یا، کلیاتی در باب حفظ اهمیت و اعتبار برای یک جشنواره فیلم کوتاه
نوشته: هادی علیپناه
با بررسی مناقشات پیش آمده بر سر کیفیت برگزاری سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران و البته توجه ویژهتر به رفتار دبیرخانه و برگزارکنندگان جشنواره، در کنار نقدها و اعتراضات وارد شده، انتشار متنی که تا حدودی لحن واضحتری در خصوص پیشنهادهایی برای ترمیم وضعیت داشته باشد و البته همزمان تصویری روشنتر از یک جشنواره استاندارد به فیلمسازان و مخاطبان جشنواره ارائه کند ضروری به نظر میآید. در این متن تلاش شده با تمرکز بر مهمترین ارکان برگزاری یک جشنواره که نمودی بیرونی و ملموستر دارند و البته میتوان با وارد نشدن به طرح جزئیات عملیاتی به کلیات آنها اشاره کرد، در مورد سه بخش «برنامهریزی و انتخاب فیلمها»، «رفتار دبیرخانهای» و «رفتار رسانهای» صحبت کنم.
روشهای علمی در مرحله برنامهریزی و انتخاب فیلمها
توضیح اهمیت و ارجحیت مرحله انتخاب فیلمهای یک جشنواره بر تمام مراحل دیگر آن امری غیرضروری به نظر میآید. خصوصا در سالهایی که به واسطه گسترش دانش عمومی در بین فعالین حوزه فیلم کوتاه دیگر با وضعیتی مواجه نیستیم که در زمان انتشار یادداشت «جشنواره فیلم کوتاه تهران؛ آنچه باید باشد و آنچه نیست!» بودیم. جشنوارههای فیلم بیش از هر زمان دیگر خود به عنوان یک پلتفرم با هدف گذاریها و مخاطبان خاص خود رفتار میکنند. آنها صرفا فیلمها و فیلمسازان را به مخاطبان خود ارائه نمیدهند، بلکه با کنار هم قرار دادن مجموعهای از فیلمها رویکردهای مشخصی را اتخاذ و منتقل میکنند. آنها یک واسط نیستند، خود ابزاری برای جریانسازی هستند. چنین کارکردی برای یک جشنواره فیلم البته رویکردی تازه نیست اما مانند هر پدیده خارجی، در بستر فرهنگی نابهسامان ما همچون پدیدهها و مفاهیم دیگر با یک برداشت تا حد زیادی منحرف از مفهوم جشنواره فیلم مواجه هستیم. تقلیل دادن جشنوارههای فیلم به یک گردهمایی سالانه در واقع نادیده گرفتن ظرفیتهای آن و البته بیتوجهی به تاثیراتی ست که ذاتا در جامعه هدف خود، چه فیلمساز و چه مخاطب خواهد گذاشت. و خوب مهمترین فرصت یک جشنواره برای طراحی و پیگیری رویکرد خود مرحله انتخاب فیلمهاست. چرا که این فیلمها و مهمتر از آن «مجموعه فیلمها» هستند که استنباطهای مشخصی چون وضعیت نسبی سینمای کشور در یک سال گذشته، وضعیت جریانهای فرمی و مضمونی و استمرار، اوفول یا شکلگیری پدیدهها و جریانهای تازه را بازتاب میدهند. باید پذیرفت که اغلب مخاطبان در هر سطوحی از درگیری با مدیوم سینما هم که قرار داشته باشند، امکان دیدن تمامی فیلمهای تولید شده در یک سال را نخواهند داشت. خصوصا اگر با پدیده فیلم کوتاه مواجه هستیم. از این رو این جشنوارهها هستند که ترسیم چنین فعل و انفعالاتی را و البته تاثیر بر آنها را به عهده دارند. طبعا سینمای بلند فاکتورهایی مانند جهت دهی استودیوهای بزرگ و البته ساختار گسترده اکران را نیز برای انتقال چنین پدیدههایی در اختیار دارد، اما در بحث فیلم کوتاه این وظیفه را کماکان جشنوارهها انجام میدهند و طبعا بخش ملی هر جشنواره برای مخاطبان و جامعه فعال در داخل هر کشور اهمیت ویژهای دارد.
از این روست که جشنوارهها وقت و سرمایه زیادی را صرف انتخاب و گزینش فیلمهای برنامه هر ساله خود از بین انبوه فیلمهای دریافتی میکنند. یکی از روشهایی که مدتهاست منسوخ شده و البته از ابتدا نیز محبوبیت چندانی نداشت دعوت از گروههای متفاوت برای انتخاب فیلمها در دورههای مختلف است. باید توجه داشته باشیم سللایق فردی و تغییر محسوس سلیقه جمعی با تغییر نفرات آن ریسک بالایی را بر کیفیت خروجی کار چنین گروههایی تحمیل میکند. در واقع کمترین میزان کنترل را از لحاظ کیفیت هنری میتوان روی آن داشت و عملا نتیجه نهایی متکی به سلیقه غالب فرد یا افرادی بر چنین جمعهایی خواهد بود. پیش از ادامه این بحث و در تکمیل توضیحات پاراگراف قبل باید اضافه کنم. رویکرد هر جشنواره در واقع هویت و ماهیت وجودی آن را میسازد. این رویکردها در سطوح بالای سیاستگذاری هر جشنواره اتخاذ میشوند اما مشخصا توسط گروه انتخاب و برنامهریزی اعمال میگردند. از این رو پذیرفتن ریسک شکل دادن به جمعی متفاوت برای هر دوره جشنواره تا حد زیادی نامعقول به نظر میرسد. درست است که جشنوارهها از میزان اعتبار اعضای هیات داوری خود نیز اعتبار کسب میکنند اما تلاش برای استخراج چنین اعتباری از هیات انتخاب روندی یکسره غیراستاندارد است. چرا که بر حسب تجربه کیفیت خروجی هیات انتخاب فیلم اهمیت بیشتری از کیفیت جوایز داده شده به فیلمها دارد. هیات انتخاب و برنامهریزی جشنواره با تداوم رویکردهای خود و ملموس کردن تاثیرات خود در بازههای زمانی بلندمدتتر اعتبار مورد نیاز جشنوارهها را تامین میکنند. اعتباری که بخش مهمی از آن نیز از شفافیت، قابل بررسی بودن و ایجاد حس برابری بین مخاطبان جشنواره در خصوص ماهیت انتخاب شدن یا نشدن فیلمها تامین میشود.
هیاتهای انتخاب متغییر همانطور که در جشنوارههای داخلی خودمان میبینیم عمدتا از فیلمسازها و گاهی نیز با حضور کارشناسان، منتقدین، روزنامهنگاران، اساتید دانشگاه و مدیران فرهنگی تشکیل میشوند. اما اکثریت همواره با فیلمسازان است. اما هیاتها انتخاب و برنامهریزی در ساختار استانداردتر عموما بهره کمتری از حضور فیلمسازان میبرند و تلاش بیشتری بر استفاده از نیروهایی دارند که از سلیقه و دانش گستردهتری نسبت به گونهها و گرایشهای مختلف فیلمسازی برخوردار هستند. به زبان سادهتر ترکیبی با اکثریتی از فیلمسازان داستانگو فیلمهای غیرداستانی را از قلم خواهند انداخت و بلاعکس. اما یک گروه منسجم و متشکل از برنامهریزان حرفهای به خوبی سیاستگذاریهای کلان جشنواره را درک میکند و بر اساس آن دست به گزینش میزند.
برای واضحتر کردن این بحث توضیح کوتاهی در مورد ویژگیهای یک برنامهریز حرفهای ارائه میدهیم. در وحله اول اون دانشی وسیع از اعنواع گرایشها و گونههای سینمایی دارد. از این رو به راحتی موفق میشود آثار با کیفیتتر را بر اساس قواعد سینمایی از سایر فیلمها تشخیص دهد. او میتواند به راحتی سلیقه شخصی خود را کنار بگذارد (در جشنوارههای کوچکتر) یا با اتکا بر آن و تقسیم دقیق وظایف در ساختار فرآیند انتخاب، تمرکز بیشتری بر روی گونهی به خصوصی از فیلمها یا فیلمهای منطقه جغرافیایی خاصی داشته باشد (در جشنوارههای بزرگتر). او همزمان با تمرکز بر خط مشیها کلی قادر به حفظ تنوع آثار است، چرا که در نهایت مخاطبان جشنواره برای دیدن فیلمهای کاملا مشابه به یک جشنواره نمیآیند. و همچنین او در سریعترین زمان ممکن قدرت انطباق با شرایط و رویکردهای جشنوارههای مختلف و طراحی ساختاری برای سنجش کیفیت گاه چندین هزار فیلم در مقایسه با یکدیگر را دارد. اینکه شخصی موفق شود در بازه زمانی مشخصی تعداد قابل توجهی فیلم را ببیند و خروجی قابل تضمینی داشته باشد، توانایی است که شخصا بارها شاهد بودهام افراد سرشناسی از انجام آن ناتوان بودهاند. در نهایت فیلم دیدن در چنین مقیاسی کاری بسیار انرژیبر و حتی فرساینده است. طبعا توضیح تمام فرآیندهای عملی و استراتژیک ساختار انتخاب جشنوارهها علاوه بر مفصل بودن آنها به دلیل تنوع زیادی که در جشنوارههای مختلف دارند از حوصله این متن خارج است. اما امیدوارم توضیح این ویژگیها تفاوت اصلی یک برنامهریز حرفهای با یک میهمان دعوت شده برای انتخاب صرفا یک دوره فیلمهای جشنواره را برای شما واضح گرداند. در ساختار فعلی جشنوارههای داخلی ایران نیز ممکن است عضو یا برخی از اعضای هیاتها انتخاب واجد تمام یا بخشی از این ویژگیها باشند اما نبود ساختار استاندارد برنامهریزی برای ساماندهی روند کلی و در نهایت لحاظ شدن سلیقه سایر اعضا، کیفیت خروجی نهایی را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد.
باید به این موضوع توجه داشته باشید که همواره نقدهایی بر عملکرد جشنوارهها وارد است. خصوصا در دهههای اخیر جشنوارهها بزرگ جهان به دلیل گرایش به سمت درآمدزایی بیشتر یا متاثر از جریانهای سینمایی هدایت شده از سوی استودیوهای بزرگ فیلمسازی متحمل آسیبهایی شدهاند. همچنین جشنوارههای کوچکتر برای جذب مخاطب توجه بیشتری به انتخاب آثار موفق در جشنوارههای بزرگتر میکنند. اول اینکه تفاوتی اساسی بین جشنوارههای نمایش دهنده فیلمها بلند با جشنوارههای تخصصی فیلم کوتاه وجود دارد. و دوم اینکه تصویری که سعی دارم از یک جشنواره فیلم کوتاه در قالب این متن ارائه دهم تا حدودی تصویری ایزوله شده و معطوف به رسالت اصلی یک جشنواره فیلم یعنی کشف و معرفی استعدادهای تازه و اعتبار دادن به جریانهای نوجوی سینمایی در مقابل جریانهای مسلط است.
با لحاظ کردن این توضیحات در نهایت جشنوارهای جشنواره معتبرتر و موفقتر است که در تشخیص ضرورتها یا تغییرات اشکال مختلف سینمایی حساس باشد و در نهایت فرآیندی دقیقتر برای ارائه برنامهای منسجم و در عین حال متنوع برای هر دوره خود داشته باشند. خوشبختانه از آنجا که جریانهای سینمایی هر سال به کلی متحول نمیشوند رویکردهای جشنوارهها نیز نیاز به تغییرات ناگهانی و هر ساله ندارند. اما به عنوان بحث پایانی این بخش باید به این نکته اشاره کنم که فرآیند نظاممند در مرحله انتخاب تا حد زیادی در کیفیت سایر بخشهای دیگر جشنواره موثر خواهد بود. مهمترین این تاثیرات در مرحله داوری خود را به نمایش میگذارد. چرا که با داشتن ساختار مشخص برای برنامهریزی و انتخاب فیلمها، آزادی عملی در مرحله انتخاب داوران و نتیجه نهایی فرآیند داوری به دست خواهد آمد. جشنوارهای که رویکرد مشخصی در مرحله انتخاب دارد دیگر نگران تناقض در مرحله انتخاب نخواهد بود. به زبان سادهتر دیگر فیلمی سراسر متناقض با گفتههای سیاستگذران جشنواره شانس برنده شدن نخواهد داشت. جشنوارهای که یک سال به فیلمی چون «دربین» جایزه میدهد و سال بعد «عزیز» را جایزه باران میکند با چنین رفتاری بیش از هر چیز بیبرنامه بودن خود را برای همه مخاطبان خود به نمایش میگذارد.
شنیدن چنین حرفی از دبیر جشنواره که: «همواره عدهای معترض خواهند بود» به خوبی نشان میدهد که نه او شناختی از ماهیت جشنوارهها دارد و نه جشنواره تحت رهبریاش روندی سالم را طی کرده است. رویکرد قابل توضیح و تشخیص و مکانیزم دقیق برای ارائه گزارش به صاحبان آثار در تمامی مراحل دبیرخانهای ارکانی هستند که اتفاقا به جای اعتراض و چالش، درک متقابلی را سبب خواهند شد و همین درک متقابل نقدهای وارده را در مسیر سالمتر برای هر دو طرف نگه خواهد داشت.
پیش از پرداختن به بخش بعدی این متن به عنوان یک پیشنهاد به برگزارکنندگان جشنواره تهران در جهت پرورش افراد متخصص در حوزه برنامهریزی و انتخاب جشنواره، دعوت از برنامهریزان شناخته شده جشنوارههای تخصصی فیلم کوتاه و برگزاری کارگاههای آموزشی برای افراد علاقهمند به این حرفه و در نهایت استخدام این افراد در جشنوارههای مختلف داخلی بهترین راهکاری ست که میتوانم برای خروج از این وضعیت پیشنهاد کنم. و پرهیز از تولید تعاریف و مفاهیم من درآوردی بر اساس سواد شنیداری برای طراحی گروههایی که ناگهان به سمت عضو برنامهریز و انتخاب یک جشنواره ارتقا مییابند مهمترین رفتاری ست که نباید اتخاذ شود. چرا که انجمن سینمای جوانان ایران یک بار در دوره سی و چهارم با تغییر ناگهانی هیات انتخاب به جمعی چند ده نفری از فیلمسازان به عنوان مشاور دبیر، انتخاب فیلمها در یکی از جشنوارههای منطقهای توسط هیاتی متشکل از معاونین انجمن و افتضاح شورای انتخاب در همین دوره اخیر دیگر باید از چنین رفتارهای عجولانه درس گرفته باشد. اتکا به فرمولهای ریاضی و درست کردن ساختارهای شترگاوپلنگی را هم صنف فیلم کوتاه در جشن فیلم کوتاه خانه سینما به حد اعلا رسانده و همگی شاهد این بودیم که فیلمسازان و کارشناسان کماکان به خروجی این ترفندها کوچکترین اعتمادی نمیکنند. جشنواره جهانی فجر حداقل در مرحله انتخاب فیلمهای خارجی خود تا حد ممکن استانداردهای برنامهریزی یک جشنواره استاندارد را رعایت میکند و ما نیز در جشنواره فیلم کوتاه فیدان با اجرا کردن دانش پایهی کسب شده در این خصوص، بازخورد کاملا مثبتی از فیلمسازان، داوران و مخاطبان جشنواره دریافت کردیم. پس امیدوارم به این نکته توجه داشته باشید که این متن حاصل مطالعه، تجربه عملی همکاری با جشنوارههای متعدد داخلی و خارجی و در نهایت تجربه مستقیم برگزاری یک جشنواره مستقل است.
رفتار دبیرخانهای
هر چند فرآیند برنامهریزی و انتخاب فیلمها نیز خود جزوی از رفتار دبیرخانهای جشنوارهها به حساب میآید اما اهمیت آن همواره باعث میشود اولویت بیشتری به آن بدهیم. اما بخش کوچکی از فرآیند برنامهریزی و انتخاب باقی مانده که در ابتدای این بخش به توضیح آن خواهم پرداخت. در واقع عنوان برنامهریزی علاوه بر توضیح فرآیندها و رویکردهای مرحله انتخاب به بحث کنار هم قراردادن فیلمها نیز اشاره دارد. علاوه بر بخشهای مسابقه اصلی فرآیند برنامهریزی جشنوارهها شامل طراحی و تامین محتوای بخشهای جنبی و ویژه هر دوره جشنواره نیز میشود. فرآیندی که علاوه بر بازبینی فیلمهای ارسالی به جشنواره، جستجو در آرشیوهای فیلم، مراجعه به تهیه کنندهها و توزیع کنندههای فیلم و بررسی برنامه جشنوارهها و رویدادهای دیگر را نیز شامل میشود. از این موضوع که بگذریم خصوصا در یک جشنواره فیلم کوتاه کنار هم قرار گرفتن فیلمها در باکسهای نمایش از اهمیت ویژهای برخوردار است. علاوه بر رویکردها و استراتژیهای مختلفی که جشنوارههای در این بخش به کار میبرند، که عموما تضمین کننده ویژگی تنوع در لایههای بعدی بعد از انتخاب فیلمها و برای مخاطب جشنواره است. همواره حساسیت تاثیر فیلمها بر روی یکدیگر در نگاه مخاطب باعث میشود برنامهریزها وقت و انرژی زیادی برای کنار هم قراردادن فیلمها صرف کنند. فاکتورهایی مانند شناخت کامل فیلمها، تشخیص اشتراکات و تفاوتهای فرمی و مضمونی، توجه به ویژگیهای جشنواره و دامنه مخاطبان آن و در نهایت زمانبندی باکسها چه از نظر زمان نمایش در طول روز، ایام هفته و تقویم خود جشنواره و چه از نظر زمان خود فیلمها، موارد دیگری ست که لزوم برخورد جدی با پدیده برنامهریزی و انتخاب فیلمها به عنوان یک تخصص کلیدی را عیان میکند. (پلتفرم نمایش، ویژگیهای سالنهای نمایش و برنامههای حاشیهای جشنواره در بازههای زمانی جدا از تقویم اصلی جشنواره و بسیاری موارد دیگر را میتوان به نسبت ویژگیهای هر جشنواره در این فرآیندهای لحاظ کرد).
اما علاوه بر این موضع دبیرخانههای جشنوارهها با رفتار خود در مراحل دیگر نیز وجهه و اعتبار جشنواره را شکل میدهند. زمانبندی برگزاری و اجرایی جشنواره، تقسیم وظایف بین تیمهای مختلف، حفظ یونیفرم گرافیکی و بصری، نظارت بر کیفیت اطلاعات خارج شده از دبیرخانه در تمام سطوح و البته طراحی مکانیزم دقیق برای دریافت و ارسال بازخوردهای فیمابین فیلمسازان با دبیرخانه و مخاطبان با جشنواره از مهمترین ارکان حفظ کیفیت هر جشنوارهای ست. در مورد تمام این موارد میتوان دستورالعملها مفصلی ارائه داد اما فکر میکنم تنها بخشی که برای مخاطب این متن در ساختار فعلی جذاب خواهد بود فرآیند ارتباطی دبیرخانه در دو سطح ارتباط با فیلمسازان و ارتباط با مخاطبان جشنواره است.
در مرحله ارتباط با فیلمسازان قدم نخست متن فراخوان منتشر شده برای هر دوره جشنواره است. متن فرخوان باید تصویر واضحی از قوانین ارسال آثار به جشنواره، جوایز، تقویم جشنواره و احتمالا رویکردهای کلی و بخشهای جانبی جشنواره ارائه بدهد. در مرحله دوم دبیرخانه جشنواره باید تصویر واضحی از روند بازبینی و انتخاب آثار و اختیارات افراد مختلف در نتیجه نهایی و نحوه رعایت حقوق صاحبان آثار را در اختیارشان قرار دهد. اینکه آثار کامل و بدون نقص توسط دبیرخانه دریافت شده و قطعا در اختیار گروه برنامهریزی و انتخاب قرار گرفته، شامل طراحی و اجرای بازخوردهای مشخصی میشود که دبیرخانه جشنواره باید در بازههای زمانی منظم به اطلاع صاحبان آثار برساند. از سوی دیگر نحوه برقراری ارتباط با آثار پذیرفته شده و پذیرفته نشده کاملا باید برنامهریزی شده و منظم باشد. عموما جشنوارههایی که تعداد بالایی فیلم دریافت میکنند بازخورد اختصاصی به هر کدام از فیلمهای رد شده نمیدهند اما قطعا چکیده از نظر هیات انتخاب در اسناد جشنواره موجود است که در صورت درخواست صاحب اثر قابل ارائه در سریعترین زمان ممکن است. آثار انتخاب شده نیز در نهایت در مراحل متعددی باید نسبت به دریافت اطلاعات متنوع از صاحبان آنها اقدام گردد که جزئیات زیادی دارد. اما در توضیح سادهتر تمام متریال فنی، متنی و گرافیکی و اطلاعات مربوط به سفر و اسکان باید در زمان کافی از آنها اخذ و تدوین و اطلاعرسانی گردد.
از سوی دیگر مخاطبان جشنواره نیز باید در زمانبندیهای مشخص و از پیش اعلام شده اطلاعات مربوط به فیلمها، زمان و مکان نمایش و نحوه حضور یا تماشای فیلمها را دریافت کنند. چرا که مخاطبان برای حضور در جشنواره نیاز به برنامهریزی دارند و تماشای فیلم در جشنواره با یک شب عادی به سینما رفتن تفاوت بسیار دارد.
رفتار رسانهای
جشنوارهای که موفق به جلب توجه رسانهها و نشریات تخصصی و تامین شرایط لازم برای تولید محتوا از سوی آنها نشود تا حد زیادی جشنوارهای موثر نیست. روال یکسره غلط مصاحبهگیری از فیلمسازها و آدمهای دم دست را در جشنواره داخلی فراموش کنید. جشنوارهای که در کنار اخبار معمول خود موفق به جلب توجه رسانههای تخصصی، منتقدین و برنامهریزان جشنوارههای دیگر نشود تقریبا هیچ کاری جز برگزاری یک مهمانی چند روزه برای فیلمسازان نکرده است. علاوه بر اینکه تمام فیلمسازان جشنواره قرار نیست جایزه بگیرند، برقراری شرایط مساوی برای تمامی آثار متضمن جلب توجه یکسان نسبت به تمامی آنهاست. چرا که در نهایت برای ساختار خود جشنواره فیلمهای جایزه نگرفته با فیلمهای جایزه گرفته نباید تفاوتهای اساسی داشته باشند. بخش قابل توجهی از این وضعیت با تولید محتوای تخصصی از جمله نقدها، ریویوها، مصاحبهها و گزارشهای تحلیلی به دست میآید و البته در قدم بعدی با معرفی فیلمها به دامنه گستردهتری از مخاطبان غیرمستقیم جشنواره و سایر نهادهای فعال. دوباره، این موضوع برای فیلمهای کوتاه که پشتوانه گروههای رسانهای اختصاصی ندارند اهمیت فراوانی پیدا میکند. تعدادی از فیلمسازانی که این متن را مطالعه میکنند به خوبی تفاوت چنین ویژگی مهمی را در جشنوارههای بینالمللی تجربه کردهاند. جشنوارههایی که حضور فیلم در آنها با تولید محتوا، تماس رسانهها برای دریافت مصاحبه یا متریال اختصاصی و تماس متخصصین بازاریابی و برنامهریزی رویدادهای دیگر همراه است تاثیر انکار ناپذیر و گاه حتی حیاتی بر سرنوشت فیلم در ادامه مسیر خود دارند.
پایانبندی
باید توجه داشته باشید که در توضیح تمامی موارد بالا سطح کم عمقی از کلیات برخی از مراحل برگزاری جشنواره طرح شده است. بسیار از موارد و سطوح جزئیتری از فرآیندهای برگزاری جشنوارهها حتی نام برده نشدهاند. فرآیند برنامهریزی و انتخاب انواع متنوع و متعددی دارد که به اقتضای استراتژیهای کلان و ویژگیهای منحصر به فرد و ترجیح برگزار کنندگان هر جشنواره میتواند ساختارهای متفاوت و حتی ترکیبی به خود بگیرد. و عوامل متعددی میتوانند جشنوارهها را موظف به رعایت قواعدی بکنند که شرایط متفاوتی را ایجاب کند. هدف از نگارش این متن آشنایی کلی مخاطبان جشنواره با کلیات برخی از مهمترین عناصر ساختاری یک جشنواره فیلم کوتاه است و البته توضیح برخی بدیهیات به مدیران و مسئولان برگزار کننده جشنوارههای فیلم کوتاه در کشور.
امیدوارم روزی جشنوارهها با توجه به دانش روز و اولویت قراردادن استانداردهای سینمایی در تمام سطوح برگزار شوند. تنها در چنین شرایطی ست که ذهن جامعه فیلم کوتاه از درگیری بر سر مسائل بدیهی آزاد و هر کدام به سهم خود انرژی بیشتری برای خلاقیت و ایدهها تازه خواهند داشت. فیلمساز به سهم خود، مدیران و کارکنان نهادها به سهم خود و منتقدین و کارشناسان هم به سهم خود.
فیدان در شبکههای اجتماعی