پیرامون تغییرات آیین نامه آکادمی فیلم کوتاه ایران

نوشته: هادی علی‌پناه

متاسفانه با قوانین فیزیک مواجه نیستیم. نه با معادلات ریاضی و نه حتی فرمول‌های شیمیایی. سینما هنر است و موضوعش انسان. موجودی پیش‌بینی ناپذیر و تماما وابسته به پیرامون خود و موثر بر پیرامون خود. اینگونه است که وقتی از هنر حرف می‌زنیم مانند هر پدیده دیگری که پیرامون انسان، خواسته و امیالش تعریف می‌شود؛ از تعاریف و الگوهایی متغیر و بی‌شکل حرف می‌زنیم که اگر جایی کارساز است به راحتی می‌تواند در جای دیگر ویرانگر باشد. ساده‌ترش: متدی اقتصادی یا ایده‌ای فرهنگ به همان اندازه که می‌تواند در یک کشور یا زمانی به خصوص راهگشا و درمانگر باشد، بعید نیست در کشور یا زمانی دیگر مخرب باشد. به همین سادگی. نه، قصد بازی کردن با واژه‌ها را ندارم. موضوع ساده است. دوستان ما در صنف فیلم کوتاه تصمیم گرفته‌اند بیشتر و بیشتر شبیه آمریکایی‌ها شوند. بیشتر و بیشتر شبیه به اسکار، اگر بخواهم دقیق‌تر اشاره کنم. از چند سال پیش همواره به این موضوع اشاره کرده‌اند که قوانین آکادمی را جسته و کاویده‌اند تا «جشن مستقل فیلم کوتاه» بیشتر و بیشتر شبیه به اسکار باشد. اما این اسکار کردن جشن فیلم کوتاه یک جای خالی بزرگ داشت. فهرست تمام آرزو‌ها و تمام خواسته‌ی این روزهای دوستان ما در خانواده فیلم کوتاه. فهرست جشنواره‌های مورد تایید اسکار. اسکار کوالیفایدها. خب چرا که نه، بیایید برای جشن هم یک فهرست درست کنیم. یا به زبانی دیگر و البته صادقانه‌تر، بیایید هر فیلم و فیلم‌سازی را که تاج جشنواره و تندیس بر سرش ندارد  دور بریزیم و فراموش کنیم.

دیروز آیین نامه جدید و «به روز» شده جشن مستقل فیلم کوتاه منتشر شد. با یک تغییر بزرگ که البته دوستان فیلم‌ساز ما که کمترین اهمیتی به تغییرات زیرساختی و راهبردی نمی‌دهند به راحتی از کنارش گذشتند و لایک‌ها نثارش کردند. رسانه‌های بی‌خاصیت‌تر و منفعت طلب‌تر هم یک کپی پیست ساده. یک عکس و لینک و دیگر هیچ. اما مسئله برای ما مهم است. حالا دیگر فیلم‌ها برای ورود به این جشن مفخم یا بهتر است بگوییم این Academy Awards قبلا باید در یکی ۱۱۹ جشنواره خارجی و داخلی حضور داشته باشند یا جایزه‌ای کسب کرده باشند. فیلم‌هایی که مدال افتخار این ۱۱۹ تا را نداشته باشند پشیزی نمی‌ارزند. دقیق‌ترش ۸ جشنواره داخلی و ۱۱۱ جشنواره خارجی. در مواجهه نخست اتفاق بدی رخ نداده و شاید وجود یک Academy Awards بهتر از نبودنش باشد. اما در ساختار عرضه و نمایش فیلم کوتاه ایران، سیاستی که صنف فیلم کوتاه در پیش گرفته به یک محدودیت بزرگ دامن خواهد زد. چطور؟

بیایید به فهرست جشنواره‌های ملی «کوالیفاید» شده برای ISFA Awards نگاهی بیاندازیم. «جشنواره جهانی فیلم فجر»، «جشنواره ملی فیلم فجر»، «جشنواره فیلم کوتاه تهران»، «جشنواره فیلم کودک و نوجوان»، «جشنواره دانشجویی نهال»، «جشنواره‌های منطقه‌ای سینمای جوان»، «جشن تصویر سال»، «جشنواره ملی رضوی». شش جشنواره از این ترکیب هشت‌تایی جشنواره‌های دولتی هستند. پنج جشنواره زیر نظر مستقیم و غیر مستقیم سازمان سینمایی فعال هستند و یک جشنواره زیر نظر بنیاد امام رضا. واضح‌تر حرف بزنیم، شش جشنواره از ترکیب هشت‌تایی بالا با مکانیزم سانسور کار می‌کنند. می‌ماند جشنواره دانشجویی نهال که به خاطر ماهیت دانشجویی‌اش فیلتر بزرگ داشنجو بودن فیلم‌سازها را دارد و جشن تصویر سال که هرگز اتفاق مهمی نبوده و نیست و در واقع بخش رقابتی فیلم کوتاه این جشن یک بخش حاشیه‌ای در کنار رویدادی ست که بیشتر برای عکس، تصویرسازی و هنرهای تجسمی برگزار می‌شود. تازه همه فیلم‌های حاضر در جشنواره نهال یا جشن تصویر سال هم برای این Academy Awards کوالیفاید نیستند، فقط فیلم‌هایی که کاندید جایزه شده‌اند. هر چند سایه سانسور بر سر این دو رویداد کمتر است اما فیلترهای اضافه شده بعدی کار را سخت‌تر و سخت‌تر می‌کنند. برای چه فیلم‌ها و فیلم‌سازانی؟ دقیقا همان‌هایی که کمی جسارت به خرج داده‌اند و از ابتدا می‌دانند شانس کمتری برای حضور در جشنواره‌های دولتی خواهند داشت و یکی دو اکران در سالن‌های کوچک و کهنه تنها شانس‌شان خواهد بود. خب خیال دوستان فیلم‌سازی که اول وضعیت جوی را می‌سنجند و بعد سراغ فیلم تازه می‌روند راحت باشد. راستی مگر قرار نبود فیلم‌های راه یافته به جشنواره ملی فجر از بین فیلم‌های نامزد جشن مستقل فیلم کوتاه و جشنواره فیلم کوتاه تهران انتخاب شوند؟ این دیگر چه دور باطلی ست؟ فیلم‌های فجر از Academy Awards کوالیفاید خواهند شد یا فیلم‌های Academy Awards از فجر؟ بگذریم. اما قبل از آن، کسانی که موضوع برایشان اهمیتی دارد می‌توانند به جدول مندرج در سایت ایسفا مراجعه کنند و فیلترهای جاسازی شده بیشتر را در این فهرست کوالیفایدها شخصا ملاحظه کنند. من برای اینکه متن از این که هست پیچیده‌تر نشود به محدودیت‌های بیشتری که برای حاضران در این هشت جشنواره لحاظ شده اشاره نمی‌کنم.

در مورد آن ۱۱۱ جشنواره خارجی حرف زیادی برای گفتن نیست. هنوز نگاه اکثر جشنواره‌های معظم خارجی به سینمای ایران نگاهی اگزوتیک، غیر واقعی و آزار دهنده است. در واقع می‌تواند اینطور ساده تعریفش کرد که جشنواره‌های خارجی عموماً بر سر نمایش تصویری هر چه تاریک‌تر و تلخ‌تر (بخوانید هر چه غیرواقعی‌تر و نمایشی‌تر و دروغ‌تر) از ایران با یکدیگر رقابت دارند. باور نمی‌کنید؟ نگاهی بیاندازید به فهرست سوگلی‌های ایرانی جشنواره‌های خارجی در همین دو سه سال اخیر. و تمام حرف‌های زده شده در مورد تاثیر مخرب جشنواره‌زدگی فیلم‌سازان جوان که منجر به از خود بیگانگی و یک شکلی مفرط فیلم‌ها شده را در ذهن خود دوباره مرور کنید. و امیدوارم واژه‌های من را با بار معنایی همین واژه‌ها در سیستم حاکم نسنجید. صرفا امیدوارم.

در چنین شرایطی، پیش از این که «جشن مستقل فیلم کوتاه» بدل شودی به Academy Awards یک روزنه مهم حداقل برای چند فیلم کوتاه وجود داشت که از چنگال سانسور جهیده و نامشان را به گوش ما برسانند. بله فقط چند فیلم کوتاه کوچک که تعدادشان به ندرت به تعداد انگشتان یک دست می‌رسید. در واقع هنوز می‌توانیم مصاحبه‌هایی از دبیران و داوران و فیلم‌سازان دوره‌های گذشته جشن مستقل پیدا کنیم که به صورتی ضمنی به این امکان جشن اشاره داشتند. و مفتخر بودند به سایه دورتر سانسور که امکان نمایش یکی دو فیلم کوتاه را فراهم می‌آورد. فیلم‌هایی که یا بعدا هیچ جای دیگری نامشان را نمی‌شنیدیم و یا در نهایت خوش شانسی نسخه سانسور شده آن‌ها را در جشنواره‌های دولتی می‌دیدیم.

مخلص کلام. جشن مستقل فیلم کوتاه پیش از این روزنه کوچکی بود که هر سال چند فیلم کوتاه کوچک را از چنگال سانسور می‌رهاند. حالا آن دریچه کور شده. چرا؟ چون می‌خواهند Academy Awards باشند نه جشن مستقل فیلم کوتاه. می‌خواهند جشنواره‌ی جشنواره‌ها باشند و بیشتر و بیشتر جوی‌های جاری سینما را در یک کانال واحد و بی‌دردسر مهار کنند. شاید اگر در کنار جشنواره‌های دولتی پنج شش جشنواره مستقل با رویکردهای منحصر به فرد حضور داشند که شانس فیلم‌سازان نه چندان مطیع و سر به زیر باشند این Academy Awards اتفاق بدی نبود (پیش از اینکه نام یکی دو جشنواره موجود را در ذهن خود مرور کنید به این موضوع فکر کنید که آن جشنواره‌های عزیز چقدر در راستای ارتقای فیلم کوتاه و چقدر در راستای درآمدزایی و رزومه‌سازی برای چند فرد مشخص فعال هستند و اصلا چقدر استاندارد برگزار می‌شوند). اما افسوس که «جشن مستقل فیلم کوتاه» اگر نگوییم تنها که مهم‌ترین شانس موجود بود. شانس که حالا نه توسط مدیران دولتی و سیاست‌های کلان فرهنگی که توسط خود فیلم‌سازان فیلم کوتاه کور شده است. فیلم‌سازانی که تنها به جایزه فکر می‌کنند طبعا باید به دنبال انتخاب پهلوان پهلوانان در گود جشنواره‌ها باشند. چرا که نه. برای همین هم جشنواره جشنواره‌ها برایشان ایده خوبی به نظر می‌رسد. اما اجازه دهید ما در این ایده شیک شک کنیم.

برای پایان بندی بیایید جواب‌های احتمالی مدافعان و مجریان این ایده را مرور کنیم. احتمالا به دنبال مصداق‌ها خواهند بود و اسم فیلم‌های مد نظر من و امثال من را خواهند پرسید. مصداق من فیلم‌سازانی هستند که در سال‌های آینده فیلم خواهند ساخت. فیلم‌سازانی که نامشان را نمی‌دانم و هیچ از موضوع فیلم‌شان در دستم نیست. اما با کور شدن این روزنه امیدشان ناامیدتر خواهد شد و احتمالا خودسانسوری را از مراحل ابتدایی‌تر طرح ایده و شاید حتی قبل‌تر از آن، از نوع نگاهشان به پیرامون لحاظ خواهند کرد. فیلم‌سازانی که چاره‌ای نخواهند داشت جز سرکوب افکارشان یا بزک کردنشان با لباس و زیورآلاتی که خارجی‌ها می‌پسندند و می‌خواهند. شاید بسیاری بگویند یکی دو فیلم که ناراحتی ندارد. برای ما که از اهمیت استثناها در سینمای نیمه‌جان‌مان حرف می‌زنیم حتی یک فیلم، حتی یک فیلم‌ساز مهم است. بله مصداق من سایه سنگین‌تر ناامیدی ست. اضافه شدن رویدادهای رزومه سازی ــ ببخشید ــ دو سه جشنواره مثلا مستقل موجود در سال‌های آینده هم دردی را دوا نخواهد کرد. می‌پرسید چرا؟ به فهرست برگزیدگان همین رویدادها نگاه کنید. اگر اسامی رفقا را نبینید، بی‌شک ایده جشنواره جشنواره‌ها را آن‌ها قبل‌تر پیاده کرده‌اند.

موضوع بعدی جدی و قابل تأمل است. از وقتی که در روزهای قبل و بعد جشن‌های گذشته با دوستانی که به نحوی در برگزاری دوره‌های پیشین جشن مستقل فیلم کوتاه دخیل بوده‌اند حرف زده‌ام. همواره دوستان از تعداد زیاد فیلم‌ها، سختی فیلم دیدن و بد بودن اکثر فیلم‌ها گله کرده‌اند. در واقع هنوز کسی نتوانسته من را قانع کند که تمام راهکارهای چند سال اخیر دوستان صنف فیلم کوتاه برای کم کردن تعداد فیلم‌های ثبت نامی و چند مرحله‌ای کردن مرحله انتخاب در راستای شانه خالی کردن از سختی فیلم کوتاه دیدن نبوده. این در شرایطی ست که به استناد فهرست‌های منتشر شده از فیلم‌های ثبت نام شده در دوره‌های پیشین جشن، هیچ وقت عدد فیلم‌های ثبت نام شده بیشتر از ۵۰۰ فیلم نبوده. حالا با این روش در خوشبینانه‌ترین حالت سالی به زحمت ۱۰۰ فیلم برای حضور در این Academy Awards کوالیفاید خواهد شد. برای یاد آوری هم که شده تکرار می‌کنم. اعضای صنف مدیران و کارمندان دولتی نیستند. فیلم‌سازان فیلم کوتاه هستند. همین فیلم‌سازان فیلم کوتاه خودمان. در واقع فیلم‌سازان فیلم کوتاه ما حوصله دیدن فیلم کوتاه ندارند. حوصله دیدن فیلم‌های خودشان را. برای همین هم جشن مستقل فیلم کوتاه بیشترین میزان تغییرات ممکن در راستای سبک کردن بار دیدن فیلم کوتاه را در چند سال اخیر به خود دیده. بیشتر از هر جشنواره دولتی داخلی و جشنواره‌های خارجی دیگر. خیلی بیشتر.

فیلم کوتاه ایران همواره بدترین ضربه‌ها را از کارشناسی‌های اشتباه و سیاست گذاری‌های کور دیده است. گاهی نامش ریل گذاری بوده گاهی نهضت تولید و گاهی مدرسه ملی سینما، Academy Awards نام تازه همان مسیر قدیمی ست. قبل‌تر اگر از من می‌پرسیدید مهم‌ترین رویدادهای فیلم کوتاه در ایران کدام‌ها هستند همواره این سه اسم را تکرار می‌کردم. سه اسمی که بیش از همه نیاز به مراقبت و همراهی داشتند. جشنواره فیلم کوتاه تهران، جشن مستقل فیلم کوتاه و جشنواره دانشجویی نهال. با این تمایل شدید صنف فیلم کوتاه به اسکاریزه شدن، ISFA Awards دیگر جایی در فهرست بالا ندارد. دیگر آن ارزش و اهمیت پیشین وجود خارجی ندارد. حالا دیگر عرصه‌ای است برای شرکت در جشنواره‌ها. حالا دیگر با خیال راحت‌تر می‌توانند همراه تندیس‌هایشان از خودشان فیلم بگیرند و برای فیلم‌سازان جوان مهربانانه خط و نشان بکشند که تا وقتی از اینها نداشته باشید در جمع ما جایی نخواهید داشت.

پیوند کوتاه: https://www.fidanfilm.ir/?p=15136