلم «فریاد اول» بهنام شدیدا به سینما فکر می‌کند و به همین دلیل فیلمش از فیلم‌هایی که مغزهای عقیم و ناتوان با وسایل غنی می‌سازند محکم‌تر است. فکرهای بهنام نشان تولد فیلم‌سازی است که فکرش جهت دارد، «بهنام» بیمارگونه به سینما عشق می‌ورزد.» نصیب نصیبی – مجله نگین – ۱۳۴۹

«من بهنام جعفری را در میان سینماگران سینمای آزاد یک‌سروگردن برتر از دیگران می‌بینم و معتقدم که او با شناخت و آگاهی جامع و با دید طنزآلود خویش دارای یک شخصیت درست سینمایی است و بنابراین سینماگر موفقی است.» – فرید نوین – روزنامه اطلاعات

«بهنام جعفری در سن بیست‌سالگی آن‌قدر از خود ذوق و استعداد نشان داده است که باید گفت اگر «حادثه‌ای غیرمترقبه» پیش نیاید، «سینمای آینده» ما از هم اکنون فیلم‌ساز فوق‌العاده با ارزشی را در دامان خود می‌پروراند.» هوشنگ طاهری – مجله سخن – ۱۳۵۰[۹]

بهنام جعفری بعد از ساختن فیلم‌های اولیه و اثبات استعدادش به‌سرعت به‌عنوان یکی از شاخص‌تر و مورداعتمادترین فیلم‌سازان سینمای آزاد طی همکاری مشترک سینمای آزاد با تلویزیون ملی ایران مرحله جدیدی از دوره فیلم‌سازی خودش را با ساختن فیلم‌های مستند و داستانی ۱۶ میلیمتری برای تلویزیون ملی آغاز می‌کند. حاصل این دوره فیلم داستانی «میر نصیر و غول نگون‌بخت» و مستندهای «خون دریا» و «حریم مهر» است. او همچنین فعالیت موثر و مداومی در تولید برنامه تلویزیونی سینمای آزاد نیز داشته است.

فیلم میر نصیر و غول نگون‌بخت باوجوداینکه نمایش‌های محدودی در تلویزیون و سینه کلوب سینمای آزاد داشت اما آن را می‌توان یکی از مهم‌ترین شواهد دستاوردهای جنبش سینمای آزاد در پرورش و معرفی فیلم‌سازان جوان به سینمای ایران دانست. درباره این فیلم گیتی وحیدی در روزنامه آیندگان، دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۵۳ طی مطلبی با عنوان «میر نصیر، نگون‌بخت‌تر از غول» می‌نویسد: «فیلم جعفری از یک اندیشه اندوه‌بار مایه گرفته است. اندیشه‌ای که انسان درمانده را بر آن می‌دارد تا به‌رغم واقعیت‌های جاری، جبراً به‌سوی پندار گرایش پیدا کند. جوری پندار «ایده آلیستی» کاملاً منحط. ادغام این واقعیت جاندار و گزنده با پوششی افسانه‌ای، به‌راستی محصورکننده است زیرا مرز تخیل و واقعیت در فیلم به باریکی نخ مویی است. اما شکاف این دو خبر از فاصله‌ای عمیق و ژرف می‌دهد. کارگردانی جعفری در جریان بخشیدن و پرداخت یک خط داستانی کوتاه و بی‌حادثه حقیقتاً تحسین‌برانگیز است.»

بهنام جعفری به واسطه همین موفقیت‌ها و همچنین نزدیکی‌اش به سینمای تجاری دائماً در پشت‌صحنه فیلم‌های سینمایی نیز حضور داشت و حتی مورد توجه صاحبان استودیوهای فیلم‌سازی قرار گرفته بود. البته بهنام جعفری هرگز فرصت حضور در سینمای حرفه‌ای را نیافت و حضور او فیلم‌برداری از پشت‌صحنه چند فیلم سینمایی و همین‌طور حضوری بسیار کوتاه در فیلم تپلی ساخته رضا میرلوحی محدود ماند.

بهنام جعفری سرانجام در تاریخ ۱۱ تیرماه ۱۳۵۷ بر اثر سانحه رانندگی جان خود را از دست می‌دهد. او عاشق سرعت بود و همیشه بسیاری بی‌محابا رانندگی می‌کرد. همانطور که با سرعت و اشتیاقی زیاد زندگی می‌کرد و به سینما عشق می‌ورزید. غافل از اینکه گویی حقیقت تلخ زیستن با چنین سرعت و اشتیاقی، زودتر به خط پایان رسیدن نیز هست. او در زمان مرگ تنها ۲۷ سال سن داشت. متاسفانه آن «حادثه‌ای غیرمترقبه» که هوشنگ طاهری هفت سال قبل در مطلب خود به آن اشاره کرده بود «سینمای آینده» ایران را از داشتن یکی از با استعدادترین جوانان خود محروم کرد.

از بهنام جعفری ۱۰ فیلم کوتاه، یک فیلم بلند داستانی و دو مستند نیمه بلند به یادگار مانده است. که از این بین متاسفانه تا به امروز هیچ نسخه‌ای از فیلم‌های «فریاد اول»، «فریاد دوم»، «فریاد سوم» و «سینما سینما» یافت نشده. همچنین از او تعدادی فیلم خانگی[۱۰] به یادگار مانده است. بهنام به واسطه مهارت و علاقه‌اش به سینما حتی فیلم‌های خانگی خود را به صورت فیلم‌هایی درای روایت و مملو از تکنیک‌های مختلف سینمایی تدوین می‌کرده و امروز به راحتی می‌توانیم این فیلم‌های او را نیز به‌عنوان بخشی از آثار او ثبت و نگه داری کنیم.

در انتها از حسین جعفری برادر بهنام جعفری به خاطر حفظ و نگهداری از آثار برادرش بسیار سپاسگزارم. بخش اعظمی از مطالب استفاده شده در این متن از آرشیوی است که ایشان و آقای پدرام جعفری در اختیار بنده قرار داده‌اند.

بهنام جعفری در پشت صحنه فیلم کوتاه دیده بانان را بگو تا خواب نفریبد – ۱۳۴۹

عناوین فیلم‌های خانگی بهنام جعفری عبارتند از[۱۱]

  • جشن تولد / ۱۰:۳۵ / ۸ میلیمتری
  • یک روز گردش در ساحل دریای خزر / ۴:۱۰ / ۸ میلیمتری
  • تولد ۲۵ سالگی بهنام / ۱۰:۰۵ / ۸ میلیمتری
  • عبورهای خصوصی / ۸:۲۹ / ۸ میلیمتری

فیلم‌شناسی بهنام جعفری

  • پرسه در تهران / مستند / ۱۰ دقیقه / ۱۳۴۷ / ۸ میلیمتری
  • فریاد اول / داستانی / … / … / ۸ میلیمتری[۱۲]
  • جسارت / داستانی / … / … / ۸ میلیمتری
  • دیده‌بانان را بگو تا خواب نفریبد / داستانی / ۲۰:۴۲ دقیقه / ۱۳۴۹ / ۸ میلیمتری
  • ارتفاع متروک / داستانی / ۱۸:۳۱ / ۱۳۵۰ / ۸ میلیمتری
  • فریاد دوم / داستانی / … / ۱۳۵۱ / ۸ میلیمتری
  • بگذار زندگی کنیم / داستانی / ۸:۵۹ / ۸ میلیمتری
  • فریاد سوم / داستانی / … / … / ۸ میلیمتری
  • سینما، سینما / داستانی / … / ۸ میلیمتری
  • روزی که آقای جیم ظاهر شد / داستانی / ۲۲:۰۹ / ۸ میلیمتری / ۱۳۵۲
  • میر نصیر و غول نگون‌بخت / داستانی / ۶۷ دقیقه / ۱۶ میلیمتری / ۱۳۵۳
  • خون دریا / مستند / ۳۵:۱۵ / ۱۶ میلیمتری / ۱۳۵۵
  • حریم مهر / مستند / ۵۱:۵۲ / ۱۶ میلیمتری / ۱۳۵۶

جوایز و افتخارات بهنام جعفری

  • دیپلم افتخار به مجموعه کارها از سومین جشنواره سینمای آزاد ۱۳۵۰
  • دیپلم افتخار بهترین فیلم‌برداری برای فیلم‌برداری مستند کوتاه عاشورا از سومین جشنواره سینمای آزاد ۱۳۵۰
  • دیپلم افتخار از سومین دوره جوایز سپاس ۱۳۵۰
  • دیپلم افتخار چهارمین جشنواره سینمای آزاد برای فیلم دیده‌بانان را بگو تا خواب نفریبد
  • جایزه زیرین رادیو و تلویزیون ملی ایران در اولین دوره جشنواره فیلم جوانان آسیا برای بهترین فیلم در گروه آماتوری برای فیلم روزی که آقای جیم ظاهر شد ۱۳۵۱
  • مجسمه سیمین چهارمین جشنواره سینمای آزاد برای فیلم کوتاه ارتفاع متروک ۱۳۵۱
  • دیپلم افتخار چهارمین جشنواره سینمای آزاد برای فیلم فریاد دوم ۱۳۵۱
  • دیپلم تماشاگران سینمای آزاد در چهارمین جشنواره سینمای آزاد به‌عنوان کارگردان برگزیده ۱۳۵۱
  • دیپلم سینمای آزاد برای نعمت اله گرجی بازیگر فیلم ارتفاع متروک از چهارمین جشنواره سینمای آزاد ۱۳۵۱
  • بهترین فیلم کوتاه از پنجمین جوایز سینمای سپاس برای فیلم ۸ میلیمتری برای فیلم کوتاه ارتفاع متروک ۱۳۵۱
  • جایزه سوم جشن وزارت فرهنگ و هنر برای ارتفاع متروک ۱۳۵۲
  • دیپلم افتخار دوم جشنواره فیلم‌های هشت میلیمتری سینمای آزاد مازندران برای فیلم کوتاه ارتفاع متروک ۱۳۵۲
  • دیپلم افتخار تماشاگران جشنواره فیلم‌های هشت میلیمتری سینمای آزاد مازندران برای فیلم کوتاه ارتفاع متروک ۱۳۵۲
  • دیپلم افتخار بهترین فیلم‌برداری از نخستین جشنواره سینمای جوان ایران مرحله منطقه‌ای رشت برای فیلم روزی که آقای جیم ظاهر شد ۱۳۵۳

[۱] جنبش سینمای آزاد در تاریخ ۱۱ مهرماه ۱۳۴۸ توسط بصیر نصیبی و تنی چند از همراهان او پایه گذاری شد

[۲] روزنامه آیندگان، شنبه ۱۳ دی ماه ۱۳۴۸ مصاحبه با فیلمسازان جوان با عنوان «سینمای هشت میلیمتری ایران و سینماگران جوانی که والایی می‌جویند»

[۳] بهنام جعفری در مصاحبه روزنامه آیندگان نخستین فیلم خود را تهران امروز خطاب می‌کند اما بعدتر همان فیلم با عنوان «پرسه در تهران» نمایش داده می‌شود

[۴] همان

[۵] مجله تماشا، شماره ۳۸، ۱۸ آذر ۱۳۵۰، موفیقت دو فیلمساز آماتور

[۶] نخستین فیلم‌ساز بومی در شهر اردبیل و بنیان‌گذار دفتر اردبیل سینمای آزاد

[۷] نخستین فیلم‌ساز بومی در شهر همدان و بنیان‌گذار دفتر همدان سینمای آزاد

[۸] منبع کتاب ده سال سینمای آزاد ایران، نوشته بصیر نصیبی

[۹] هر سه متن از یادنامه بهنام جعفری که برای مراسم بزرگداشت او بعد از مرگش منتشر شده ذکر می‌شوند.

[۱۰] Home Movies

گرایشی از سینمای مستقل و ارزان که فیلم‌ساز با امکاناتی محدود و با اتکا به وقایع زندگی روزمره خود اقدام با ساخت فیلم می‌کند. شانتال آکرمن و یوناس مکاس از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های این گرایش از سینما هستند.

[۱۱] این فیلم‌ها به جز فیلم «عبورهای خصوصی» توسط خود بهنام نام‌گذاری نشده‌اند و نام‌های ذکر شده در این متن بر اساس محتوای فیلم‌ها انتخاب شده.

[۱۲] نقطه‌چین به نشانه موجود نبودن اطلاعات کافی درباره برخی از فیلم‌ها است

پیوند کوتاه: https://www.fidanfilm.ir/?p=16689