نگاهی به اهمیت بازیگری در فیلم کوتاه و عدم توجه جشنوارههای فیلم کوتاه به آن…
با نگاهی گذری به فیلمهای کوتاهی که حدود ۱۰ سال از تاریخ ساخت آنها در کشور ما میگذرد، متوجه خواهیم شد که پایین بودن کیفیت و سطح فنی این آثار، به نسبت فیلمهای بلندی که در همان سالها ساخته میشدند، بسیار مشهود بوده است. در آن زمان فیلمهای بلند سینمایی با دوربین سی و پنج میلیمتری و فیلمهای کوتاه در بهترین حالت با یک دوربین پی . دی ۱۵۰ فیلمبرداری میشدند. به همین علت حتی بهترین فیلمهای کوتاه هم در نگاه اول رنگ و بوی آماتوری داشتند و میشد با دیدن یک پلان، تشخیص داد که با فیلمی کوتاه یا بلند روبهرو هستیم. ولی امروزه پیشرفت تکنولوژی، ارزان شدن و در دسترس بودن آن، تفاوت میان دوربینهای فیلمبرداری فیلم کوتاه و بلند را از بین برده است، به همین دلیل در حال حاضر خروجی تصویر یک فیلم کوتاه چیزی کمتر از یک فیلم سینمایی ندارد.
گسترش فضای مجازی و شبکههای اینترنتی باعث شده است فیلمسازان به راحتی به فیلمهای آموزشی و پشتصحنه آثاری که در سرتاسر دنیا تولید میشود، دسترسی داشته باشند. این موضوع کمک میکند تا فیلمسازان امروزی، هنگام ساخت اولین فیلم کوتاهشان تا حد زیادی دستور زبان سینما را بشناسند و مثل فیلم کوتاهسازان نسلهای پیشین، به مسائل پیش پا افتاده و درعینحال با اهمیت در زبان سینما – مثلِ خط فرضی – بسنده نکنند. از طرفی تماشای نتیجه کار فیلمسازان پیشین باعث میشود فیلمکوتاه سازان امروز آگاهی بیشتری نسبت به مسیرشان داشته باشند و سراغ آزمون و خطاهایی که بارها و بارها مشابه آن در کشورهای مختلف دنیا تجربه شده و نتیجه مثبتی به همراه نداشته است، نروند.
از طرفی یکی از دلایلی که سینمای کوتاهمان در گذشته رنگ و بوی آماتوری داشت، اهمیت ندادن فیلمکوتاهسازان به مقوله بازیگری و استفاده از بازیهای به شدت تصنعی در فیلمهای کوتاه بود. در آن زمان اغلبِ کارگردانها، کارگردانی را در دکوپاژ و میزانسن دادن خلاصه میکردند و بازی گرفتن از بازیگر برایشان اهمیتی نداشت. در دورانی که سینمای بلند ما در پیروی کورکورانه از فیلمهای کیارستمی فقید به سر میبرد، سینمای کوتاهمان هم مشغول به کار با نابازیگران بود اما با موج جدیدی که از اواخر دهه هشتاد در فیلم کوتاه وارد شد، توجه به بازیگری بیشتر از قبل اهمیت پیدا کرد. فیلمهای کوتاه نیز با پیروی از جریانی که به واسطه حضور فیلمسازانی چون اصغر فرهادی در سینمای بلند رایج شده بود، بیشتر به سمت فضای شهری و آپارتمانی آمدند. با ورود به فضای رئالیستی و اجتماعی، اجرای واقعگرایانه نقشها نیز اهمیت پیدا کرد. علاقهمندان به آثار فرهادی در همان اولین تجربه ساخت فیلمهای کوتاهشان هم سعی کردند از آموزههای او استفاده کنند و برای فیلمهای کوتاهشان تمرین بازیگری بگذارند.
مجموع این تغییرات باعث شده است که عرصه فیلم کوتاه در کشور ما شکل و شمایلی حرفهای به خود بگیرد. یکی از مهمترین تفاوتهایی که سینمای کوتاه ما با سینمای بلندمان دارد، تنوع و جسارت است، همان چیزی که کمتر در سینمای بلند شاهدش هستیم. به همین دلیل در سینمای کوتاهمان کمتر فیلمهای شبیه به هم میبینیم و تنوع ژانر در این گونه سینما بیشتر به چشم میخورد.
شاید کمی قبلتر فیلمهای کوتاه فقط به اعتبار نام کارگردانهایشان شناخته میشدند ولی امروزه تمرکز روی سایر بخشهای یک فیلم باعث شده است خیلی از فیلمهای کوتاهِ موفق را بخاطر توانمندی فیلمبردار، تدوینگر، صدابردار و یا غیره به خاطر بیاوریم. گواه این ادعا فیلمبرداران، تدوینگران و صدابرداران فیلم کوتاه هستند که سالهاست در این عرصه فعالیت میکنند و به یک عضو صنفی تبدیل شدهاند. از طرفی تعدد جشنوارههایی که فیلمهای کوتاه را مورد قضاوت قرار میدهند، یکی دیگر از دلایلی است که فعالان این عرصه را ثابت قدم کرده و آنها را به تجربهگرایی در فیلم کوتاه ترغیب کرده است.
در این میان جشنوارههایی چون جشن خانهسینما و فیلم کوتاه تهران هم نقش بسزایی در تخصصی کردن عوامل فیلم کوتاه داشتهاند. چون به این واسطه فعالان صنوف مختلف در فیلم کوتاه، کارشان را در چنین رویدادهایی مورد ارزیابی قرار داده و خیالشان راحت است که جایی برای ارائه کارهایشان وجود دارد تا زحمات آنها را مورد بررسی قرار دهد.
جشنوارههای فیلم کوتاه و مورد ارزیابی قرار گرفتن کار صنفهای گوناگون در این رویدادها باعث شده است همه اعضای یک فیلم با همدلی و همفکری برای هر چه بهتر شدن نتیجه کار تلاش کنند. دیگر مثل گذشته عواملِ یک فیلم کوتاه برای راه انداختن کار فیلمسازان به صحنه نمیآیند. این نوع ارزیابیها میتواند برای کشور ما که به لحاظ آموزش آکادمیک سینما با ضعف جدی روبهرو است، بسیار ارزشمند باشد.
تحقیقات آماری نشان میدهد درصد بالایی از افراد موفق در سینمای ما، در رشته مورد علاقهشان تحصیل نکردهاند. همچنین بسیاری از افراد علاقهمند به این رشته بخاطر پایین بودن سطح علمی دانشگاهها از ادامه تحصیل منصرف شده و انصراف دادهاند. بنابراین بسیاری از کسانی که در حال فعالیت در سینما هستند، به صورت خود آموز، تجربی و با تکیه بر راهنماییهای بزرگان سینما توانستهاند در این حرفه پیشرفت کنند. کسب تجربه در زمینه فعالیتهای سینمایی نیازمند آزمون و خطا بوده و ساخت فیلم کوتاه، مناسبترین امکان برای تجربهاندوزی در این حرفه است. این تجربهاندوزی نه فقط برای کارگردانهای فیلم کوتاه، که برای سایر عوامل آن نیز میتواند با اهمیت باشد.
همانطور که پیشتر اشاره شد، اهمیت به مقوله بازیگری در عرصه فیلم کوتاه از اواخر دهه هشتاد رنگ و رویی جدی به خود گرفت. واژه «نابازیگر» رفتهرفته برای فیلمسازان کوتاه بیمعنا شد و فیلمسازان ترجیح میدادند به جای استفاده از یک نابازیگرِ محض، فیلمشان را با بهرهگیری از دانشجویان بازیگری بسازند. داشتن آشنایی نسبی دانشجویان بازیگری از این حرفه باعث شده بود بازیگران، دیگر مثلِ گذشته عضو منفعلِ گروه نباشند.
در سالهای اخیر و در عرصه فیلم کوتاه بازیگرانی بودند که از یک فیلم کوتاه به فیلم بعدی رفتند و به همین واسطه به چهرهای شناخته شده در فیلم کوتاه تبدیل شدند ولی متاسفانه عمر حضورشان پایدار نبود. عدم دریافت حقوق مالی برای بازیگران فیلم کوتاه از جمله دلایلی بود که گرایش بازیگران را به فعالیت در سینمای کوتاه از بین برد. گرچه فیلمساز کوتاه سرمایهای ندارد که بخواهد به بازیگر و یا سایر عواملش حقوق بدهد ولی یک فرق اساسی میان حقوق نگرفتن بازیگران فیلم کوتاه با سایر عوامل پشت صحنه وجود دارد؛ برای مثال امکان دارد تدوینگر یک فیلم کوتاه برای تدوین یک فیلم حقوقی دریافت نکند ولی این شانس را دارد که در یکی از دهها جشنواره داخلی که در طولِ سال برگزار میشود، جایزهای نقدی دریافت کند. اگر دید مالی را هم کنار بگذاریم، یک بازیگر به واسطه نوع شغلش، بیشتر از هر متخصص دیگری در سینما میل به دیده شدن دارد. باتوجه به اینکه عموماً در کشور ما نمایش فیلم کوتاه محدود به جشنوارهها میشود، اگر جشنوارهها هم جایزهای تخصصی برای بازیگری نداشته باشند، پس بازیگر فیلم کوتاه باید با چه انگیزهای در این عرصه بماند؟ آن هم در شرایطی که غالبا فیلم کوتاهسازان بعد از ورود به سینمای بلند و ساخت اولین اثر سینماییشان به طور کل استفاده از بازیگرانی را که قبلا در فیلم کوتاه کنارشان بودند فراموش کرده و به بازیگران چهره روی میآورند!
رویدادهایی همچون جشنواره فیلم دانشجویی نهال مدتی است دو تندیس بهترین بازیگری مرد و زن را به برنامه کاری خود اضافه کردهاند و همین موضوع نقش موثری در انگیزه دادن به دانشجویان بازیگری و بازیگران فیلم کوتاه ایفا کرده است. اضافه شدن این تندیس، نقشِ مهمی در معرفی بازیگران فیلم کوتاه به سینمای بلند نیز داشته است؛ برای مثال مهسا علافر که در دوره یازدهم جشنواره تندیس بهترین بازیگر زن را دریافت کرد، بعد از این موفقیت برای بازی به فیلم «من دیهگو مارادونا هستم» بهرام توکلی دعوت شد. دریافت این نوع جوایز میتواند نقش بسزایی را در اعتماد یک کارگردان سینمایی به بازیگرانی که هنوز فیلم بلند بازی نکردهاند داشته باشد.
در سیوسومین دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران بعد از سیوسه دوره از برگزاری این جشنواره، اتفاقی امیدوارکننده رخ داد و تندیس بازیگری به جوایز جشنواره اضافه شد. حدود هشتاد درصد از نامزدهای بهترین بازیگری، بازیگران حرفهای سینمای بلند بودند و این اتفاق فاصله سینمای کوتاه و بلند را از بین میبرد.
دیده شدن و ارزیابی کار بازیگر، بسیار برای او اهمیت دارد و به این واسطه میتواند هرساله پیشرفت و سطح عملکرد خودش را ارزیابی کند. نگاه حاشیهای مسئولان جشنوارههای مهم فیلم کوتاه ایران به مقوله بازیگری، باعث شده است بازیگری فیلم کوتاه با وجود اهمیتی که دارد بیهویت بماند و مثلِ روزگارانی که به فیلم کوتاه مثل سیاه مشق فیلم بلند نگاه میشد، بازیگران هم به فیلم کوتاه نگاهی سیاه مشقی داشته باشند. نگاه سیاستگذاران جشنوارههای فیلم کوتاه به بازیگران فیلم کوتاه باعث میشود آنها همیشه در حاشیه بمانند و هیچ فعالیت صنفی در فیلم کوتاه نکنند.
سالهاست زمزمههایی از این دست شنیده میشود که قرار است به جشن مستقل فیلم کوتاه ایران (جشن خانهسینما) جایزه بازیگری اضافه شود. ولی هر سال بعد از آمدن فراخوان متوجه میشویم هنوز از نگاه جدی به بازیگری خبری نیست. تا پیش از این یکی از دلایلی که از سوی برگزارکنندگان جشن خانهسینما برای عدم اهدای جایزه بازیگری فیلم کوتاه مطرح میشد، این بود که چون بخش سینمای بلند و کوتاه باهم توسط خانهسینما برگزار میشود، نمیتوانیم تعداد جایزهها را افزایش دهیم. ولی با توجه به اینکه از امسال جشن فیلم کوتاه به صورت صنفی و مستقل برگزار خواهد شد، دیدن عدم توجه مجدد به بازیگری در فراخوان جشن فیلم کوتاه ایران خبر خوشحال کنندهای نبود.
گرچه همانطور که یک فیلمساز با گرفتن جایزه فیلمساز نمیشود، بازیگر هم با گرفتن جایزه بازیگر نخواهد شد؛ ولی نمیتوان نقش اینگونه تشویقها را در ایجاد انگیزه برای بچههای فعال در عرصه فیلم کوتاه نادیده گرفت. به امید روزی که جایزه بازیگری در جشن مستقل فیلم کوتاه ایران به جایزهای متداول بدل شود و بازیگری فیلم کوتاه نیز هویت خود را که همواره زیر سایهای پنهان بوده است، بیابد.
فیدان در شبکههای اجتماعی