نوشته: ایمان بهروزی
وقتی از اهمیت اوبرهاوزن حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
رومن پولانسکی: اوبرهاوزن یک سکوی مهم بود در مسیر رشد من برای فیلمساز شدن.
ویم وندرس: اینجا من اولین سیگارم را کشیدهام. اینجا در جشنواره فیلم کوتاه اوبرهاوزن سالهای متمادی هر فیلمی را دیدهام و در طول سالهای متمادی روزهای خوشی را در اوبرهاوزن داشتهام. این رخدادها برای تصمیم و عزمم برای فیلمساز شدن و فیلم ساختن مهم بودند.
گرهارد شرودر، صدر اعظم پیشین آلمان: جشنواره فیلم کوتاه اوبرهاوزن بدون تردید تاریخ فیلم را نوشته است.
اینها فقط چندی از اظهارنظرهای فیلمسازان مطرح و سیاستمداران مشهور درباره جشنواره فیلم کوتاه اوبرهاوزن است. جشنوارهای که برای اولین بار فیلمسازانی چون پولانسکی، جرج لوکاس، ایستفان ژابو، مارتین اسکورسیزی، شانتال آکرمن، ورنر هرتزوگ، اگنس واردا، کریس مارکر و فروخ فرخزاد را (با «خانه سیاه است») به جهانیان شناساند. جشنوارهای که در آن در دهه شصت میلادی «مانیفست اوبرهاوزن» شکل گرفت و باعث انقلابی در سینمای آلمان و جهان شد و سینمای نوین آلمان را با فیلمسازانی چون وندرس، شولندورف و الکساندر کلوگه شکل داد. مانیفستی که پایانی بود برای سینمای از رمق افتاده آلمان در آن سالها و به قولی سینمای بابابزرگها. مانیفستی با این شعار: «سینمای قدیمی مرده است و ما به سینمای تازه باور داریم.» جشنوارهای که با ۶۴ سال قدمت، قدیمیترین جشنواره فیلم کوتاه جهان است و قبلهگاه سینمای اکسپریمنتال و آوانگارد. اولین جشنوارهای که بخشی را به صورت رقابتی به موزیک ویدیو اختصاص داد که تا این دوره هم ادامه داشته است. حتی یکی از این دست آوردها هم میتواند کافی باشد تا جایگاه دست نیافتنی اوبرهاوزن را در بین جشنوارههای فیلم کوتاه بهتر درک کنیم.
جایگاه سینمای کوتاه ما در اوبرهاوزن کجاست؟
سینمای کوتاه ایران اولین گامها را در اوبرهاوزن محکم برداشت و با «خانه سیاه است» در یازدهمین دوره جشنواره در سال ۱۹۶۴ صاحب جایزه بزرگ بهترین مستند بخش بینالملل شد، اما این مسیر ادامه نیافت و در سالهای آینده جسته گریخته فیلمهایی از ایران در اوبرهاوزن پذیرفته شده است. در طول این دوره جشنواره کنجکاو شدم که چرا این اتفاق افتاده است. به بخش media library جشنواره رفتم و در کمال تعجب دیدم که در همین دوره چقدر تعداد ثبت نام فیلمهای ایرانی بالا بوده است و ایران نسبت به بقیه کشورهای جهان با ثبت نام ۱۷۶ فیلم، جایگاه نهم را در جشنواره از نظر تعداد بالای ثبت نام به خود اختصاص داده است، اما یک فیلم هم از ایران پذیرفته نشده است. به لیست فیلمها نگاه میکنم، اسم فیلمهای مشهوری به چشم میخورد: «حیوان»، «شب تولد»، «مثل بچه آدم»، «باگ» و … اما چرا این فیلمهای مهم که در جشنوارههای مهمی چون کن و دیگر جشنوارهها هم مطرح شدهاند و یا باقی فیلمهای ایرانی در اوبرهاوزن انتخاب نشدهاند؟ با توجه به شناختی که از چندین دوره حضور در اوبرهاوزن و نوع فیلمهای مورد پسند آنها پیدا کردهام، میتوانم حدس بزنم که سینمای کوتاه غالب ایران در اوبرهاوزن جایی نخواهد داشت. اوبرهاوزن جایی است برای فیلمهای به شدت تجربی و آوانگارد که فضای بعضی از فیلمها به ویدیوآرتهایی که درموزهها میبینیم بسیار نزدیک است. گونهای از فیلمهای تجربی و فرم محور بدون داشتن یک خط روایی داستان، و یا با یک داستان کمرنگ که مشابهاش را چه در سینمای کوتاه قالب دهههای قبل که سعی میکرد در فضاهای روستایی و شبه کیارستمی و کانون پروش فکری پیش برود و نه در وجه قالب سینمای داستانگو و شخصیت محور این روزهای سینمای کوتاه ایران که متاثر از فرهادی است، نمیتوان یافت. پس میتوان نتیجه گرفت که از پیش هم نتیجه بازی مشخص است و این گونه فیلمها به رغم خوب یا بد بودنشان با اهداف و مانیفست اوبرهاوزن در تضاد هستند و به جشنواره راه پیدا نمیکنند. این نکته مهمی است و فیلمسازان کوتاه ایرانی اگر با شناخت بیشتر و با آگاهی از جشنوارههای جهان در آنها ثبت نام کنند، انرژی، زمان و پول کمتری از خود را هدر میدهند.
لیست ده کشور با بیشترین ثبت نام در این دوره اوبرهاوزن (در این دوره بالغ بر ۷۰۰۰ فیلم ثبت نام شده بود. جشنواره اوبرهاوزن در کنار کلرمونت فراند فرانسه معمولا سالانه بیشترین متقاضی و ثبت نام را دارند.)
۱، آلمان، ۱۳۳۸
۲، آمریکا، ۶۸۸
۳، فرانسه، ۴۹۴
۴، بریتانیا، ۴۸۶
۵، برزیل، ۳۷۱
۶، کانادا، ۲۶۴
۷، روسیه، ۲۴۶
۸، کره جنوبی، ۲۳۵
۹، ایران، ۱۷۶
۱۰، ایتالیا، ۱۶۷
آن روی سکه: فیلمسازان ایرانی خارج از ایران
به رغم عدم موفقیت فیلمسازان داخل ایران برای راهیابی آثارشان، فیلمسازان ایرانی که در خارج از ایران ساکن هستند، با سه فیلم حضور موفقی را در این دوره رقم زدند. بهادر شهیدی با مستند «ماه من» به نمایندگی از کشور سوئد در بخش مسابقه بینالملل جشنواره حضور داشت و این افتخار هم نصیب او و فیلمش شد که فیلمش افتتاح کننده بخش بینالملل جشنواره باشد. «ماه من» مستندی تجربی درباره یک شاعر و موزیسین هیپی سوئدی به نام بنگت است که به خاطر همراه داشتن ۳۰ گرم حشیش به ۱۲ سال زندان محکوم شده است. شخصیت اریک در فیلم مشهور «قطار سریع السیر نیمه شب» آلن پارکر (۱۹۷۸) تا حدی بر اساس داستان واقعی زندگی بنگت شکل گرفته است. «ماه من» که لایههای سیاسی پررنگی هم دارد، اعتراضی دارد به نظام حاکم بر زندانهای سوئد. (اینجا میتوانید مصاحبه تصویری با بهادر شهیدی را ببینید)
پریسا محیط، فیلمساز ایرانی ساکن کانادا هم دیگر فیلمساز ایرانی بود که با انیمیشنش «یک دیدار» در بخش مسابقه بینالملل حضور پیدا کرده بود. «یک دیدار» همچون بسیاری از فیلمهای راه یافته در جشنواره، لایههای داستانی کمرنگی دارد و هیچ دیالوگی در طول فیلم ردوبدل نمیشود و فضاسازی در درجه اول اهمیت قرار دارد. پریسا محیط، کارگردان فیلم در طراحی فضاها، به شدت مینیمال عمل کرده است و کاراکترها فاقد چشم و صورت هستند. او با این رویکرد حذفی اهمیت را به زبان بدن شخصیتها و لباسهای شان داده است. در طراحی فضاهای داخل هم او همین رویکرد را انتخاب کرده است و با کمترین عناصر، فضاهای داخل خانه را ترسیم کرده است.
مصاحبه ایمان بهروزی با پریسا محیط را بشنوید: (لینک مصاحبه در شنوتو)
به جز این دو فیلم، مریم بیانی با مستند «بچههای رنگین کمان» به نمایندگی از کشور بلژیک به بخش کودکان و نوجوان راه یافته بود. فیلم داستان دختربچهای پنج ساله به نام الیکاست که در کلاسشان برای همکلاسیهای عموما بلژیکی هم سن و سالش، ایران، سرزمین مادریاش را از زبان و نگاه یک کودک پنج ساله معرفی میکند. مریم بیانی با ظرافت و هوشمندانگی با کارگردانی و میزانسنی متناسب با موضوعش، مفاهیم عمیقی چون دوستی بین ملتهای مختلف و تلاش برای فهمیدن و درک یکدیگر را ریزبافت و نه گل درشت از طریق دنیای جان کودکان به تصویر میکشد.
فیلم کوتاه «بچههای رنگین کمان» ساخته مریم بیانی: سادگی و صمیمیت فیلم در عین پختگیش، کارهای کیارستمی در کانون پرورش فکری را به یاد میآورد.
مصاحبه ایمان بهروزی با مریم بیانی را بشنوید: (لینک مصاحبه در شنوتو)
جشنواره چه بخشهایی دارد؟
مهمترین بخش جشنواره، بخش مسابقه بینالملل آن است که هر سال حدود تنها ۵۰ فیلم از بین چندهزار فیلمی که ثبت نام کردهاند، پذیرفته میشوند. دیگر بخشهای مسابقه جشنواره، بخش ملی مسابقه سینمای آلمان است. بخش مسابقه نوردراین وستفالن به فیلمهای سازندگان ساکن این ایالت اختصاص دارد که شهر کوچک اوبرهاوزن هم در همین ایالت قرار دارد. مهمترین شهرهای این ایالت غربی آلمان شامل کلن، دوسلدورف، اسن، بن، دورتموند و بوخوم میشود. اوبرهاوزن در فاصله تقریبا نیم ساعته تا دوسلدورف قرار دارد. بخش دیگر مسابقه، بخش مسابقه کودک و نوجوان است که داوری آنها هم توسط کودکان و نوجوانان انجام میشود. نمایش فیلمها هم با زبان اصلی انجام میشد و یک نفر در خود سالن دیالوگها را به زبان آلمانی برای تماشاگران کودک با میکروفون میخواند. بخش رقابتی دیگر جشنواره، بخش موزیک ویدئوهاست که امسال بیستمین دورهای بود که این بخش به جشنواره اضافه شده بود. اهمیت اوبرهاوزن تنها به بخشهای مسابقهاش خلاصه نمیشود و بهشتی است برای کسانی که به دنبال کردن فیلمهای کوتاه کلاسیک کشورهای مختلف جهان علاقه دارند. فیلمهایی که هر سال نسخههای ترمیم شده آنها توسط سینماتکها کشورها به همراه مسئولان آرشیوشان به اینجا آورده میشود تا هم علاقه مندان فرصت تماشای این فیلم کوتاههای کمیاب تجربی را پیدا کنند و هم در پیش از پخش فیلمها و بعد از آنها به معرفی بخش آرشیوشان برای علاقهمندان بپردازند. در این دوره سینماتک اسلواکی و لوکزامبورگ مهمان جشنواره بودند و فیلمهای نایابی از این کشورها به نمایش درآمد. یک بخش هیجان انگیزدیگر جشنواره، بخش «Open Screening» بود که در دو سانس تعدادی از فیلمهایی نمایش داده میشد که به جشنواره راه نیافته بودند و توسط هیات انتخاب کنار گذاشته شده بودند، اما سازندگان این آثار اگر تمایل داشتند، جشنواره سالن کوچکی را در اختیارشان قرار میداد که این فرصت را داشته باشند فیلمهایشان را در این ضیافت مهم نمایش بدهند. اما تنها یک شرط داشت و آن این که سازنده اثر حتما باید به اوبرهاوزن بیاید و بعد از نمایش فیلمها چند دقیقهای به سوالات تماشاگران جواب بدهد. اکثر مدیران جشنوارههای کوتاه مهم جهان و پخش کنندهها و یا از اعضای کمیته انتخابشان سعی کرده بودند نمایندهای در این رویداد مهم فیلم کوتاه داشته باشند تا فیلمهایی را بتوانند برای جشنوارههایشان انتخاب کنند و بساط ردوبدل کردن کارت و قول و قرار گذاشتن بین فیلمسازان و نمایندگان جشنوارهها در بیرون از سالنها داغ بود.
فیدان در شبکههای اجتماعی