۳۶۰ فیلم به دبیرخانه جشن خانه سینما رسید. لیست فیلمها را میتوانید در اینجا ببینید و اگر جزو متقاضیان شرکت در جشن مستقل فیلم کوتاه بودهاید مطمئن شوید که فیلم شما در لیست فیلمها هست یا نه؟
اما این فیلمها اعداد و ارقام جالبی را به یاد میآورند. مثلاً اینکه ۶۸ درصد فیلمها با تهیهکننده شخصی ساخته شدهاند و سهم تهیهکنندههای دولتی ۳۲ درصد است. از این تعداد انجمن سینمای جوان با ۵۷ فیلم (۲۵ درصد) رکورددار است و البته انتظاری غیر از این هم نیست. انجمن سینمای جوان، زمانی مهمترین و بزرگترین تولیدکننده فیلم کوتاه بود که امروزه این سهم را از دست داده است.
زمانی در بین تولیدکنندگان فیلم کوتاه نام تلویزیون و کانون پرورش فکری و مرکز گسترش، فراوان شنیده میشد اما امروز خبری از آنها نیست و گویا همچون افتخاری بزرگ، مرکز گسترش ترجیح داد که سهم تولید فیلم کوتاه را کلاً از یاد ببرد! این یک فاجعه فرهنگی است. تولید فیلم کوتاه که باید بخشی از وظایف نهادهای فرهنگی باشد، در حال فراموشی است و جای خود را به سرمایهگذاری در فیلم بلند داده، که به دلیل چرخه مالی اصولاً باید در بخش خصوصی قرار گیرند. کجای کار اشتباه است؟
اگر در شرایط تولید نیمهحرفهای فیلم کوتاه در ایران متوسط هزینه ساخت فیلم کوتاه را حدود ۱۰ میلیون تومان بگیریم که سازندگان فیلم کوتاه، گاه به رقمی کمتر هم قانعاند تولید ۳۶۰ فیلم در سال چیزی حدود سه و نیم میلیارد تومان میشود. آیا برای کشوری با ادعای فرهنگی و باوجود دهها نهاد فرهنگی، این مبلغ رقم بزرگی است؟ انجمن سینمای جوان تنها حدود یکپنجم را تأمین میکند، (آنهم به مدد علاقهمندانی که هنوز در این نهاد دولتی هستند) اما باید بخواهیم که این رقم لااقل به یکسوم برسد.
گله نمیکنیم. حال که دولت سهمی اندک از این تولید فرهنگی را آگاهانه و یا ناآگاهانه در اختیار دارد، آیا بخشهای خصوصی و فیلمسازان نمیتوانند روشهای مشترکی برای جذب سرمایه بیابند؟
من میدانم که میتوانند و در یادداشتهای بعدی به آن خواهم پرداخت. این را فیلمها و دنیای جدید میگویند!
این یادداشت پیش از این در وبسایت انجمن فیلم کوتاه ایران منتشر شده است.
فیدان در شبکههای اجتماعی