مقدمه
من به همراه شروینه دیدنده، سارا نورمحمدی، مسیح میر حسینی، کوروش فرزانگان و فاطمه معتمد آریا، خسرودهقان و زهره زمانی در شانزدهمین جشنواره فیلم داکا حضور دارم و همانطور که در قسمت اول نوشتههایم توضیح دادم، جشنواره در نوع خود کم نظیر را در صورت آمدن به اینجا تجربه خواهید کرد.
پیش از افتتاحیه :
به علت فوت پدر فیلمساز گرانقدر و دوست داشتنی محسن امیر یوسفی عزیز که نتوانست در این جشنواره حضور پیدا کند، خسرو دهقان گرانقدر که به جشنواره برای جلسه فیبرشی دعوت شده بود به عنوان یکی از اعضای هیات داوران انتخاب گردید.
درباره او همین بس که برای من شوخ طبعی، مناعت طبع، بزرگواریاش باعث شده که در همین چند روز بنگلادشیها شیفته رفتار او شوند و مدام درباره فیلمهای تولیدیشان با وی صحبت کنند. آقای دهقان عزیز هم لطف کردند کتابشان «نسیه و نقد» را به هر کدام از ایرانیهای حاضر در جشنواره هدیه دادند.
بگذریم…
افتتاحیه:
از هتل به همراه یک ون به سالن افتتاحیه که سالنی متوسط بود رفتیم. یک گروه موسیقی چند قطعه آهنگ سنتی از بنگلادش و هند اجرا کردند و سپس احمد مجتبا جمال مدیر جشنواره سخنرانی کوتاهی انجام داد، بعد از آن داورها به روی سن آمدند و درباره جشنواره خیلی کوتاه صحبت کردند.
ویژهترینهای مراسم افتتاحیه حضور چهرههای سیاسی و فرهنگی مطرح بود، از وزیر امور خارجه، وزیر اطلاعات و وزیر اقتصاد و دارایی گرفته تا هنرپیشه مطرح و معروف هندی خانم آپارناشن که هر کس سینمای دهه هفتاد هند را پیگیری کرده باشد، چهره او برایش بسیار آشنا خواهد بود. از چهرههای فرهنگی دیگر گریش کاشار والی فیلمساز موج نو هند بود.
از ایران هم دکتر عباس واعظی سفیر محترم جمهوری اسلامی ایران در بنگلادش به همراه دکتر مسعود سفلایی که در دانشگاه هنر اینجا سینما تدریس میکند و دو نفر از عزیزان ایرانی در مراسم حضور داشتند و انصافا بچههای ایران را خیلی تحویل گرفتند (شنیدم که هیات ایرانی را یک شب به سفارت دعوت کردهاند؛ راستش با توجه به اینکه اولین بارم است در مراسمی که به دعوت سفارت ایران در خارج از کشورم شرکت میکنم (البته خاطره بد رایزن فرهنگیمان هنگامی که در ترکیه فیلم میساختم همچنان مرا همراهی میکند) منتظرم ببینم مثل سفرای دیگر کشورها آیا اتفاق ویژه و حمایتی از هنرمندان حاضر را در آن شب خواهیم دید یا نه؛ و حتما مفصل درباره آن خواهم نوشت.
با اینکه مخالف دخالت بخشهای مختلف دولت در امور فرهنگی هستم اما حمایت بی نظیر وزیر امور خارجه بنگلادش (فقط حمایت؛ نه دخالت) از جشنواره باعث شد تا به این فکر کنم که در خیلی از جشنوارههای داخلی خودمان حضور وزیر فرهنگ را هم نمیبینیم چه به حضور وزرای دیگر.
به هر صورت سخنرانی خوب و کوتاه وزیر امور خارجه با واکنش وزیر اطلاعات همراه شد و وی قول داد کمک مالی خوبی به جشنواره داکا علاوه بر حفظ امنیت بکند.
اگر بر حسب اتفاق عزیز دل و مسئول محترمی نوشتههای من کمترین را میخواند، یادآوری میکنم که در بیشتر دولتهای خوب دنیا اگر مشکلی برای اقتصاد کشور پیش آمد کند؛ آخرین چیزی که دست به آن میزنند بودجه بخش فرهنگی است (درست برعکس ما) «گمان نکنم بنگلادش از نظر منابع مالی به گرد پای ایران هم برسد»
در پایان مراسم با صحنهای غیر منتظره روبهرو خواهید شد، تقریبا هر هنرجویی که در مراسم افتتاحیه حضور دارد درخواست میکند با شما سلفی بگیرد، لهجه بامزه آنها (عمرا متوجه انگلیسی آنها نمیشوید) به همراه اینکه چهل و پنج دقیقه حدودا طول خواهد کشید تا سلفیشان را با شما بگیرند و قطعا همیشه در خاطرتان خواهد ماند.
پس از این به همراه زهره زمانی و دیگر دوستان به مهمانی ویژه شام رفتیم. تا فراموش نکردم با توجه به زحمات فوق العاده زهره زمانی برای بچههایی که از ایران به جشنواره میآیند. الان فرصت خوبی است که درباره او بنویسم.
درباره زهره زمانی
خانم زهره زمانی با مهربانی ویژهاش برای همه کسانی که در این چند دوره اخیر به این جشنواره آمدهاند کاملا آشناست. بهتر است از نزدیک بینید که جایگاه ویژه او در این جشنواره چیست. اما همین کافیست بدانید به خاطر او احترامی که به هیات ایرانی نسبت به سایر کشورها میگذارند ویژه و منحصر به فرد است. وی که فیلمساز و مدیر انجمن سینمای جوانان دفتر انزلی است با توجه به اینکه در سال ۲۰۱۰ به همراه احمد مجتبا داور جشنوارهای در ایتالیا بوده، از طرف وی دعوت به همکاری در جشنواره داکا میشود. در سال ۲۰۱۲ داور بخش آسیا و در سال ۲۰۱۴ ریاست هیات داوران بخش کوتاه جشنواره را بر عهده داشته است.
زهره زمانی در حال حاضر مدیر ارشد برنامه ریزی این جشنواره است و دریافت فیلمهای ایرانی و مدیریت بر دریافت فیلمها از سایر کشورها را بر عهده دارد. به هر صورت حضور او نعمت بزرگی برای ایرانیانی است که به اینجا میآیند، چه در هنگام جلسات پرسش وپاسخ و چه کمک برای خرید سوغاتی و…
امیدوارم قدر این آدمها در ایران را بیشتر بدانند و امیدوارم تعداد عزیزان ایرانی که حضور بینالمللی دارند و بدون شک به پیشرفت و معرفی سینمای ایران کمک قابل توجهی میکنند روز به روز بیشتر از پیش شود.
روز اول و دوم: کنفرانس زنان در سینما
یکی از اتفاقهای مهم این جشنواره برگزاری این بخش است که از ایران سرکار خانم معتمد آریا برای سخنرانی در این جشنواره دعوت شده است. با ورود به جلسه طبق سنت (که حتما در فیلمها دیدهاید) حلقه گلی را دور گردن شما میاندازند. یکی از مسئولین این بخش برنادت شرام است که مدیر یکی از جشنوارههای لندن است. مهمانان ویژهای نیز برای سخنرانی دعوت شده بودند. از هنر پیشههای معروف تا فعالان حقوق زنان؛ به هر صورت اگر شما هم میخواهید در این بخش از جشنواره حضور داشته باشید رزومه و متن مقاله خود را به انگلیسی برای دبیر جشنواره ارسال کنید (البته باید به حدی توانا باشید تا بتوانید فصیح به انگلیسی متن مقاله را بخوانید و به پرسشهای مدعوین پس از آن پاسخ دهید)
شب مهمانی شام در داکا کلاب بود و به خاطر خستگی سفر ما به هتل برگشتیم.
در روز دوم سخنرانی بی نظیر سرکار خانم معتمد آریا درباره سه نسل از بازیگران زن سینما ایران تقریبا تمام مهمانان را مجذوب خود کرد و کاملا کنفرانس تحت تأثیر سخنان ایشان قرار گرفت، پس از آن به همراه زهر زمانی به سوالات مدعوین پاسخ دادند به هر حال این کنفرانس که چهارمین دوره خود را سپری میکند و تلاشش این است که زنان کشورهای آسیای جنوبی به فیلمسازی روی بیاورند و از موفقیتهای آن در همین چهار دوره گذشته میتوان به این اشاره کرد که شمار فیلمسازان زن در بنگلادش اکنون به دو برابر رسیده است.
کارگاههای آموزشی:
از پنجم تا بیستم ژانویه
با همکاری انجمن منتقدان فیلم بنگلادش(IFCAB) هشتمین سینهورک شاپ جشنواره داکا در محل پات شالا مدیا برگزار میشود و از ایران دوست عزیزم کوروش فرزانگان حضور دارد. مدرس این دوره اویدو سالازار که برای ما شناخته شده است هستند. اویدو با فیلم امام محمد غزالی (که استاد محمود کلاری فیلم بردار و میترا حجار و داریوش ارجمند بازیگرانش هستند) قبلا در جشنواره فجر حضور داشته است.
او متولد انگلستان است و مسلمان شده و به زیبایی فارسی صحبت میکند، نام کنونی او عبد لطیف است. در این کارگاه سی و پنج هنرجو از ۱۳ کشور جهان شامل ایران، نپال، ایتالیا، آفریقا جنوبی، هند، اکراین و… حضور دارند.
در پایان این کارگاه فیلمهای تولیدی در صبح روز اختتامیه به نمایش عموم در خواهند آمد.
حضور در این کارگاه با توجه به حضور زهره زمانی برای ایرانیان رایگان است. (ثبت نام برای فیلمها از ۱۰ تا ۶۷ یورو و برای کارگاه تا حدود ۷۰ یورو است) در همین قسمت از علی باغبان عزیز نام ببرم که طراحی پوستر جشنواره را به عهده داشته و البته قبلا هم برای این جشنواره این کار را انجام داده است.
نمایش فیلم:
در این جشنواره سه سالن اصلی برای نمایش فیلمها وجود دارد، سالن اول آلیانس فرانس است که تحت نظر سفارت فرانسه در بنگلادش راه اندازی شده است. سالن دوم آلیانس راشا است که سفارت روسیه آن را راه اندازی نموده است. سالن آخر و بهترین سالن این مجموعه سینه پلکس است که فیلمها را بصورت دی سی پی نمایش میدهد.
به علت همزمانی نمایش فیلمها و کنفرانس زنان نتوانستم به سالن نمایش فیلمها برسم، البته خوشبختانه در این دو روز فیلمهای ایرانی نمایش نداشتند.
در مهمانی شام که به دعوت کمیساریای عالی برگزار شد، علاوه بر کارگردانها و بازیگران مطرح هند و بنگلادش با توفیر احمد آشنا شدم که سال گذشته با فیلم «گمنام» در جشنواره فجر حضور داشت و تقریبا از لحاظ محبوبیت مثل بازیگر توانمند سینمای ایران آقای وثوقی است، در همین مهمانیها مثل هر جشنواره دیگری شما میتوانید با فیلمسازان و مدیران جشنوارههای دیگر ارتباط برقرار کنید، من را ببخشید که باز مجبور به تکرار حرفم هستم؛ لطفا زبان انگلیسی خود را جدی بگیرید، تعامل فرهنگی اصل اول این جشنوارهها ست.
از مهمانهایی که من امشب با آنها آشنا شدم خانم آپاراجیتا گوش فیلمساز و بازیگر هندی (وی هم در بخش مسابقه فیلم دارد و هم در کنفرانس زنان مقالهاش را ارائه داد)، دینا امین و امتیاز المغربی از فلسطین و تیم و ملانی از کشور استرالیا بودند. آشنایی با فیلمسازان و یافتن دوستان جدید جهانی شاید بهترینترین اتفاق این جشنوارهها برای من است، مهمانی بسیار ویژه و خوب برگزار شد.
کلام آخر:
امروز متوجه شدم سیم کارت با اینترنت میتوان خرید؛ تنها مشکل این است که شما باید کپی پاسپورت و یک قطعه عکس همراه خود داشته باشید (قیمت سیم کارت ۲۰۰ تاکا در حدود ده هزارتومن و قیمت بستههای مختلف اینترنتی از ۱۰۰ تاکا به بالاست).
فیدان در شبکههای اجتماعی