(جمع‌آوری و تنظیم: کاظم ملایی / اسامی افراد به ترتیب حروف الفبا است)

۱- فرشید اخلاقی پور (کارگردان و تدوینگر فیلم کوتاه / برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه از بیست و هشتمین جشنواره بین‌المللی فجر)

با سلام خدمت تمامی مسئولان سینمایی،

در سال‌های اخیر اهالی فیلمِ کوتاه، نامه‌نگاری‌های فراوانی با شما داشتند که بخش فیلم کوتاه را به جشنواره فجر بازگردانید و شما هم خوشبختانه تمامی این درخواست‌ها را بی‌پاسخ گذاشتید و وقعی بر این درخواست فیلم‌سازان فیلم کوتاه ننهادید. بچه‌های فیلم کوتاه هم برای تلافی، فیلم‌های خود را به جشنواره‌های بی‌اهمیتی همچون کن،‌ کلرمونت فراند، ساندنس و… فرستادند و دست‌پر هم برگشتند.

راستش را بخواهید بنده به‌عنوان آخرین برنده سیمرغ فیلم کوتاه جشنواره فجر، از این کار شما بسیار خوشحال شدم، زیرا همچنان پس از ۸ سال بنده را به‌عنوان آخرین برنده این بخش از جشنواره فجر می‌دانند که این باعث خوشحالی فراوان بنده است.

خواهش من از شما این است که همچنان بر این تصمیم کارشناسی شده خود تأکید بفرمایید و این افتخار را از بنده ساقط نفرمایید.

 

۲- محمد ارژنگ (کارگردان، فیلم‌بردار و تدوینگر فیلم کوتاه)

«حذف سیمرغ و فیلم‌های زیرزمینی»

حذف سیمرغ فیلم کوتاه از جشنواره فجر شاید در نگاه اول تنها یک اتفاق سینمایی باشد که مخالفان و موافقان خودش را دارد. البته همین‌طور است و این اتفاق یک اتفاق سینمایی است ولی باید توجه داشت که «فقط» یک اتفاق سینمایی نیست. حذف این سیمرغ می‌تواند منتج به نتایج اجتماعی‌ای شود که چندان اثر مطلوبی را به دنبال نخواهند داشت.

فیلم‌سازان کوتاه معمولاً جوان، جسور، کنجکاو و مستقل‌اند. آن‌ها انگیزه قوی‌ای برای فیلم‌سازی دارند و هنوز آینده‌ای بزرگ را در پیش چشم خود می‌بینند، بنابراین در مقابل درهای بسته صبر نمی‌کنند. آن‌ها ابتدا با تمام توان به در می‌کوبند و چون از باز شدنش ناامید شوند، راه‌های دیگری را خواهند یافت. خصوصاً که در بسیاری مواقع درگیر مانعی به اسم تهیه‌کننده هم نیستند و پول تهیه فیلم‌شان را خودشان تهیه کرده‌اند و دوستان‌ هم‌فکرشان را نیز برای ساخت فیلم گردآورده‌اند. رفتن این جوان‌ها به راهی غیررسمی برای ساخت فیلم کوتاه گرچه از منظر هنری قابل‌ستایش است، اما از منظر اجتماعی پیامد چندان مطلوبی را در درازمدت نخواهد داشت. با روی آوردن این جوان‌های باانگیزه به راه‌های زیرزمینی، رفته‌رفته یک ساختار فرهنگی مخفی اما عظیم در جامعه شکل خواهد گرفت که چون در جامعه واقعی به رسمیت شناخته نشده، به اعماق رفته است. شکل‌گیری این فرهنگ زیرزمینی از این جهت می‌تواند خطرناک باشد که قابل ارزیابی نیست و امکان نقد و بررسی و آسیب‌شناسی را ندارد. رفته‌رفته یک نظام اخلاقی شکل خشواهد گرفت که چون امکان بروز ندارد، از به چالش کشیده شدن به دور است و در برابر نقدهای مخالف نیازی به پاسخگویی ندارد چون اصلاً نقدی وجود ندارد. پس این امکان هست که خیل جوان‌هایی که روی زمین آزادی کار کردن را نمی‌یابند، در زیرزمین خود را مبرا از هر خطایی بدانند و دچار تصورات اغراق‌آمیز شوند و فکر کنند هر چه می‌سازند شاهکاری است که روی زمینی‌ها قدرت فهمش را ندارند. به‌این‌ترتیب شکاف اخلاقی میان این جوانان هنرمند با آن‌هایی که روی زمین‌اند و به رسمیت‌شان نشناخته‌اند، بیش‌تر و بیش‌تر می‌شود.

به نظر اغراق‌آمیز می‌آید؟ یعنی حذف ساده یک سیمرغ می‌تواند چنین اثراتی را در پی داشته باشد؟ واقعیت این است که این سؤال را اگر مسئولان سینمایی از خود می‌پرسیدند و برای یافتن پاسخش از جامعه‌شناسان کمک می‌گرفتند، خیلی زودتر از آن که فکرش را می‌شود کرد به نتیجه‌ای کمابیش مشابه می‌رسیدند. اما در جامعه‌ای که نسل‌های آتی و درگیرهای اخلاقی و فرهنگی‌شان،‌ آخرین چیزی است که مسئولان به آن می‌اندیشند، کم کردن هزینه‌ها یا خلوت کردن یک جشنواره، دلیل قانع‌کننده‌ای برای حذف سیمرغ فیلم کوتاه از جشنواره فجر به‌حساب می‌آید. این مسئولان لابد با خود فکر می‌کنند تا موقعی که آن نسل زیرزمینی شکل بگیرد چه کسی مرده است و چه کسی زنده؟ تازه اگر آن نسل اصلاً شکل بگیرد!

 

۳- مجتبی اسماعیل‌زاده (فیلم‌ساز و تدوینگر فیلم کوتاه)

خبر این است: «حذف سیمرغ فیلم کوتاه از جشنواره ملی فیلم فجر به بهانه موجودیت جشنواره فیلم کوتاه تهران.»

به ما فیلم‌سازان کوتاه برمی‌خورد. احتمالاً حق داریم! چون در اکثر جشنواره‌های مطرح دنیا، فیلم کوتاه بخشی از شاکله جشنواره را تشکیل می‌دهد. آکادمی اسکار، جشنواره‌های فیلم کن، برلین، ونیز، سن سباستین و … شاهدی بر این مدعایند. اما سؤال این است که رابطه ما و جشنواره فیلم فجر، که به دلیل نداشتن ریاست و سیاست دائم و پایدار، به جشنواره‌ای تبدیل شده که مدام تغییر شکل می‌دهد از نگاه دو طرف چطور تعریف می‌شود؟

باید قبول کنیم، فیلم کوتاه برای برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر دردسر است. چون ساختار این جشنواره، حوصله و توان دریافت و بازبینی و انتخاب مثلاً بیست فیلم از بین دو هزار فیلم کوتاه را ندارد. اگر در برگزاری یک جشنواره فیلم، چه کوتاه و چه بلند مشارکت کرده باشید می‌پذیرید که این کار، در حرف آسان و در عمل طاقت فرساست و پذیرش و بازبینی و انتخاب و داوری فیلم‌های بلند، به‌خودی‌خود در جشنواره فیلم فجر توان‌ همه را معطوف به خود می‌کند.

به‌عنوان یک فیلم‌ساز فیلم کوتاه تنها یک راهکار به ذهنم می‌رسد که بازگشت سیمرغ پَرکنده فیلم کوتاه را به جمع سیمرغ‌های فجر، شدنی کند و اعتراض ما فیلم‌سازان‌ همیشه معترض فیلم کوتاه را به حداقل برساند. تصور کنید انجمن‌های رسمی تولید و تولیت فیلم کوتاه، مانند انجمن فیلم کوتاه (که فی الذاته باید حامی فیلم کوتاه مستقل باشد)، انجمن سینمای جوان (که نهاد رسمی تولید فیلم کوتاه است) و انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس (که تولیدکننده آثار ارزشی است) هرکدام تنها پنج فیلم را به‌عنوان نماینده و انتخاب نهایی خودشان به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر بفرستند، و ده فیلم برگزیده اول ده جشنواره فیلم کوتاه سراسر کشور (فیلم کوتاه تهران، رشد، رضوی، رویش، کومش و …) به این تعداد اضافه شوند، آن‌وقت دبیرخانه فیلم فجر، به‌جای بازبینی و انتخاب از بین دو هزار فیلم کوتاه، تعداد مشخص و معقولی فیلم کوتاه که کیفیت آن‌ها قبلاً توسط متولیان تولیدکننده‌اش تأیید شده، روبرو خواهند بود. ساختاری شبیه آنچه آکادمی اسکار برای فیلم‌های خارجی انجام می‌دهد: هر کشور، از مجموع فیلم‌هایش، می‌تواند تنها یک فیلم به آکادمی بفرستد. در این صورت و با فرض سلامت داوری به دور از حب و بغض، رقابتی بین نهادهای تولیدکننده فیلم کوتاه ایجاد می‌شود که می‌تواند سرمنشأ پویایی و بهبود کیفیت آثار فیلم‌های کوتاه تولیدی شود.

اگر این روش را به‌عنوان یک متد در نظر بگیریم و آن را به شکلی صحیح اجرا کنیم، احتمالاً هم سیمرغ فیلم کوتاه به ارج و منزلت حقیقی‌اش می‌رسد، هم جشنواره فیلم فجر که باید جشنواره جشنواره‌ها باشد، رسالت خود را در خصوص فیلم کوتاه و فیلم‌سازانش انجام خواهد داد. به هر صورت، تعامل و گفتگو بین برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر و نمایندگان نهادهای رسمی تولیدکننده فیلم کوتاه و پذیرش حق حیات فیلم کوتاه و فیلم‌سازانش به‌عنوان یک ضرورت در سینمای ملی تنها راه برون رفت از این بن‌بست است. رفتن نیمی از این راه وظیفه ماست، نیمی وظیفه دوستان آن ور خط. ما به آن‌ها نزدیک‌تر شویم، تا آن‌ها هم به ما نزدیک شوند. باشد که روزی روزگاری در یک نقطه مشترک به یکدیگر برسیم.

 

۴- محمد اسماعیلی (کارگردان فیلم کوتاه)

«کوتاه یا کوچک!؟ مسئله این است!»

هنر سینما باآن‌همه زرق‌وبرق و آن‌همه بزرگی و کمالش، با فیلم کوتاه متولد شده، "کوتاه" نامیدنش نه از سرِ بی‌ارزشی و حقارت که از فروتنی و تواضع است، از میان تمام تعاریف، همین بس که، ریشه این درخت صد و اندی ساله سینما چیزی جز فیلم کوتاه نیست و نخواهد بود. اما سخت است در این تاریخ چند هزار ساله بار منفی واژه "کوتاه" را از ذهن متولیان و فرهیختگان این اقلیم یک‌شبه برداشت. کافی است با اندکی جستجو در جشنواره‌های مناسبتی، سفارشی، موضوعی و انبوهی از اولین جشنواره‌ها و اولین فراخوان‌ها ببینید، چه نگاهی به فیلم کوتاه در این سرزمین می‌شود.

 غربالگری فیلم کوتاه از سوراخ‌های کوچک و بزرگ عناوین و موضوعات کم آشنا و گاهی ناآشنا، فیلم کوتاه را برای متولیان جشنواره‌های مناسبتی، ابزاری کرده برای پر کردن بیلان کاری ارگان‌ها و سازمان‌ها و …

حال که در این عرصه، نیاز به جشنواره‌هایی با رویکرد اهمیت به ذات هنر و فیلم کوتاه بیشتر شده، جشنواره فیلم فجر که طی چهار دهه تلاش، عیار سینمای ایران را ارتقا داده، چند سالی است بخش فیلم کوتاه را از بخش‌های اصلی خود حذف کرده و مسیر مهجورتر شدن این سینمای ریشه‌ای و اصیل را فراهم کرده است.

 به‌عنوان کوچک‌ترین عضو خانواده شریف فیلم کوتاه درخواست دارم اگر کمکی به این سینما نمی‌کنید، حداقل آن را ویران نکنید.

 

۵- توفیق امانی (نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه)

با لحاظِ دوباره فیلم کوتاه در جشنواره فجر به سینمای کوتاه و سینماگران عرصه فیلم کوتاه احترام بگذارید! مثل همه جشنواره‌های خوب و درجه‌یک دنیا که بخش مهمی از اعتبار و دیسیپلین خود را مدیون همین بخش هستند. یعنی درک این موضوع این‌قدر دشوار است؟ همین بس فیلم‌سازی که امروز با فیلم بلندش بیشتر سیمرغ‌ها را زیر بغل می‌گذارد دیروز کنار گوش شما فیلم کوتاه می‌ساخت و حذف سیمرغِ کوتاه به معنای نادیده گرفتن و به‌نوعی انکار همین فیلم‌ساز بود. کارِ بسیار دشواری نیست درک و دریافتن تأثیر مستقیم و غیرمستقیم سینمای کوتاه بر روند دگرگونی و پوست انداختن سینمای بلند در یک کشور…

 

۶- سهیل امیرشریفی (نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه / برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه از سی و چهارمین جشنواره جهانی فجر)

نمی‌دانم دقیقاً تعداد فیلم‌سازان فیلم کوتاه در ایران چند نفر است. این روزها مرتب از هم‌صنفی‌ها می‌شنوم حدود هفت‌صد نفر به نمایندگی از چند هزار نفر نامه‌ای که برای افزودن سیمرغ به بخش ملی جشنواره فجر نوشته شد را امضا کرده‌اند. من هم امضا کرده‌ام. از خودم می‌پرسم در صورت بازگشت سیمرغ فیلم کوتاه به جشنواره فجر، چند نفر از این هفت‌صد نفر اقبال دارند که سیمرغ ببرند؟ خیلی عدد کوچکی می‌شود نه؟

برای من جشنواره و جایزه معین کننده ارزش و اعتبار فیلم و فیلم‌ساز نیست. چه برای خودم، چه غیر. حتماً از گرفتن هر جایزه‌ای خوشحال می‌شوم اما معتقدم هیچ فیلمی یا فیلم‌سازی از جشنواره‌ای اعتبار نمی‌گیرد. اعتبار فیلم‌ها و فیلم‌سازان را تاریخ معین می‌کند، نه جشنواره‌ها. اما قطعاً اعتبار جشنواره‌ها به فیلم‌سازهاست. اعتبار جشنواره کن به کشف برگمان، داردن‌ها، هانکه، کیارستمی و غیره است. فیلم‌سازانی که در تاریخ جاودان شده‌اند. جایزه‌ای که از آن جشنواره گرفتند هم کنار نام آن‌ها جاودان شده است.

سینمای ایران قرار است بمیرد؟ فیلم‌سازی در ایران بناست با نسل فعلی فیلم ساران حرفه‌ای تمام شود؟ حاشا! حتماً باز هم استعدادی در حد کیارستمی، گلستان، شهید ثالث، بیضایی، تقوایی و … خواهد آمد. بگذارید افتخار کشف آن استعدادِ آتی از آنِ جشنواره فجر باشد. بگذارید در ویترین افتخارات جشنواره فجر باشد که اولین جایزه مهم زندگی آن فیلم‌ساز را داده است و کاشف استعدادش بوده است. بگذارید اولین جایزه مهم زندگی‌اش را از کشور خودش بگیرد. این ظلم را در حق این جشنواره نکنید. چون اگر یکی از آن هفت‌صد یا چند هزار فیلم‌ساز فیلم کوتاه، روزگاری استادی شد در حد کیارستمی، بخشی از افتخارش از آنِ جشنواره‌ای است که او را برای اولین بار دیده است.

 

۷- ایران انتظام (کارگردان فیلم کوتاه / عکاس سینما)

فیلم کوتاه به درد هیچ کوفتی نمی‌خورد. تا زمانی که پدرت در بیاید و فیلم بلند بسازی. تا اثبات کنی بهتر از خیلی‌ها فیلم می‌سازی. بعدازآن، فیلم کوتاهتو به‌زور از صندوقچه‌ات درمی‌آورند و بی‌مناسبت در هر جشنواره بی‌ربطی نمایش می‌دهند. دیگر چه لذتی دارد؟ این فیلم‌های کوتاه لعنتی شده آینه دق. هر زمان که دوباره آن را می‌بینی نمی‌دانی باید بخندی، بگریی … . این روزها دوستان فیلم‌ساز همه شده‌اند شبیه مونالیزای خودمان. حیف آن صندوقچه‌هایی که هرگز باز نمی‌شوند.

 

۸- فرهنگ آدمیت (تدوینگر فیلم کوتاه)

سه دلیل عمده برای این حضور از طرف بچه‌های کوتاه احساس می‌شود:

اول: دلگرمی به جهت تشویق و جایزه و حرفه‌ای نگاه کردن در مورد فیلم کوتاه.

دوم: حضور و تماس و معاشرت با اهالی فیلم بلند و ایجاد ارتباط بین سینمای دگر اندیشه و سینمای بدنه برای ورود فیلم‌سازان مؤلف به سینمای ایران.

سوم: جشنواره‌ای باسابقه فجر، بدون حضور فیلم کوتاه یعنی جشنواره‌ای بدون هدف‌گذاری برای یافتن استعدادهای تازه سینما. این مطلب عملاً در جشنواره‌های بزرگ دنیا روال نبوده و نخواهد بود.

 

۹- مهدی آقاجانی (فیلم‌ساز فیلم کوتاه)

در جشنواره فیلم فجر مانند بسیاری دیگر از جشنواره‌های معتبر جهانی، علاوه بر رقابت در بخش بهترین فیلم یا بهترین کارگردانی، بخش‌های تخصصی مانند گریم، صدابرداری، طراحی صحنه و غیره نیز در آن به رقابت درمی‌آید. این مسئله به‌درستی، به آگاهی مخاطب و دست‌اندرکاران سینما برای یادآوری اعتبار و ارزش تمامی این بخش‌ها و تخصص‌ها در شکل‌گیری کلیت سینما کمک می‌کند. حال آیا می‌توان نقش فیلم کوتاه را چه به شکل مستقل آن و چه به‌عنوان نقطه شروعی برای فیلم بلند، در جهت رسیدن به سینمایی قدرتمند و ملی فراموش کرد؟ آیا جشنواره فیلم فجر به‌عنوان مهم‌ترین و پرمخاطب‌ترین جشنواره سینمای ایران، بهترین موقعیت برای آشنایی و معرفی فیلم کوتاه در کنار دیگر قالب‌ها و تخصص‌های سینما نیست؟ سؤال از برگزارکنندگان محترم جشنواره فجر این است، با چه منطقی می‌توان خلاف رویه اکثر جشنواره‌های خارجی و معتبر، بخش فیلم کوتاه را که چندی پیش در این جشنواره تنها یک سیمرغ داشته حذف کرد؟ حتی به اعتقاد من بایست تعداد سیمرغ و جوایز بیشتری هم برای فیلم کوتاه و در بخش‌های مختلف آن (اعم از انیمیشن، داستانی، مستند و تجربی) در نظر گرفت. این خواسته تنها به هدف ایجاد اهمیت و جدیت فیلم کوتاه است و نه برای اهمیت جوایز آن برای فیلم‌سازان کوتاه.

قطعاً حضور و رقابت این بخش در جشنواره فجر اعتباری دوجانبه برای هر دو به ارمغان می‌آورد، که نمی‌توان از آن گذشت. حرف آخر اینکه اگر توجیه مسئولان این جشنواره برای حذف بخش کوتاه در جشنواره جهت استقلال فیلم کوتاه است، باید بدانند که با این حرکت تنها به طرد و نادیده شدن آن کمک خواهند کرد و بس.

 

۱۰- محمدرضا جهان پناه (مدیر فیلم‌برداری آثار کوتاه و سینمایی)

سیمرغ بدون همه مرغ‌ها معنایی ندارد. اگر تونستید بگید ۲۹ مرغ اون موقع می‌تونید جایزه فیلم کوتاه را حذف کنید. مگر سینما بدون فیلم کوتاه معنا دارد؛ که سینمای ملی ما فیلم کوتاهش قابل ارزیابی در مهم‌ترین جشنواره ملی آن نباشد؟

 

۱۱- مسعود حاتمی (نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه)

از روزی که سینما به معنای امروزی‌اش خلق شد، جهان فیلم کوتاه را به‌عنوان مدیومی جدی از مدیوم‌های سینما معرفی کرد. شاید گام اولی که باید برداریم متوجه کردن مدیران و مسئولین به همین موضوع ساده است:"فیلم کوتاه سینما است". با نگاهی حتی نه موشکافانه به جشنواره‌های بزرگ دنیا و حضور پررنگ و پراهمیت فیلم کوتاه در این جشنواره‌ها می‌توان فهمید که سینمای جهان برای فیلم کوتاه جایگاهی والا قائل است. باید این نکته را در نظر گرفت سینما ابداع ما نیست بلکه صنعت – هنری وارداتی است. پس حداقل بیایید ببینیم رفتار خود آن‌هایی که سینما را آفریده‌اند با فیلم کوتاه چیست. لازم است یادآوری کنم فیلم‌سازان فیلم کوتاه ازنظر آماری در سال‌های اخیر بیشترین افتخار در عرصه بین‌الملل را برای سینمای ایران به ارمغان آورده‌اند. آیا حضور این فیلم‌سازان در جشنواره فیلم فجر، به فجر اعتبار نمی‌دهد؟ مگر غیرازاین است که جشنواره‌ها از فیلم‌سازانی که در آن شرکت می‌کنند اعتبار می‌گیرند؟ شاید فکر می‌کنید جشنواره فیلم کن به خاطر شهر ساحلی‌اش اعتبار جهانی دارد؟! یا جشنواره فیلم برلین به خاطر شهر تاریخی‌اش. هرچند که مطالب بسیاری می‌توان دراین‌باره گفت ولی زیاده‌گویی نمی‌کنم و باز یادآوری می‌کنم که بخش زیادی از فیلم‌های کوتاه ایران با پول همین دولت ساخته می‌شود. پس چرا از فیلم‌هایی که با پول خودتان می‌سازید حمایت نمی‌کنید؟

 

۱۲- پیمان حقانی (نویسنده و کارگردان فیلم‌های کوتاه و سینمایی)

فیلم کوتاه حیطه جوان‌ترهاست. و امروز سینما دست پدران و مادران و برادرهای بزرگ‌ترِ آن‌هاست. آینده سینمای حرفه‌ای متعلق به همین جوان‌هایی است که امروز فیلم کوتاه می‌سازند.

پس نادیده گرفتن فیلم کوتاه در مهم‌ترین رویداد سینمایی سال به چه معناست؟ نادیده گرفتن و تضعیف نسل جوان و درنتیجه آینده سینمای ایران.

 

۱۳- میر عباس خسروی نژاد (فیلم‌ساز فیلم کوتاه)

جناب حیدری عزیز، شنیده‌ام یکی از سیمرغ‌هایتان را سال‌هاست در قفس نگه می‌دارید و اجازه پرواز نمی‌دهید … سیمرغ کوچکی که سال‌هاست پر درآورده و پریدن را به‌خوبی آموخته است … از چه رنجیده‌ای که اجازه نمی‌دهی سیمرغ‌تان بعد از هفت سال به پرواز درآید؟ ما فیلم‌سازان فیلم کوتاه با افتخار می‌خواهیم سیمرغتان را از قفس آزاد کرده و به پرواز درآوریم … چرا دیدن پرواز سیمرغ‌تان را از نگاه مشتاق چند هزار فیلم‌ساز فیلم کوتاه محروم می‌کنید؟

در زمانه‌ای که همه به دنبال جذب نگاه‌ها و توجه بیشتراند و هزینه می‌کنند برای آن، چرا دیدن پرواز سیمرغ‌تان را از این‌همه شور و اشتیاق صادقانه و صمیمی محروم می‌کنید؟ مگر فیلم کوتاه وزنه‌ای ا‌ست به پایِ سیمرغ‌تان که اجازه نمی‌دهد بالاتر بپرد؟ مگر سعید جانِ روستایی که سال گذشته بیشترین سیمرغ‌تان را به پرواز درآورد از همین بچه‌های فیلم کوتاه نبود؟

پرواز سیمرغ‌هایتان به‌سلامت باد اما، سیمرغ فیلم کوتاه‌تان دل‌تنگ پرواز است … آن را دریابید …

 

۱۴- بهمن دادفر (فیلم‌ساز فیلم کوتاه)

فیلم کوتاه جانِ سینماست. فیلم کوتاه هنری‌ترین و ارزشمندترین اثر سینمایی است. حذف فیلم کوتاه و ندیدن آن، یک جامعه فرهنگی و هنری را عقب‌مانده نشان می‌دهد. فیلم‌سازان بزرگی چون کیارستمی، تقوایی، بنی اعتماد، عیاری، سینایی، شهبازی، فرهادی، مجیدی و امثالهم که امروز افتخار سینمای ایران و جهانند سینمایشان را با فیلم‌سازی کوتاه آغاز کرده‌اند و امروزه فیلم‌سازان هنرمند سینمای بلند که به آن‌ها می‌بالیم و همه ایران و جهان ستایششان می‌کنند اصالتاً فیلم‌سازان کوتاه هستند، فیلم‌سازانی همچون مجید برزگر، شهرام مکری، محسن امیر یوسفی، آیدا پناهنده، بیژن میرباقری، شهاب رضویان، نقی نعمتی، محمد شیروانی و اسامی دیگر که در این یادداشت کوتاه اگر بخواهم نامشان را بنویسم طولانی می‌شود.

در دولت گذشته مدیران ناکارآمد سهمیه فیلم کوتاه را حذف کردند و جشنواره فجر را به یک جشنواره کم‌اهمیت و بی‌رمق تبدیل کردند. اما علامت سؤال بزرگ این است که چرا مدیران دولت تدبیر و امید علاقه‌مندند جشنواره فیلم فجر این‌چنین بی‌ارزش و بی‌خاصیت برگزار شود؟ شاید می‌خواهند فیلم‌ساز فیلم کوتاه را تحقیر کنند و آن امیدی که وعده‌اش را دادند همین کشتن و از بین بردن روحیه جوانان خلاق، مستعد و هنرمند است؟!

در کشور فرانسه بزرگ‌ترین و مهم‌ترین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه بنام "کلرمونت فراند" وجود دارد اما در جشنواره فیلم کن به فیلم کوتاه نخل طلا می‌دهند. در آلمان باوجود فستیوال‌های بزرگی چون جشنواره فیلم کوتاه اوبرهازن، در جشنواره فیلم برلین جایزه فیلم کوتاه‌شان جزو جوایز اصلی‌شان است. در ونیز نیز چنین است. در روتردام همین‌طور و این داستان در مهم‌ترین جشنواره‌های دنیا ادامه دارد. و اما در کشور عزیزمان باوجود جشنواره نه‌چندان مهم فیلم کوتاه تهران که سرتاسر دولتی است باز هم در جشنواره ملی فجر اهدای سیمرغ فیلم کوتاه لکه ننگ است و فیلم‌ساز فیلم کوتاه بی‌ارزش!

مدیران سینمایی کشورهای پیشرفته اروپایی و آمریکایی قطعاً می‌دانند که نباید کشورشان و جامعه هنری و فرهنگی‌شان منفعل باشند. اما ما چرا به این انفعال علاقه داریم؟ چرا کسی یافت نمی‌شود که به این سؤال مهم پاسخ دهد و یک جماعت را از سردرگمی و یاس نجات دهد؟!

 

۱۵- علی درخشنده (کارگردان فیلم کوتاه)

فیلم کوتاه جایگاه موجزگویی، خلاقیت و تجربه‌گرایی است. فیلم‌های نخست تاریخ سینما کوتاه بوده‌اند. خیلی از فیلم‌سازان بزرگ جهان و ایران سینما را با فیلم‌های کوتاه آغاز کرده‌اند. امروزه جشنواره‌های بسیار بزرگی در جهان وجود دارد که در کنار رقابت فیلم‌های بلند، بخش فیلم‌های کوتاه نیز برگزار کرده و جوایز بسیار ویژه‌ای را به استعدادهای جوانشان اهدا می‌کنند. بااین‌حال جای تأسف دارد که در برترین اتفاق سینمایی کشور عزیزمان ایران (جشنواره فجر) اثری از فیلم کوتاه به چشم نمی‌خورد، آن‌هم آثار فیلم‌سازان جوان و خلاقی که در جشنواره‌های بزرگ جهانی خوش درخشیده‌اند!

کمی مهربان‌تر باشیم و فرصتی بدهیم برای دیده شدن این جوانان، چراکه تاریخ ثابت کرده است فیلم‌سازان بزرگی از این عرصه پا به سینمای بلند گذاشته‌اند.

 

۱۶- محسن رمضان زاده (کارگردان فیلم‌های کوتاه / تهیه‌کننده و کارگردان آثار مستند / برنده دیپلم افتخار بهترین پژوهش علمی و فرهنگی از بیست و ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر)

نادیده انگاشتن فیلم‌سازان جوان در دوران مدیریت فعلی سازمان سینمایی، پدیده‌ای است که بایستی ساعت‌ها وقت صرف آن کرد و ابعاد گسترده آن را بررسی نمود. یکی از مصادیق بارز این موضوع، حذف فیلم کوتاه از جشنواره فیلم فجر است آن‌هم پس از قولی که جناب ایوبی در سال گذشته داده بودند. به جناب ایوبی باید گفت که فیلم‌سازان جوان کاسه صبرشان لبریز شده حتی آنان که صبر ایوب داشته‌اند! لطفاً کلید تدبیر و امید را قبل از آنکه به شعاری منسوخ شده و باستانی تبدیل شود به کار گیرید و این ابتدایی‌ترین خواسته را جامه عمل بپوشانید. "عمل"، مدیریت محترم سازمان سینمایی نه "حرف"!

 

۱۷- ایرج سالاروند (فیلم‌ساز فیلم کوتاه)

سینما با فیلم کوتاه شروع شده است و فیلم کوتاه همیشه بزرگ‌ترین و مهم‌ترین آزمایشگاه و لابراتور سینما به شمار رفته است. از اولین روزهای شروع سینما و هم‌زمانی ورودش به ایران، فیلم‌های کوتاه آغاز راهی بوده است که سینمای ایران را تا به امروز امتداد حیات داده است و اگر قبول کنیم که جشنواره داخلی فجر ویترین مهم کلیت سینمای ایران است، نیاز ضروری و حیاتی‌اش حضور بخش فیلم کوتاه در آن است. امروز فیلم کوتاه ایران در اوج بالنده‌گی‌اش قرار دارد و بیشترین افتخارات داخلی و خارجی و تربیت نیرو حاصل موجودیت آن است. بنابراین جا دارد که تصمیم‌گیرندگان جشنواره فجر با نگاهی قوام‌یافته و چشم‌اندازی آگاهانه، بی‌مهری به فیلم کوتاه را کنار گذاشته و با توجه به این پتانسیل، به ریشه‌های سینمای ایران بیشتر ارج و احترام بگذارند.

 

۱۸- سالم صلواتی (نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه و سینمایی)

مسئله‌ای که همواره دامن‌گیر جشنواره فجر بوده و تبدیل به معضل بزرگی شده است، نبود یک مدیریت طولانی‌مدت مثل بسیاری از جشنواره‌های مهم دنیا است. همین باعث می‌شود که بعد از یکی دو سال با آمدن و رفتن هر دبیری، و بدتر از آن آمدن و رفتن دبیرهایی با گرایش‌های سیاسی (در هر دوره ریاست جمهوری) عملاً جشنواره دستخوش برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت سلیقه‌ای باشد. امسال یک دبیری با تیم مشاوران خود چند تندیس از جشنواره حذف و چند تندیس دیگر با توجیهات خود به آن اضافه می‌کنند و طی چند سال بعد دبیری دیگر با تیم مشاوران خود که از لحاظ سلیقه و گرایش‌های سیاسی نقطه مقابل تیم قبلی هستند، تندیس‌ها را دوباره با چیدمان دیگری می‌چیند، این یعنی جشنواره‌ای که نه برنامه طولانی‌مدت آینده‌نگری دارد و نه فیلم‌ساز می‌تواند اعتمادی به رویه آن جهت حضور داشته باشد.

داستان حضور بخش فیلم کوتاه در جشنواره فجر دقیقاً همین است. بخشی که در جشنواره‌های خوب و الف دنیا جزئی لاینفک از برگزاری آن‌ها بوده و باوجود جشنواره‌های خوب مختص به فیلم کوتاه در کشورهایشان، تشخص حضور فیلم کوتاه در اعتباربخشی به جشنواره‌هایشان را نادیده نگرفته‌اند. همان چیزی که در جشنواره فیلم فجر با نبود درک و شناخت لازم، همیشه از نواقص برجسته آن به‌حساب آمده است.

 

۱۹- علی عسگری / فرنوش صمدی (کارگردان‌های فیلم کوتاه)

این روزها که بیشتر به جشنواره‌های کوچک و بزرگ سر می‌زنیم، بیشتر متوجه اهمیت نگاه مدیران این جشنواره‌ها به حضور فیلم‌های کوتاه در آن‌ها می‌شویم. همین بس که بدانیم جشنواره کن که مهم‌ترین جشنواره فیلم دنیاست، نه‌تنها بخش فیلم‌های کوتاه دارد، بلکه از هجده سال قبل به‌منظور یافتن استعدادهای نو بخش فیلم‌های کوتاه دانشجویی را به بخش رسمی اضافه کرد و در این سال‌های اخیر فیلم‌سازان مهمی را به دنیا هدیه کرده است. به‌عنوان‌مثال جین کمپیون و نوری بیلگه جیلان ابتدا در بخش فیلم‌های کوتاه مطرح شدند و بعدتر هر دوی آن‌ها موفق به دریافت نخل طلا شدند و اکنون جزو تأثیرگذارترین فیلم‌سازان دنیا هستند. این در حالی است که در طول جشنواره، بازار فیلم کوتاه یا شورت فیلم کرنر نیز وجود دارد و کارگاه‌های آموزشی بی‌شماری توسط مسئولان برگزارکننده جشنواره برای علاقه‌مندان فیلم کوتاه ترتیب داده می‌شود.

ای‌کاش مسئولان برگزاری جشنواره فجر به‌جای الگوبرداری فرش قرمز از جشنواره‌های فرنگی، به فکر این‌گونه الگوبرداری‌ها نیز باشند. حذف سیمرغ فیلم کوتاه در نوع خود بی‌سابقه است و هرگز در تاریخ صد و اندی ساله سینما در هیچ رویداد سینمایی این اتفاق نیفتاده است، چراکه حذف این بخش به همان اندازه ابزود و غریب است که مثلاً بخش فیلم‌نامه حذف شود! واقعیت این است که برای فیلم‌سازان فیلم کوتاه حضور در یک رویداد مهم سینمایی مانند جشنواره فجر تنها یک حضور نیست، بلکه قرار گرفتن نامشان در کنار نام بزرگان سینمای ایران انگیزه‌ای چند برابر برای ادامه حیاط هنری آن‌هاست.

حذف سیمرغ بلورین فیلم کوتاه به معنای حذف فیلم کوتاه است و به عبارتی حذف فیلم‌ساز فیلم کوتاه است. بیایید صادق باشیم و با خود تعارف نکنیم. جشنواره فیلم کوتاه تهران علیرغم اهمیتش در بین اهالی فیلم کوتاه همچنان جزو رویدادهای هنری مهم کشور قلمداد نمی‌شود. درخواست اهالی فیلم کوتاه ساده است. "سیمرغ فیلم کوتاه را به جشنواره بازگردانید."

 

۲۰- هادی علی‌پناه (منتقد فیلم کوتاه / مدیر وب‌سایت تخصصی فیلم کوتاه فیدان)

حواسمان هست کجا، چه نهال‌هایی جوانه زده‌اند؟

(یا یک دلیل بانمک برای اینکه چرا باید فیلم کوتاه به جشنواره فیلم فجر بازگردد)

پ.ن: نسخه کوتاه‌تری از این متن در قالب مجموعه یادداشت‌های منتشر شده در وب‌سایت تخصصی ایسفا منتشر شده است. متن پیش رو نسخه کامل این یادداشت است.
 

بیایید برای لحظه‌ای برویم در جلد کسانی که تصمیم گرفتند فیلم کوتاه از جشنواره فیلم فجر حذف شود. تا جایی که حافظه‌ام یاری می‌کند گله و شکایت بر سر این بود که فیلم‌های کوتاه حاضر در جشنواره فجر در سالنی کوچک و عمدتاً بدون تماشاگر اکران می‌شدند. یعنی در واقع تنها تماشاگران آن‌ها عوامل همان فیلم‌ها بودند و شاید تک و توک دوستان روزنامه‌نگار و فیلم‌سازی که آن هم نه از روی علاقه و کنجکاوی که بیشتر به دلیل دعوت فیلم‌سازان همان فیلم‌ها در سالن کوچک و خلوت نمایش حاضر می‌شدند. از طرفی مدیران وقت انجمن سینمای جوانان ایران که برگزار کننده جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه بودند ادعای این را داشتند که خب: فیلم کوتاه جشنواره معتبر و اختصاصی خودش را دارد، پس چه نیازی هست به اکران در سالن کوچک و خلوت کاخ جشنواره فجر. پس در واقع حذف فیلم کوتاه از جشنواره فجر یک راه چاره بُرد بُرد مدیریتی بود. از طرفی صدای شکایت‌ها و گله گذاری‌های فیلم‌سازان فیلم کوتاه می‌خوابید و از طرف دیگر هویت و اعتباری به جشنواره فیلم کوتاه تهران اعطا می‌شد. که تنها جشنواره باشد و جایزه‌اش هم‌ردیف سیمرغ فجر بشود. حالا اما مسئله اینجاست که پاک کردن صورت‌مسئله همیشه به معنای یافتن جواب مسئله نیست و از طرفی جشنواره فیلم کوتاه و یا هر جشنواره دیگری با انحصارطلبی و وام گرفتن از جای دیگری معتبر و منحصر نشده و نمی‌شود. حالا هنوز هم اگر درون جلد دوستانیم و بیرون نجهیده‌ایم، با این کار دردسر خودمان را کم کرده‌ایم. صادق باشیم!

حالا اگر ماجرای هویت و اعتبار جشنواره فیلم کوتاه تهران را کناری بگذاریم. که نه اعتباری افزود و نه هویتی دست و پا. که آش همان است و کاسه همان، حالا فقط چارسوی‌اش بزرگ‌تر است و شیک‌تر. کنار رفتن فیلم‌های کوتاه از دیدرس تنها نورافکن، ویترین، فستیوال ــ یا هر چیز دیگری که اسمش را می‌گذارید ــ سینمای ایران، هزارتوی رسیدن به سینمای بلند را برای فیلم‌سازان فیلم کوتاه عمیق‌تر کرده و تاریک‌تر. صادق باشیم. هنوز هم کسی حوصله دیدن فیلم‌هایی را ندارد که نه آدم‌هایش معروف‌اند و نه پولی برمی‌گردانند. برای ماهایی هم که عادت کرده‌ایم همه‌چیز را شیرفهممان کنند و چند بار گوشزد، سخت است حواس جمع کردن و فهمیدن ایجاز و ایما. حالا ما که اصلاً منظورمان تهیه‌کنندگان سینمای بلند و نشریات تخصصی سینمایی نیست اما، در این فضای الکن و خالی طبعاً باید کوبیدن بر طبل توخالی اخبار اغراق‌شده و حتی دروغ بشود راه چاره. خودمانیم خواندن تیتر اخبار ساده‌تر است از دیدن فیلم‌ها، وقت کمتری هم می‌گیرد.

این ماجرای درخشش فیلم‌سازان جوان در یکی دو سال اخیر را به کناری بگذاریم اگر، یکی از اصلی‌ترین دلایل معتبرترین جشنواره‌های فیلم در جهان برای برگزار کردن بخش مسابقه فیلم کوتاه یافتن صداهایی نو و فیلم‌سازانی تازه‌نفس است برای پی گرفتن زاویه دید و رویکردشان به مدیوم و هنر سینما. حالا نشنیده می‌گیریم که اساساً جشنواره‌های ما بادی به هر جهت‌اند و رویکرد و زاویه دیدشان تمام شده. اما پویایی و جریان سینما که در این مورد به‌خصوص خیلی بی‌ربط به پویایی و جریان زندگی نیست چاره‌ای نمی‌گذارد جز جستن جوان‌هایی که می‌توانند ادامه مسیر باشند و شاید حتی بانی پیشنهادهایی تازه‌تر. پس عملاً جشنواره‌ای با ساختار جشنواره فجر ــ فرض محال را بگیریم بر بی‌نقص بودن جاهای دیگرش ــ عملاً باید با برگزاری بخش و حتی بخش‌های رقابتی فیلم کوتاه به دنبال تازه‌نفس‌هایی برای ادامه مسیر سینمای ایران باشد. پس کمی اگر واقع‌بین باشیم و قانع، فیلم‌های کوتاهی می‌توانند راهی فجر و سودای سیمرغش شوند که فیلم‌سازانشان به بلوغ و آمادگی لازم رسیده باشند. ماجرای کشف استعداد و هویت مستقل فیلم کوتاه می‌تواند به عهده آن جشنواره تخصصی باشد مثلاً! و فجر بشود آخرین مرحله. سکوی پرش نهایی. جایی که درنهایت نشریات و منتقدینش معرفی کنند و تهیه‌کنندگان و حرفه‌ای‌هایش بستر سرمایه‌گذاری موردعلاقه‌شان را بیابند. امکان‌های جدید، آدم‌های جدید. و حتماً الآن متوجه شده‌اید که برخلاف کارشناسان و صاحب‌نظران ناگهانی اتفاقاً معتقدم فیلم کوتاه می‌تواند و در مقاطع و مواردی باید پله‌ای باشد برای رسیدن به سینمای بلند. اصلاً چرا که نه؟

پس اگر بخواهم واضح‌تر و راحت‌تر حرف بزنم. فیلم‌های کوتاهی که با برنامه و کیفیتی مناسب در فجر به نمایش درمی‌آیند می‌توانند با توجه ویژه رسانه‌های تخصصی و معرفی درست و اصولی به تهیه‌کنندگان سینمای بلند، از مسیر توانایی‌های فیلم‌سازانشان که اتفاقاً به خوبی در فیلم‌هایی که ساخته‌اند نمود دارد، وارد مرحله بعد و چرخه سینمای بلند شوند. متوجهید دیگر که استعدادیابی به معنای آموزشی آن و یافتن و پروراندن هویت مستقل مدیوم فیلم کوتاه را بر عهده جشنواره‌هایی مانند فجر نمی‌دانم و وظیفه جشنواره‌هایی با ساختاری دیگر باید باشد؟ بیایید صادق باشیم. در بین فیلم‌سازان فیلم کوتاه باسابقه که عمری فیلم کوتاه ساخته‌اند و مدت‌هاست آماده ورود به سینما بلند هستند، استعداد درخشان کم نداریم. خیلی بیشتر از دو سه استعدادی که خوشحالید از کشفشان! خیلی بیشتر. اما نمی‌دانم چه اصراری هست در ما جماعت به ناقص کردن همه مراحل یک روند. خراب کردن همه پل‌های پشت سر پیشکش، پل‌ها رو به رو را هم رحممان نمی‌آید.

حالا، فیلم کوتاه از جشنواره فجر حذف شود چون ناتوانیم به نمایش و ارزه باکیفیت آن. و بعد از چند سال غیبت جلوی این ضرر را نگیریم چون وقت و حوصله تغییر روند را نداریم. یا فکر می‌کنیم سعید روستایی‌ها و آیدا پناهنده‌ها ناگهان خودشان پیدایشان می‌شوند و می‌آیند بلاخره؟ چه نیازی هست به حمایت و زحمت ما!

باور کنید انرژی و هزینه‌ای که بسیاری از جوان‌های بااستعداد صرف باز کردن درهای بسته دفاتر تهیه‌کننده‌های بی‌خبر و بی‌توجه می‌کنند نیرویی است که باید صرف خلق هنر شود. و تمام هدف از برگزاری جشنواره‌ها فراهم کردن مسیر درست است برای جاری شدن و به ثمر نشستن این استعدادها. حواسمان هست کجا، چه نهال‌هایی جوانه زده‌اند؟ نه. حواسمان نیست!

 

۲۱- فرود عوض پور (کارگردان فیلم کوتاه)

«فیلم کوتاه در خانه جایی ندارد!»

وقتی برای کسب پروانه ساخت به سازمان سینمایی مراجعه کنید، خیلی تعجب خواهید کرد که چقدر به فیلم کوتاه و جوایزی که گرفته‌اید توجه می‌کنند و یکی از شروط دریافت پروانه ساخت منوط به این مهم است. وقتی حضور فیلم کوتاه در جشنواره‌ای مثل فجر و گرفتن سیمرغ از این جشنواره اعتبار ویژه‌ای دارد، دیگر نمی‌دانم حذف سیمرغ فیلم کوتاه از آن به چه معنی است! آیا معنی آن این است که فیلم کوتاه باید فقط در جشنواره‌های جهانی بدرخشد؟ یا اینکه دیگر اصلاً مهم نیست فیلم کوتاه بسازی و برای ورود به سینمای حرفه‌ای مورد ارزیابی قرار بگیرد؟

از این که بگذریم خیلی از فیلم‌سازان عرصه فیلم کوتاه که قصد ورود به دنیای حرفه‌ای را ندارند، آیا دیگر انگیزه‌ای برای تلاش در این حوزه خواهند داشت؟ باری این حذف فقط یک حرکت ساده معمولی نیست، نتیجه‌ای دارد که از همین الآن مشخص است و در پی این بی‌مهری فیلم کوتاه می‌داند که دیگر در این خانه جایی ندارد!

 

۲۲- مهدی فردقادری (نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه و سینمایی)

آیا اتفاق بدی است که فیلم‌سازان فیلم کوتاه در جشنواره فجر توسط تهیه‌کنندگان رصد شوند؟ آیا اختصاص چند سانس به فیلم کوتاه در فجر، برنامه‌های این فستیوال را به هم می‌زند؟ آیا دیده شدن آثار فیلم‌سازان کوتاه توسط تماشاگران و منتقدان جشنواره، کمکی بزرگ برای کارگردانان آینده سینمای ایران نیست؟ آیا بسیاری از فیلم‌سازان شاخص ایرانی و بین‌المللی از فیلم کوتاه کار خود را آغاز نکرده‌اند؟ آیا حذف فیلم کوتاه بی‌توجهی به بزرگ‌ترین حوزه انسانی سینما نیست؟ آیا بسیاری از فیلم‌های کوتاه ایرانی قابلیت حضور در مهم‌ترین جشنواره کشور را ندارند؟ آیا فیلم کوتاه قدرت تأثیرپذیری و تأثیرگذاری بر روی جامعه را ندارد؟ آیا مسئولین وظیفه توجه و حمایت از فیلم کوتاه را ندارند؟ آیا فجر، جشنواره‌ای سینمایی نیست؟ آیا فیلم کوتاه، سینما نیست؟؟؟

 

۲۳- احسان فولادی فرد (کارگردان فیلم کوتاه / تهیه‌کننده سینما)

در خانه جشن است، اما بزرگ‌ترها جوانان را به خانه راه نمی‌دهند، می‌گویند میهمان داریم، جا نیست، این ده شب را توی کوچه بمانید. آن‌ها یادشان رفته این خانه، این جشن، این جشنواره، جشن همه ما است، میهمان و میزبان خود ماییم، همه ما. فیلم کوتاه و بلند و مستند و تجربی همه اهالی سینما هستند، کسی بیگانه نیست. این درها را باز کنید، برای همه ما جا هست اگر مهربان‌تر بنشینیم.

 

۲۴- کاوه قهرمان (کارگردان و تدوینگر فیلم کوتاه)

نگاهی اجمالی به بزرگ‌ترین جشنواره‌های سینمایی دنیا همچون کن، برلین، ونیز و … یا مراسم بزرگ سینمایی همچون اسکار و بفتا و … نشان می‌دهد که همگی همواره فیلم کوتاه را به‌عنوان یکی از بخش‌های اصلی و رقابتی در خود داشته‌اند. این‌ها همگی بزرگ‌ترین رویدادها و اتفاقات سینمایی سال کشورهای خود و حتی جهان هستند و فیلم کوتاه هم بخشی از این اتفاق است، گرچه که به علت ماهیت خاص و هنری آن طبعاً در همین جشنواره‌ها هم مخاطب کمتری دارند و قرار نیست آن زرق‌وبرق سینمای بلند و ستارگانش را داشته باشند، اما در هر حال حضور دارند.

اما ازآنجاکه ما همیشه تافته جدا بافته‌ایم، چند سالی است فیلم کوتاه را از بزرگ‌ترین جشن و رویداد سالانه سینمایمان یعنی جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته‌ایم، آن‌هم با این بهانه ساده‌انگارانه که فیلم کوتاه جشن و جشنواره تخصصی خود را دارد. مگر فرانسه کلرمون و آلمان هامبورگ و اوبرهاوزن را ندارد؟ شاید آن‌ها مفهوم تخصصی بودن را نمی‌فهمند!

مسئله این نیست که ما فیلم کوتاهی‌ها تشنه سیمرغ و اکران مهجور فجر باشیم. مسئله، مسئله احترام است. در جایی که قرار است با ویترینی از محصولات و برآورد سینمایی سالِ یک کشور روبرو باشیم، حذف فیلم کوتاه از این ویترین به معنای حذف از جریان فیلم‌سازی کشور است و انجام این حرکت از سوی مسئولان سینمایی کشور چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ آیا معنایش این است که فیلم کوتاه فرزند ناخوانده این سینماست و ما آن را نمی‌خواهیم و بدمان نمی‌آید خیلی آرام و بی سروصدا این فرزند ناخوانده را پشت در بگذاریم؟

در شکل خوش‌بینانه‌اش امیدوارم این‌طور باشد، که این سکه روی دیگری نداشته باشد. مثلاً اینکه ما تاب تحمل دیدن این میزان جسارت و نوآوری و آزمودن زبان‌های جدید را در فیلم‌های کوتاه نداریم. نمی‌خواهیم فیلم‌هایمان با فیلم‌های کوتاه مقایسه شوند و ببینیم چقدر این فیلم‌های کوتاه "سینما" ترند و به سینمای روز نزدیک‌ترند. یا بدتر از آن بترسیم که یکی از همین قدکوتاه‌های سینمای کوتاه، فردا روزی برای ما قد علم کند و به صندلی پوسیده ما تکیه بزند.

به‌هرحال فیلم کوتاه بی سیمرغ و با سیمرغ به راهش ادامه می‌دهد و برخلاف سینمای بی‌حال و رمق بلند، هر روز بالنده‌تر می‌شود و در داخل و خارج می‌درخشد. آنجا که جشنواره‌های معتبر خارجی هر روز از نام ایران خالی‌تر می‌شوند، در عوض دیگر این روزها کمتر جشنواره کوچک و بزرگ فیلم کوتاه را می‌توان یافت که نام ایران در آن دیده نشود.

 

۲۵- کریم لک زاده (نویسنده و کارگردان فیلم‌های کوتاه و سینمایی)

این اعتراض و اعتراضات فیلم کوتاه به تصمیمات سینمای بدنه و اداره ارشاد ظاهراً پایانی ندارد، اما تا وقتی‌که مشکلات از طریق سیستم کدخدا منشانه و تلفن و تلگرام و خواهش فردی حل شود، نتیجه همین خواهد بود، مثل قرص مسکن، برای درد سرطان است. سال گذشته با جلسه و نامه سعی کردیم به یاد آقایان بیاوریم که دبیر یک جشنواره مالک آن نیست که هر تحول و تغییری خواست ایجاد کند، و دبیر برای آنکه ثابت کند حضور پر رنگی دارد به خدا قسم نیاز نیست کار ناگهانی و هیستریکی بکند، فقط باید کارمند محترم یک جشنواره باقی بماند.

اما امسال نیز روز از نو و شب از نو. این جشنواره زخمی و خسته فجر تاریخی پر نشیب و فراز به پهنای تاریخ مصر و ایران دارد، چه کند با تحول هر دولت و حتی تحول در هر دولت؟! مثلاً یک‌لحظه جشنواره فجر را در دولت سعید جلیلی تصور کنیم ببینیم نتیجه چه می‌شد؟! کدام بخش‌ها مثلاً می‌توانست حذف شود؟ یا مثلاً الآن اگر ترامپ رأی بیاورد چه خاکی باید بر سر کنیم…. حالا ما در این بَلبَشو به دنبال سهم فیلم کوتاه هم هستیم. بیچاره ما… به‌هرحال، من فکر می‌کنم حذف سیمرغ فیلم کوتاه از بخش ملی اعتراف بزرگی به بی‌سامانی و خودمحوری مالکان فستیوال فجر است، (این جامعه‌شناسی خودمانی دست از سر ما برنمی‌دارد) یک جشنواره که عمرش از عمر مدیریتی همه این اساتید بیشتر است باید پَروارتر از این باشد که کسی تصمیم بگیرد بخشی را حذف کند. به خدا قسم تا ابد هیچ رئیس جشنواره‌ای حق ندارد «سین‌فونداسیون» کن را حذف کند…. و باید باور کنیم که برای هیچ فیلم کوتاه‌ساز معتبری در جهان ‌بخش بین‌الملل کوتاه فجر هیچ اهمیتی ندارد، به قول فلانی چراغی که به خانه رواست… آره خلاصه.

 

۲۶- آزاد محمدی (نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه)

اگر جشنواره فیلم فجر عنوان ملی را بر پیشانی خود دارد متضمن این نکته خواهد بود که برای تمامی ظرفیت‌های سینمای ایران میدان حضور ایجاد کند. مگر نه این است که این جشنواره مدعی آوردگاه یک سال سینمای ایران است، پس چطور است که فیلم کوتاه با این حجم از تولید و حضور و درخشش در جشنواره‌های داخل و خارج کشور در آوردگاه جشنواره ملی فیلم فجر سهمی ندارد. رویکرد جشنواره بر کلیت سینمای ایران در طول ۳۴ دوره برگزاری هنوز شفاف نیست و هر به سالی شاهد آزمون‌وخطا در منحل کردن و ایجاد بخش‌های مختلفی در چهارچوب جشنواره هستیم که با عزل و نصب مدیران در هر دوره، این تغییرات ساختاری منجر به عدم ثبات شکل جشنواره شده است. به نظر می‌رسد نگاه جشنواره فجر در افق سیاست‌گذاری‌های خود جامع نیست. این آسیب تنها به فیلم کوتاه وارد نیست، بلکه سازوکار جشنواره در حوزه‌های سینمای مستند و انیمیشن و هنر و تجربه هم هنوز بر مداری بلاتکلیف دور میزند.

غیاب فیلم کوتاه در جشنواره فجر تنها غیاب چند فیلم و فیلم‌ساز تازه نفس نیست، بلکه غفلت از ذهنیت‌های نوجو و خلاقی است که قائم به زبان سینما، هرساله پشت گوش سینمای عقیم جریان اصلی اتفاق می‌افتد و تمرکز و اهمیت دادن به آن می‌تواند حاوی پیشنهادات جدیدی به افق کلی سینما و اندیشه خلاق حتی در سینمای بلند باشد. چنانچه معدل فیلم‌های کوتاه موفق و درخشیده بسیار بالاتر از معدل کل سینمای بلند داستانی است و این دربردارنده همان حقیقت مألوف است که توجه به فیلم کوتاه توجه به ذات سینماست.

 

۲۷- کاوه مظاهری (نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه)

اینکه یک جشنواره معتبر فیلم بخش «فیلم کوتاه» و «جایزه مخصوص فیلم کوتاه» داشته باشد به همان اندازه بدیهی است که بگوییم برای ساختن یک فیلم نیاز به تصویر داریم. یک تحقیق ساده در اکثر جشنواره‌های معتبر دنیا، این ادعا را ثابت می‌کند. حکایت جشنواره فجر و نداشتن بخش فیلم کوتاه و ادله آوردن برای حذف این بخش، مثال کسی است که به جملات من خرده بگیرد و بگوید «فیلم‌هایی هستند که بدون تصویر ساخته شده‌اند و صرفاً صدا دارند» باید گفت که بله، حتی شاید یک فیلم‌ساز آوانگاردی پیدا بشود و فیلمی بسازد که نه تصویر دارد و نه صدا، ولی یک جشنواره فیلمِ «معتبر» بدون بخش فیلم کوتاه مثل همان فیلم بدون «تصویر» است. مطمئناً همآن‌کسی که به یک فایل صوتیِ بدون تصویر می‌گوید «فیلم»، به جشنواره فیلم بدون بخش فیلم کوتاه هم می‌گوید جشنواره معتبر و استاندارد.

 

۲۸- کاظم ملایی (نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه و سینمایی / تدوینگر)

حتماً باید کمپین جمع‌آوری یک‌میلیون امضاء راه بیفته و سازمان ملل هم وساطت کنه تا فیلم کوتاه رو جدی بگیریم!؟ دیگه باید به چه زبونی ازتون خواهش کنیم!؟ کُره‌ای خوبه؟

나는 단편 영화에 대한 귀하의 의견을 변경하고 국가의 파 지르 영화제에 넣어씨 Ayubi 씨 Heydari 을 물어보고 싶은. 하나님은 당신을 축복. 나는 당신을 사랑합니다. 영화 제작자 짧은.

 

۲۹- میترا مهتریان (منتقد فیلم کوتاه / سردبیر مجله متوقف شده فیلم کوتاه)

بر درخت زنده بی‌برگی چه غم؟

وای بر احوال برگ بی درخت

چند سالی است که با نزدیک شدن زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر، بحث بودن یا نبودن فیلم کوتاه در جشنواره به یک چالش جدی تبدیل می‌شود. برگزاری جشنواره برای ایجاد رقابت و سنجش توان‌هاست که در ماهیت خود حرکتی پوینده و مثبت است و در شکل‌گیری جریان پویای تولید فیلم کوتاه بی‌تأثیر نبوده و در آینده نیز نخواهد بود. معرفی آثار کوتاه در یک جشنواره سینمایی فرصتی است که به‌سادگی نمی‌توان از آن چشم پوشید.

نگاه متغیر دبیران جشنواره‌ها و تغییر مدیریت هرساله، فیلم کوتاه را دست‌خوش بحران می‌سازد. تصمیمات یک روزه بحران‌های صدروزه را به دنبال دارد. دبیران و سیاست‌گذاران جشنواره‌ها تا چه زمانی قصد دارند بخشی از بی‌برنامگی‌ها و نابلدی و ناکارآمدی خود را با حذف فیلم کوتاه از گردونه رقابت در فجر و پاک کردن صورت‌مسئله بپوشانند؟!

حذف فیلم کوتاه یعنی ناکارآمدی حوزه فیلم کوتاه در زیرمجموعه سینمایی کشور در جشنواره‌ای سینمایی به نام فجر، که بی‌تردید تیر ناکارآمدی که از چله کمان رها شده پیش از هر فیلم‌سازی مدیران حوزه فیلم کوتاه و مستند را نشانه می‌گیرد. نقش مدیریت جشنواره‌ها و مجامع سینمایی، سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چیست و جایگاه آن کجاست؟ فیلم کوتاه چرا باید این میزان ضربات تغییر مدیریت و سیاست‌گذاری جشنواره‌ها را تحمل کند؟ چرا برگزاری جشنواره‌های گوناگون فیلم کوتاه هنوز نتوانسته خلأ اکران عمومی فیلم کوتاه را پر کند؟

در قرنطینه نگه‌داشتن و ایزوله کردن فیلم کوتاه شرایطی را پیش می‌آورد که عرضه و تقاضای فیلم کوتاه هر دو یکی می‌شود و مخاطب فیلم کوتاه تا ابد خود فیلم‌ساز فیلم کوتاه خواهد بود. خود گویی و خود خندی/ عجب مرد هنرمندی

دو فیلم بلندی که در بین هشت فیلم کاندید اسکار امسال می‌درخشید با افتخار و گردن برافراشته باید گفت محصول دو فیلم‌ساز جوانی است که از دل جریان فیلم کوتاه پرو بال گرفته‌اند. فیلم کوتاه فرزند ناخلف سینما نیست. متصل به ریشه‌های اصلی و جریان پویای سینماست، پس آن را جدا نکنیم که:

بر درخت زنده بی‌برگی چه غم؟ / وای بر احوال برگ بی درخت …

امید آن که درخشش و بالندگی فیلم کوتاه و بلند را در سراسر جهان‌ همگی با هم به تماشا بنشینیم.

 

۳۰- امیر مهران (کارگردان انیمیشن / برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم انیمیشن از بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر)

فیلم کوتاه قسمت مهمی از سینمای ایران است. حذف سیمرغ فیلم کوتاه در جشنواره فیلم فجر به معنی نادیده گرفتن این بخش است. قدر فیلم‌سازان جوان را بیشتر بدانیم.

 

۳۱- بیژن میرباقری (نویسنده و کارگردان آثار کوتاه و سینمایی / برنده دیپلم افتخار بهترین فیلم اولی از بیست و سومین جشنواره بین‌المللی فجر)

حذف فیلم کوتاه از مهم‌ترین اتفاق هنری سال یا همان جشنواره فیلم فجر، حذف آینده است. به نظر می‌رسد بهانه‌های مدیریتی مهم‌ترین عامل این حذف است. این حذف فقط جشنواره را در ناحیه سینما یا صنعت سینما مطرح می‌کند، اما فجر یک رویداد فرهنگی است که همه هنرها و هنرمندان در آن حضور دارند. این رویداد فرهنگی مال همه است و به نظر می‌رسد جشنواره هرچه پیرتر می‌شود، صاحبان آن و کاربران آن سعی بیشتری در ندیدن آینده دارند.

امروزه ساخت فیلم‌های زیرزمینی، فیلم‌های بدون مجوز، فیلم‌سازی خارج از قاعده‌های دولت و… نمایش‌های کافه‌ای بدون مجوز، نمایش اینترنتی اثر، محصول آن نگاه حذفی گذشتگان است.

جشنواره پیر می‌دانی اگر حوزه نمایش را هم از فیلم‌سازان آینده بگیری و امکان نمایش به آن‌ها ندهی در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟! جشنواره پیر با مدیریت جوان، جوان نمی‌شود، بلکه مهم‌ترین رویداد فرهنگی سال با جوانان و فیلم‌سازان کوتاهش می‌تواند نشاط یابد.

 

۳۲- محسن نبوی (کارگردان و منتقد فیلم کوتاه / نویسنده آثار کوتاه و سینمایی)

قدیم‌ترها وقتی اجازه نداشتیم بیرون از خانه فوتبال بازی کنیم ماجرا کشیده می‌شد به داخل خانه، آن‌هم وقتی بزرگ‌ترها خواب بودند یا جایی رفته بودند. خودم و برادر بزرگ‌ترم را می‌گویم. و ماجرا وقتی کش می‌آمد که در این حین و بین گلدانی، ظرفی یا چیزی به خاطر بازی ما می‌شکست؛ و من مقصر همیشگی و پای ثابت مجازات‌ها بودم؛ مگر خلافش را ثابت می‌کردم. قانون این بود انگار: "بچه کوچک‌تر دیوار کوتاه‌تر". می‌دانید چرا؟ چون برادر بزرگ من نان می‌خرید و به ترفندهایی می‌توانست و می‌دانست چطور خودش را شیرین و لوس کند و این‌طور بود که از هر قضاوتی معمولاً به دور می‌شد.

سال‌ها گذشت و ما این اتفاق‌ها را به‌حساب خاطرات دوران بچگی گذاشتیم ولی سال‌های بعدتر دیدم که این مجادله و محاکمه برای تمام آن‌هایی که بزرگ و کوچک دارند مدام تکرار می‌شود.

سینمای خسته ما که مثل یک موجود عجیب‌الخلقه قناس بزرگ شده، هرازگاهی شیرین‌کاری‌های مبسوطی را به خود می‌بیند. انواع و اقسام سیاست‌ها و برنامه‌های بی‌سرانجام و به قول بعضی‌ها "همین‌طوری". این چند ساله هم حذف سیمرغ بخش فیلم کوتاه از معتبرترین جشنواره داخلی کشور یعنی فجر، سکه‌ای تازه ضرب شده که پول سیاهی است و معامله‌ای را به‌واقع راه نمی‌اندازد.

سینمای کوتاه همان من هستم که برای منافع برادر بزرگ‌ترم سینمای نان‌وآب‌دار بلند باید حذف می‌شدم. حوصله یادآوری اینکه این سینما پیشرو است و چنین و چنان را ندارم فقط می‌خواهم یادتان بیاورم که: «این فیلم‌ها کوتاه‌اند، اما کوچک نیستند!»

 

۳۳- وحید نصیریان (کارگردان فیلم‌های کوتاه و سینمایی انیمیشن / دیپلم افتخار بهترین دستاورد هنری از بیست و نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر)

جشنواره فیلم فجر و اهمیت آن و تأثیرش را همه می‌دانند، که این تأثیر به نسبت مدیریت‌های مختلف و سیاست‌گذاری‌های مختلف در این چند ساله کم‌وبیش ادامه داشته است. جشنواره‌ای که با اعتدال و میانه‌روی به‌نوعی رویکردهای سیاسی کشور را نیز شامل می‌شود. گویی نگاه مسئولین و حساسیت روی عملکرد جشنواره فجر از جشنواره‌های دیگر بیشتر است.

درحالی‌که جشنواره‌های گروه A جهانی تلاش وافر خود را جهت اعتلای هنر صنعت سینما انجام می‌دهند و این مهم در متر کوتاه و بلند خلاصه نمی‌شود، بلکه اعتلا و رشد را حتی در کوتاه‌ترین شکل جویا شده و به همه مترها تنها به‌واسطه خلاقیت و رشد اهمیت قائل می‌شوند. باوجوداینکه این مهم در جشنواره فجر در سال‌های گذشته نیز به همان روش جشنواره‌های جهانی ادامه پیدا می‌کرد، اکنون یا به علت دشواری در امر تعدد متقاضیان فیلم‌های کوتاه داستانی مستند و انیمیشن و اینکه این تعدد نیازمند هیات بازبینی و داوری مستقل خود و هزینه‌های بیشتری در برگزاری خواهد بود، تصمیم به حذف این بخش داشته و همچنان دارند و یا به علت‌های دیگری ازجمله دشواری در پخش و اکران آثار در همان مدت معلوم جشنواره باعث به حذف سیمرغ کوتاه شده است.

در هر دو صورت ذکر شده حذف سیمرغ فیلم کوتاه داستانی مستند و انیمیشن بیشتر از اینکه به ضرر ژانر مهم کوتاه سازان شود، به بدنه اصلی جشنواره ضربه می‌زند. نبود آثار گران‌بهای عرصه کوتاه که پربارترین و پر جایزه‌ترین‌های این چند سال اخیر است چنانچه کمتر جشنواره مهم عرصه کوتاه جهان دارای چند و یا چندین فیلم از محصولات کوتاه و موجز کشورمان نیست. این پتانسیل قابل دفاع و پرافتخار چیزی نیست که همه کشورهای صاحب سینما به این کمیت و کیفیت دارا باشند و قدردان این قدرت جوان پویا و پرنشاط نباشند.

حضور سیمرغ و جایزه کوتاه امتیاز بزرگی بوده که متأسفانه مدیریت‌های سینمایی در رأس و مسئولین اجرایی جشنواره فجر درنهایت از ادامه کسب این امتیاز خود را بی‌بهره می‌کنند. گویا با حذف سیمرغ انگار مدریت اجرایی فجر اهمیت نسل پیشرو را نمی‌داند و یا آن را بی‌اهمیت جلوه می‌دهد.

 

۳۴- سید غلامرضا نعمت پور (کارگردان آثار کوتاه و مستند بلند / برنده سیمرغ بلورین بهترین تحقیق و پژوهش در بخش مستند سی و دومین جشنواره فیلم فجر)

هرچند فیلم کوتاه سینمایی کاملاً مستقل محسوب می‌شود اما لااقل در کشور ما همه بزرگان یا لااقل بخش بزرگی از ایشان با ساخت فیلم کوتاه وارد عرصه تولید سینمای حرفه‌ای و بلند شده‌اند. کم‌لطفی جشن سینمایی فجر به سایر بخش‌های سینمای ایران ازجمله فیلم کوتاه که از ظرفیت بسیار بالایی در کشورمان برخوردار است، کم‌لطفی به هزاران استعداد نابی است که بدون شک در سال‌های آتی همچون چند سال گذشته سینماگران پیشکسوت ایران را متعجب و انگشت‌به‌دهان خواهند کرد. بی‌هیچ تردیدی جشنواره فجر ضمن اعتبار نهادن به سینمای مستقل فیلم کوتاه می‌تواند در راستای معرفی چهره‌های مستعد و جوان سینمای ایران در سال‌های آتی نقش مهمی ایفا کند.

 

۳۵- پیمان نهان قدرتی (کارگردان فیلم کوتاه)

«داستان بلند فیلم کوتاه»

فیلم کوتاه اگرچه عنوانی کوچک است و درزمانی محدود به بیننده عرضه می‌گردد، ولی عمری به درازای تاریخ سینما دارد. تاریخی که بخش قابل‌توجهی از آن در این سرزمین رقم خورده است.

کدام سینماگر برجسته صاحب سبک را در ایران سراغ دارید که با فیلم کوتاه شروع نکرده باشد؟

آیا تا به اکنون آماری از میزان حضورهای بین‌المللی فیلم‌های کوتاه تاریخ سینمای ایران و موفقیت‌های حاصل از این حضورها را برشمرده‌اید؟

آیا می‌دانید بخش بزرگی از افتخارات سینمای ایران تا به اکنون بر دوش فیلم کوتاه و فیلم‌سازان فیلم کوتاه بوده است؟

آیا می‌دانید بزرگ‌ترین و بنام‌ترین فستیوال‌های فیلم دنیا بخش فیلم کوتاه خود را حفظ کرده‌اند و همه‌ساله با افتخار آن را برگزار می‌کنند؟

آیا حذف فیلم کوتاه از جشنواره فیلم فجر معنایی جزء قدرناشناسی این‌همه افتخار و حضور دارد و خلأ حضورش بی‌اعتبار کردن خویش نیست؟

آیا نشنیدید صدای کرکننده زنگ خطر حضور جشنوارک‌هایی را که پس از حذف فیلم کوتاه از جشنواره فیلم فجر به شکل قارچ گونه‌ای سر برآورده‌اند تا سود جویان عرصه هنر جشنواره‌های پوشالی کوتاه‌مدت خود را برگزار کنند، بدون استقبال، هدف، تجربه کافی، منابع مالی مشخص، شناسنامه و از همه مهم‌تر ارادت به فیلم کوتاه و فیلم‌ساز فیلم کوتاه؟

آیا قرار است ما همچون همیشه در جهت مخالف جریان آب شنا کنیم و هیچ‌وقت به مقصد نرسیم؟

آیا ما عادت کرده‌ایم که خودمان را هدف قرار دهیم و به خود سکندری بزنیم؟

آیا باید گفت: آن را که خوابیده می‌توان بیدار کرد، اما آن‌کسی که خود را به خواب‌زده هرگز؟

 

منبع: وب‌سایت تخصصی ایسفا
 

پیوند کوتاه: https://www.fidanfilm.ir/?p=4554