نوشته: هادی علیپناه
حداقل ما ایرانیها حالا دیگر حق داریم ۹۸ را کنار ۱۳ عددی نحس بدانیم. درست که آنچه از سر گذارنده و میگذرانیم آبستنمان میکند برای تغییری بزرگ، اما نمیدانم این تغییر خوب باشد یا بد، نمیتوانم بگویم. (بر اساس چنین تردیدی همین این تصویر را برای متن انتخاب کردهام: داریم به درون آتش میرویم یا آن شعلهها دارند مقصدمان را تطهیر میکنند؟) هر چه هست اجتناب ناپذیر مینماید. و ما به نوبهی خودمان به استقبالش خواهیم رفت. شاید انتظار اینکه همه اعضای هر گروه و خانوادهای عواقب پنهان و پیدا، کوتاه و بلند مدت هر نوع تغییر و دگرگونهای را درک و تحلیل کنند انتظار بیجایی باشد. اما همواره باید کسر کوچکی از افراد چنین تواناییای داشته باشند و چنین خطری را بپذیرند. چرا که درست در زمان سرور یا بحران حتما باید کسی هم باشد که بعد را و بعدتر را ببنید. ما در فیدان به سهم کوچک و توان خودمان تلاش میکنیم چنین باشیم. در شادیهای خانواده فیلم کوتاه شادیم و در روزهای سختش؛ پریشان. درست. اما همواره تلاش میکنیم هشیار باشیم به دیدن بعدها و آنچه این زنجیره رخدادها میتواند باعث شود. سال قبل از خطری قریب الوقوع حرف زدیم و اخطار داریم. امسال شوربختانه بدبینیهای ما به حقیقت پیوست و کاروان فیلم کوتاه در جستجوی سراب هویتش مسیر را گم کرد. به اندازه کافی تلخ بودهایم و نیازی به بیشترش… شاید نیست. اما دیگر نمیتوانیم با گفتن جملاتی چون: «اگر فیلم کوتاه را با سینمای بلندمان مقایسه کنیم، اگر تعداد جوایز خارجی را حساب کنیم، اگر میزان خلاقیت و نوجویی فیلم کوتاهیها را بسنجیم» خودمان را گول بزنیم. نگاهی به فیلم اولهای پنج سال اخیر بیاندازید. یا یکراست سراغ فیلمفارسی رفتهایم یا در مسیر تمنا برای فیلمفارسی شکست خوردهایم. آمار جشنوارهها هنوز در تصرف فیلمهایی ست که زیرکانه بازار را سنجیده و رئالیسمی دروغین تدارک دیدهاند و تمام خلاقیت فیلم کوتاه خلاصه شده در پروداکشن و رقم و ایرادهای فاحشی که باید با افکت و بودجه بیشتر برای اصلاح رفع شود… که نمیشود. درست مثل سینمای بلندمان. نعل به نعل. به واقع در جستجوی جایگاهی برای منش فیلم کوتاهی در دل سینمای بیمارمان راحتترین کار ممکن انجام شده. تن دادن. اما ما تصمیم گرفتیم به جای لبخندهای زشت و تملقهای دروغین، صادقانه ناراحت باشیم و حقیقت تلخ را بگوییم. آن کار دیگر را هستند تعداد زیادی که زحمتش را قبول کنند، همیشه بودهاند، باز هم خواهند بود. ما تصمیم داریم صادقانه همراه باشیم تا ریاکارانه آویزان یا بیطرف. همین.
برای سال پیش روی خانواده فیلم کوتاه تصویر بهتری متصور نیستیم. اما این افول را باید با آغوش باز پذیرفت و از آن درس گرفت. واقعیتش را بخواهید از حذف شدن فاصله بین فیلمساز فیلم کوتاه و داور، همچنین از ادامه روند غلط فرآیند انتخاب در جشنوارهها، از دیده نشدن فیلمسازان جوان و دور از محفلهای پایتخت، از ناامیدی و تندادن فیلمسازان کم امکانات اما پرشور، از ورد فیلمسازانی با یک فیلمِ در جشنواره موفق، به جمع اساتید که ماهیت درس را به خاطرهگویی و آشکار کردن شعبدههای پشت صحنه تقلیل داده، از همه اینها نگرانیم. این کلونیهای کوچکی که شکل گرفته خواسته ناخواسته اعضای خانواده را به ما و آنها تقسیم خواهد کرد و اگر زود نجنبیم نه با خانواده که با قبیلههای فیلم کوتاه مواجه خواهیم بود. تغییرات دائمی و سلیقهای در ساختار سیاست گذاری که بدون حاصل شدن نتیجه طرح و ایده قبلی خبر از اجرای طرح تازه و کارشناسی تازه میدهند نگران کننده است. فقط در مورد انجمن سینمای جوانان ایران اگر سری به وبسایتش بزنید در هشت سال گذشته دائما از اجرای این طرح تازه و آن روش نو خبر داده شده اما هیچ گزارشی از نتیجه این طرحها در دست نیست. اوضاع صنف فیلم کوتاه هم بهتر از این نیست. اما فعلا دوباره دلخوشیم به تغییرات تازه. نتیجه را اگر در کیفیت فیلمهای کوتاه بجوییم سرخوردهتر میشویم. امسال هم عدهای برای جشنواره انتخاب شدند و عدهای جایزه گرفتند. اما کسی نگفت که فیلمهای «موفق» امسال در مقایسه با فیلمهای دو سال پیش کجا ایستادهاند. اگر محدود به جشنواره و جایزه باشیم که هستیم، البته که روند همین است. اما دیگر نه کسی از نارضایتی منتقدان حرف میزند نه گله مخاطبان. راستی کسی حواسش به کیفیت اکرانهای فیلم کوتاه یا پارتیهای رونمایی و پاتوقها هست؟ فیلم کوتاه قرار بود دنبال فرش قرمز باشد و هر چیزی را جلوی مخاطب بخت برگشته بگذارد؟ حواسمان به مخاطب فیلم کوتاه هست اصلا؟
بگذریم. امیدواریم سال آینده این ما باشیم که اشتباه کردهایم و حال فیلم کوتاه خوب باشد. در کنار هم از دیدن فیلمهای خوب لذت ببریم و امیدوار باشیم به سینمایی کنشمندتر و انسانیتر. سینمایی بهتر. چرا که بر این باوریم ماهیت و هویت اصلی فیلم کوتاه در این جستجو تبلور مییابد. جستجو برای سینمایی بهتر.
تصمیم گرفتیم امسال دیگر جدول ارزشیابی مرسوممان از فیلمهای سال را منتشر نکنیم. فکر میکنم بر کسی پوشیده نباشد که حداقل ما آنقدر فیلم کوتاه خوب ندیدیم که الان بتوانیم فهرستی از آنها درست کنیم. جای خالی امسال در تقویم فیلم کوتاهی فیدان دارویی خواهد بود علیه فراموشی و فریب. اما لازم است از این سه فیلم به نوبه خودمان تقدیر کنیم. «صحنه تاریخ» به کارگردانی سهند سرحدی این یگانه یادگاری ما از ۱۳۹۸، «به چیزی دست نزن» به کارگردانی ارغوان حیدراسلام و انیمیشن «کلاف» به کارگردانی ملیحه غلامزاده. (آمار موفقیتهای بینالمللی فیلم کوتاه نیز با کمی تاخیر منتشر خواهد شد)
سال آینده برای ما سال بازخوانیها خواهد بود. سال مرور دوباره و احضار فراموش شدگان. طبیعت سال پایانی هر دهه همین را هم ایجاب میکند البته.
به امید سالی خوب.
فیدان در شبکههای اجتماعی