نویسنده: امید عبدالهی روز، خارجی، مقابل مغازه شیشه بری تصویر از سیاهی باز میشود. یک حوضچه پُر از خرده شیشه و آینه را میبینیم که پیرمرد شیشه بر با بیل مقداری از آنها را به درون گاری میریزد. قطع به: عنوان بندی آغازین. روز، داخلی، مغازه شیشه بری یک مغازه شیشه بری گرد و غبار گرفته قدیمی. مردی درشت هیکل و حدوداً سی و…
دستهبندی: فیلمنامه
نوشته: کریم لک زاده توضیح: متن فیلمنامه با نسخه نهایی فیلم متفاوت است. شب / خارجی / فضای باز در کنار یک روستا در تاریکی جزییات زیادی دیده نمیشود. گویی یک راه باریک است به اندازه گذر یک دوچرخه و در اطراف آن زمینهای زراعتی است. صدای جیرجیرکها و شغالها، صدای باد در میان درختها و جوی آب باریکی که انگار از گوشهای میگذرد فضای…
نوشته: بهمن و بهرام ارک صحنه ۱، شب، داخلی، خارجی، ماشین پیکان و خیابان سید مشغول نصب علم عزادری به تیرک چراغ برق است سید مردی مذهبی است. روی صندلی جلوی ماشین چند بسته دستمال کاغذی است که روی هم انباشته شده، صدای نوحه و عزاداری از ضبط ماشین پخش میشود. چشم نظری نیز بر آینه آویزان است. موبایلش ویبره میزند، میخواهد جواب بدهد که…
نوشته امیرعلی اعلایی یک / داخلی / سالن خانه (واحد دو) / روز (عصر) نردههای درب سالن رو به حیاط خانه را خاک گرفته. حمید که کیسهای پلاستیکی پر از کلید در دست دارد کلیدهای مختلف را برای باز کردن قفل درب امتحان میکند، اما کلیدها به قفل نمیخورند. صدای تک نوتهای پیانو شنیده میشود. در سالن خانه وسایل کمی است، مقداری جعبههای کارتونی…
نوشته: بهزاد آزادی تهیهکنندگان: المیرا ارزانی پور، بهزاد آزادی، کارگردان: بهزاد آزادی، برنامهریز و دستیار اول کارگردان: حسین عبدی، بازیگران: بهرام آزادی، هیمن آزادی، محمد کریمی، صلاح ادیم، محمد رحمتی، روشنک شکری، پارمیدا اکرامی، مدیر فیلمبرداری: شاهین عراقی، تدوین: فرشته پرنیان، صدابردار: محمدحسین مهرجو، صداگذار: حسین قورچیان، طراح صحنه و لباس: بهزاد آزادی، احمد دامیار، گریم: فرزاد امیرنژاد، مدیر تولید: حامد شیرزاد خارجی. رودخانه.…