نوشته: هادی علیپناه
انجمن سینمای جوانان ایران از سال۱۳۵۵ به صورت غیر رسمی و از سال ۱۳۶۴ به صورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرد. ارگانی که به لحاظ گستردگی و حوزه فعالیت در حیطه آموزش و تولید فیلم کوتاه، میتوان گفت نظیری در جهان ندارد و به نوعی مهمترین پشتوانه بسیاری از سینماگران در ایران به شمار میرود. حتی هنوز هم در شهرهای دیگر به جز تهران، دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران نخستین جایی هستند که هر جوان علاقهمند به حوزه هنر و سینما سراغ میگیرد.
حال این نهاد با سابقه بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه از فعالیتش با یک معضل بزرگ مواجه است. ساختار و بدنه انجمن به گونهای ست که دیگر برای اشکال جدید فیلمسازی کارآمد به نظر نمیرسد. هرچند هنوز هم به خاطر ماهیت منحصر به فردش بسیاری بر این باور هستند که جای خالیاش را هیچ نهاد دولتی یا غیر دولتی نمیتواند پر کند. شاید بهترین توصیف برای وضع کلی انجمن، این باشد که ساختار انجمن متعلق به دوران آنالوگ سینماست، در صورتی که ما در عصر دیجیتال به سر میبریم.
آنچه انجمن از سر گذراند
حال با وجود این وضعیت چند سالی ست که به اشکال مختلف اخباری در خصوص نوسازی و تغییرات اساسی در ساختار انجمن به گوش میرسد. اگر به سالهای گذشته نگاه کنیم میبینیم مدیران انجمن سینمای جوانان ایران نخستین افرادی هستند که متوجه نیاز مبرم به تغییرات و به روزرسانیهای اساسی شدهاند و در سدد این کار برآمدهاند. در واقع با انتصاب حبیب ایلبیگی به عنوان مدیرعامل انجمن و به کارگیری نیروی تازهنفس در معاونتهای کلیدی مانند معاونت آموزش و تولید بود که نخستین تغییرات اساسی در کالبد انجمن آغاز شد. طرحی که با وجود روند کارشناسی درست و خلاقهاش متاسفانه با تغییر ماموریت حبیب ایلبیگی و انتقال او به معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی نیمه کاره رها شد و انجمن برای مدتی نزدیک به ۲ سال درگیر سلیقههای شخصی به جای نظرات کارشناسی و دانش بنیان شد. تا اینکه دوباره و اینبار با انتصاب سید صادق موسوی و بلافاصله با بازگشت سعید پور اسماعیلی به معاونت آموزش انجمن و بازگشت اختیارات آرش رصافی به عنوان معاونت تولید پروژه نیمه کاره بازنگری در ساختار انجمن از نو آغاز شده. هر چند که با کنار رفتن حجتالله ایوبی و روی کار آمدن محمد مهدی حیدریان روند نوسازی انجمن با مانعی بزرگتر روبهرو شد.
محمد مهدی حیدریان روند تغییرات انجمن سینمای جوانان ایران را متفاوت از نظر و ایدههای مدیران جوان انجمن میدید و تقریبا بلافاصله با روی کار آمدنش ایدههایی چون تعطیلی دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران، تعطیلی بخش آموزش و افزایش توان تولید و عرضه انجمن تحت عنوان «نهضت تولید محتوا» را در دستور کار قرار داد. دستوراتی که بدون در نظر گرفتن ماهیت حوزه فیلم کوتاه و صرفا با الگو برداری از فرآیندهای سینمای بلند ارائه شده بودند. به دلیل همین تناقض بزرگ هم این ایدهها با مقاومت مدیران انجمن و واکنش جامعه فیلم کوتاه عملی نشدند. اما عملا انجمن سینمای جوانان ایران را به زیرمجموعهای نهچندان محبوب در ساختار سازمان سینمایی بدل کردند؛ وضعیت جدیدی که کم توجهی به روند نوسازی انجمن و نیز ایجاد اختلال در روند تزریق بودجه مصوب انجمن را به همراه داشت.
جایگاه انجمن در بودجه سازمان سینمایی
نکتهای که مورد اغفال واقع شده این است که انجمن ردیف بودجه مشخصی در سازمان سینمایی و ساختار دولت و مجلس دارد، اما عملا سازمان سینمایی با نادیده گرفتن این مسئله همواره به شکلی سلیقهای با میزان و کیفیت بودجه انجمن برخورد کرده است. به همین دلیل نیز مشکلات مالی و تاخیر در پرداخت اعتبارات به امری عادی در خانواده فیلم کوتاه تبدیل شده است. این در صورتی ست که افزایش کیفیت تولید انجمن، افزایش اقبال بینالمللی و موفقیتهای جشنوارهای و نیز کاربردیتر شدن ساختار آموزشی انجمن نتایج کاملا ملموس بهروزرسانیهای هر چند ناکامل اما به اجرا درآمده انجمن هستند.
مدیران تازه، طرحهای تازه
با تمام اینها در چند روز گذشته و با روی کار آمده سرپرست تازه سازمان سینمایی خبرهایی از ایدهای برای تغییر ساختار سازمان سینمایی از گوشه و کنار شنیده میشد؛ تا اینکه مهدی یزدانی در مصاحبه با وبسایت «سینما سینما» و حسین انتظامی در گفتگو با برنامه «شهرفرنگ» تصویری از ایدههای مدیران سازمان برای تغییرات مد نظر خود را ترسیم کردند. تصویری که وقتی به مقوله انجمن سینمای جوانان ایران میرسید با عنوان ایده «اداره دفاتر انجمن توسط هیات امنا» چندان در نظر کارشناسان و فعالین حوزه فیلم کوتاه و نیز بدنه انجمن سینمای جوانان ایران تصویر مثبتی را ایجاد نمیکند. چرا که عملا و با توجه به تجربیات کاربردی و شناختی که در این خصوص وجود دارد، واگذار کردن اختیار دفاتر انجمن به مدیران استانی ایدهای نه در راستای افزایش کارایی و تمرکز زدایی که اتفاقا طرحی ست که منجر به کاهش راندمان کاری و در نهایت منجر به رکود و حتی تعطیلی دفاتر انجمن خواهد شد. اینکه چرا چنین تصمیمی در پشت درهای بسته و بدون تحقیق اتخاذ شده جای سوال دارد. اما بلافاصله بعد از انتشار مصاحبههای مذکور، نخستین مخالفتها از سوی سرپرستان دفاتر و فیلمسازان شهرستانها آغاز شده است. دلیل اصلی مخالفت با این ایده نیز آشنایی دقیق این بخش از بدنه انجمن با ساختار مدیریتی استانی چون شهرداریها، استانداریها، ادارات ارشاد و مراکز صدا و سینما است. در واقع با استناد به گفته تعدادی از سرپرستان انجمن در صورت عملی شدن چنین طرحی دغدغههای متنوع این سازمانها، آگاهی اندک و اولویتهای متفاوتشان، اختلال گستردهای در رفتار دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران به وجود خواهد آورد که محتملترین نتیجهاش رکود فعالیتهای دفاتر انجمن است.
پیامد این تغییرات چه خواهد بود
از سویی در چنین ساختاری، ستاد مرکزی انجمن که قلب تپنده آن به شماره میرود ماهیت وجودی خود را از دست خواهد داد و با بیاثر شدن نقش راهبری ستاد مرکزی و ماهیت مستقل دفاتر، عملا دیگر انجمن سینمای جوانان ایران وجود فیزیکی نخواهد داشت.
چنین تحلیلهایی به راحتی و با در نظر گرفتن عدم محبوبیت انجمن در نظر مدیران بالا دست سازمان در دو سال گذشته، راه را برای نتیجهگیریهای تلخی فراهم میکند. نظیر اینکه مدیران سازمان سینمایی در کنار سایر ایدههای خود بدشان نمیآید ساختار یگانه انجمن سینمای جوانان ایران را با طرحی هوشمندانه از هم بپاشانند. خصوصا که مقاومتهای گسترده صورت گرفته در مواجهه با طرحهای مشابه قبلی آنها را از این مسئله آگاه کرده که برای دستیابی به خواسته خود نیاز به طرحی پیچیده و در ظاهر جذاب دارند. طرحی که ظاهرا حرف از تمرکز زدایی و تقسیم بیواسطهتر بودجه میزند. هر چند امیدواریم این ایدهها همچنان حاصل عدم آگاهی و تصمیمی بدون نظر کارشناسی، اما خیرخواهانه باشد.
مجمعی برای فیلمهای کوتاه
مدیران ارشد سازمان سینمایی متاسفانه به این نکته توجه نکردهاند که قواعد سینمای بلند هرگز قابل تطبیق با حوزه فیلم کوتاه نیست. با نگاهی ساده و گذرا در تمامی کشورهای صاحب سینما و پیشرو در این صنعت، به راحتی میتوان متوجه این موضوع شد که رفتار سازمانی در حوزه فیلم کوتاه قواعد مشخص خود را دارد و این قواعد کاملا متفاوت از ساختار سینمای بلند هستند. این موارد در نزد کارشناسان فیلم کوتاه و بدنه انجمن سینمای جوانان ایران جزو بدیهیترین اصول سازمانی و دانش این حوزه به شمار میروند. اما متاسفانه مدیران ارشد سینمایی کشور هیچگاه در تصمیمات خود نظر انجمن سینمای جوانان ایران، صنف فیلم کوتاه و دیگر فعالین متخصص این حوزه را جویا نمیشوند و با ذهنیت و دانش سینمای بلند برای فیلم کوتاه نسخه میپیچند.
نیم نگاهی به اتفاقات دو سال گذشته موید این مسئله غمانگیز است که تمامی طرحهای و ایدههای ارائه شده از سوی سازمان سینمایی یا با مقاومت جامعه فیلم کوتاه روبهرو شده و یا در صورت اجرایی شدن آسیبزا بودهاند. این در شرایطی است که مدیران و کارشناسان انجمن خود مشتاقتر از همه به دنبال تغییر و نوآوری هستند. اما این انگیزهها همواره با مانعتراشیها و عدم همکاری مدیران بالادست به بن بست خوردهاند. شنیدهها حاکی از ارائه به بیش از ۵ طرح جامع در چند سال گذشته از سوی انجمن سینمای جوانان ایران برای بازنگری در ساختار اجرای ست که هیچگاه به نتیجه نرسیدهاند.
اصلاح یا اضمحلال
باید در نظر داشت که هیچ کس ماهیت وجودی انجمن سینمای ایران را زیر سوال نمیبرد و حتی سرسختترین منتقدین این نهاد نیز همواره حرف از تغییر و بهروزرسانی آن به منظور رفع نواقص و آسیبهای آن زدهاند. در واقع خانواده فیلم کوتاه ایران که بخش قابل توجهی از بدنه حرفهای سینما و تمامی بدنه جوان آن را شامل میشود، متفق الوقول حضور و فعالیت انجمن سینمای جوانان ایران را برای سینمای ایران حیاتی میدانند. حال چرا مدیران سازمان سینمایی علیرغم وجهه بیرونی گفتههایشان که همواره حاکی مباهات به افتخارات انجمن سینمای جوانان ایران بوده، با چنین ایدههایی ساختار یگانه انجمن را در خطر تضعیف و انحلال قرار دادهاند خود جای سوال دارد.
انجمن از بودجه سینمایی کشور چه سهمی دارد؟
در این بین توجه به یک نکته نیز میتواند در روشنتر شدن مسئله موثر باشد. انجمن سینمای جوانان ایران با ۶۰ دفتر و ۱۰ نمایندگی در سراسر کشور، متولی برگزاری مهمترین و بزرگترین جشنواره فیلم کوتاه خاورمیانه و نیز جشنوارههای متعددی چون جشنوارههای منطقهای، جشنواره تسنیم و جشنواره نماز و نیایش و هچنین به عنوان بزرگترین ارگان آموزش سینما و تولید فیلم کوتاه در کشور ــ با آماری چون آموزش بیش از هزار هنرجو در سال و تولید نزدیک به هزار فیلم کوتاه در قالب تولیدات آموزشی، نیمه حرفهای و حرفهای ــ (عملا بزرگترین زیرمجموعه سازمان) کمترین بودجه تخصیص یافته با اختلافی فاحش نسبت سایر زیرمجموعههای سازمان سینمایی را به خود اختصاص میدهد.
در واقع بودجه ۱۷۰ میلیارد ریالی انجمن در مقایسه با بودجه همتای خود مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی با تنها یک ساختمان اداری در تهران، پرسنلی بسیار کمتر، برگزاری تنها یک جشنواره و تولید کننده حداکثر ۱۰۰ فیلم مستند کوتاه و بلند در سال با اختلاف کمتر است. نکته قابل توجه دیگری که در مورد بودجه انجمن وجود دارد این است که تنها ۷۰ تا ۸۰ درصد بودجه انجمن هر سال به این نهاد پرداخت میشود. یعنی عملا بودجه انجمن سینمای جوانان ایران ۱۴۰ میلیارد ریال است که پرداخت نامنظم آن پتانسیل عملیاتی آن را کاهش هم میدهد. پس طرح مسائلی چون صرفهجویی در بودجه و کاهشان اعتبارات مالی دولت به خاطر شرایط اقتصادی کشور نیز در مورد انجمن سینمای جوانان ایران به هیچ عنوان صدق نمیکند.
حال با در نظر گرفتن همه این موارد و مشاهد موج گسترده اعتراضات خانواده فیلم کوتاه که در همین یکی دو روز آغاز شده، باید به نکاتی مهم توجه داشت: بدنه انجمن به ضرورت تغییرات جهت افزایش کاربری موثر در راستای پرورش نسل تازه سینمای ایران آگاه است. خانواده فیلم کوتاه ایران و خانواده سینمای ایران نیز همراه با این آگاهی و ایمان به جایگاه حیاتی انجمن یکصدا هستند. اما هر بار به دلیل موانع خواسته یا ناخواسته بیرونی روند این بهروزرسانیها با اختلال همراه شده که نتیجه آن وضعیت کنونی انجمن سینمای جوانان ایران است.
نیاز به نوزایی
انجمن سینمای جوانان ایران حالا و در این بزنگاه تاریخی میتواند تهدید پیش آمده را به یک فرصت بزرگ بدل کند. به نظر باید جسورتر بود و با کنار زدن ایدههایی چون تغییر و بهروزرسانی حرف از نوزایی زد.
انجمن سینمای جوانان ایران با وارد شدن به یک بازه تحقیقاتی و برنامهریزی گسترده با استفاده از تمامی توان بدنه متخصصی فیلم کوتاه میتواند با یک پوستاندازی بزرگ به سازمانی کاملا نو بدل شود. این انجمن تازه باید با افزایش توان عملیاتی و حیطه اختیارات، خلاء نظارتی، حمایتی و هدایتی موجود در عرصه فیلم کوتاه را پر کند. جالب اینجاست که روند این نوزایی با افزایش کاملا معقول اعتبارات و اعتماد مدیران سازمان کاملا دست یافتنی ست چرا که این اراده را به خوبی میتوان در مدیران انجمن مشاهده کرد.
این تهدید بزرگ بهترین فرصت انجمن سینمای جوانان ایران است، چرا که شاید سازمان سینمایی به این باور و آگاهی برسد که ساختار یگانه انجمن سینمای جوانان ایران مهمترین ناجی وضعیت اسفبار سینمای حرفهای است. موفقیتهای خیرهکننده فیلمسازان جوان در عرصههای جهانی، کیفیت غیرقابل انکار تولیدات آنان و دانش و انگیزه بیسابقه نسل تازه میتواند زیر سایه سازمانی مدرن و کارآمد هدیهای را به سینمای ایران بدهد که تمام ریل گذاریها و نهضت سازیهای گذشته در تحقق آن شکست خوردهاند. هدیهای که نیازمند بودجههای سرسام آور نیز نیست و تنها با اختصاص یک اعتبار مشخص و مطمئن میتواند به دست آید. این سردرگمی بزرگ آبستن آرمانهای بزرگتر است و مدیران سینمایی کشور باید به آن آگاه شده و اعتماد کنند.
فیدان در شبکههای اجتماعی