درباره انیمیشن کوتاه «ببخشید به من زل زدید» به کارگردانی هانیه علی‌همتی

نوشته: هادی علی‌پناه

از مجموعه بهترین فیلم‌های کوتاه سال ۱۴۰۳ به انتخاب فیدان

هایائو میازاکی جمله معروفی دارد برای توضیح فیلم‌های خوب. «صادقانه است. پس خوب است». بین انیمیشن‌های ایرانی رگه‌های با ارزشی از این صداقت را می‌توان یافت. تنها به‌عنوان نمونه می‌توان به فیلم‌های شیوا صادق اسدی، مریم کشکولی‌نیا و یگانه مقدم اشاره کرد. صداقت البته خودش را در فیلم‌هایی که ریشه در خودبیانگری دارند بیشتر هم نشان می‌دهد. این جمله را می‌توان به شکل دیگری هم گفت. عدم صداقت در فیلم‌های خودبیانگر یا واجد عناصر خود بیانگر می‌تواند ماهیت و هویت فیلم را به‌تمامی بی‌اعتبار کند. اساساً مهم نیست که میزان خودبیانگری در یک فیلم تا چه حد است. گویی هر بار فیلم‌سازی چیزی از خودش را وارد داستان فیلمش می‌کند، حال هر چقدر هم کوچک و کوتاه، دقیقاً همان عنصر، همان وجهه خودبیانگر بدل می‌شود به مهم‌ترین عامل ارتباطی فیلم با بخش مهمی از تماشاگرانش.

انیمیشن کوتاه «ببخشید به من زل زدید» با اتکا بر همین ویژگی خود در دو سطح موفق می‌شود ارتباط موفقی با تماشاگر خود برقرار کند. نخست به‌وسیله صدای راوی و بعد در لایه‌ای عمیق‌تر و شاید مهم‌تر در قوه تخیل خود برای تصویرکردن جنبه‌های حسانی روایت. در کلیت فیلم با ایده تازه‌ای روبه‌رو نیستیم و در همین متن کوتاه هم نام سه فیلم‌ساز دیگر را ذکر کرده‌ایم. اما انیمیشن کوتاه هانیه علی‌همتی کماکان موفق می‌شود با ارائه روایتی صادقانه و همین‌طور طراحی بصری خلاقانه برای همراهی با آن روایت تأثیر جذابی روی مخاطب خود بگذارد. البته فیلم جنبه متمایز دیگری هم با اغلب فیلم‌های فیلم‌سازان اشاره شده دارد.

روایت حس جداافتادگی در دیگر ذاتاً تجربه شادی نیست. اما فیلم تلاش می‌کند در وجوه بصری خود برخورد متفاوتی با این حس داشته باشد و آن را نه به‌عنوان یک نقطه‌ضعف که یک ویژگی منحصربه‌فرد بنمایاند. نه امری مثبت بلکه نیازمند پذیرش و تطبیق. فیلم پر از رنگ و طرح‌های سیال است. تخیل می‌کند و تماشاگر را در این تخیل با خود همراه می‌کند.

عنصر دیگری که باعث موفقیت فیلم‌هایی با چنین ویژگی‌هایی می‌شود توانایی تکثیر ایده خود در دیگران است. فیلم‌ساز در همان ابتدای فیلم با تخیل‌کردن چهره‌های متفاوت برای شخصیت اصلی تلاش می‌کند همراهی تماشاگر را برانگیزد. هر کدام از ما می‌توانیم در سطوح یا دورانی از زندگی خود چنین حسی داشته باشیم. فیلم نمی‌خواهد درباره جداافتادگی با ما حرف بزند. بلکه برعکس تجربه تک افتادگی خود را با تماشاگر به اشتراک می‌گذارد. همین مسئله عموماً همراهی تماشاگر را به همراه خواهد داشت و همین همراهی هم تضمین‌کننده موفقیت سایر عناصر فیلم در تأثیرگذاری خواهد بود.

همه ما احساس تنهایی می‌کنیم و شاید این تنها چیزی است که در آن تنها نیستیم. «ببخشید به من زل زدید» دلیلی بر صداقت چنین ادعایی است.

پیوند کوتاه: https://www.fidanfilm.ir/?p=16686