نوشته: سعید نجاتی
پیش ازمقدمه:
چهارمین دوره از یادداشتهای خودم را بازهم به نظر باید از یکی از جشنوارههای آلمان برای دوستان عزیز فیلم کوتاهیم بنویسم.
بینهایت از اظهار لطف و محبتی که به یادداشتهای قبلی من در جشنوارههای درسدن، سلولارت و اپن ایر داشتهاید سپاسگزارم.
درباره شهر ویسبادن:
این شهر زیبا در شمال شرق رود راین واقع شده و با اینکه از فرانکفورت کوچکتراست،…
پستهای با برچسب: : ‘یادداشت’
نوشته: عطا مجابی روز آخر، برای من فیلم زیادی برای دیدن باقی نمانده نبود، با اینحال پر بود از ایدههای هدر شده. علاوه بر این، چند باری در طول جشنواره، و خصوصا دو روز آخر، گمان کردم که مخاطبین کمی سیر شدهاند، و یا رفتارشان چندان که باید برازنده مخاطب حرفهای فیلم کوتاه نیست. چند فیلمی که دیدم و در ذهن ماند اینهاست: سوادکوهی…
نوشته: عطا مجابی روز چهارم جشنواره روزی بود که حس کردم فیلمسازها آگاهانه تلاش دارند فیلمهای سخت بسازند. از آن جملهاند: «بارسلونا» (داستانی، ۲۵دقیقه، پَرمر / روحبخش) تیتراژ پایانی فیلم این نوید را میدهد که بناست برای اولین بار از «رُول سیاه پایانیِ کلیشهای» خلاص شویم، اما «بارسلونا» هم به همان خبط معمول دچار میشود. این وضعیت در مورد کلیت فیلم هم صدق میکند: فیلم…
نوشته: عطا مجابی روز سوم شلوغترین روز جشنواره تا اینجای کار بود. به طوری که دست کم سه ربع زودتر باید مقابل سالن حاضر میبودید تا بتوانید «نشسته» فیلمها را ببینید. جلسه گپ و گفت مخاطبان با فیلمسازانِ آخرین سانس فیلمهای داستانی تا حدود ۱۲ و نیم شب و با حدود پانصد نفر بشرِ خوره فیلم ادامه یافت. به قول یکی از دوستان خوشا به…
نوشته: عطا مجابی روز دوم ثابت کرد که ایام طلایی فیلم کوتاه را پشت سر میگذاریم. دست کم من به خاطر ندارم در جشنواره فیلم کوتاه تهران در یک روز این تعداد فیلم خوب دیده باشم: «مرضیه» (28دقیقه ــ درناز حاجیها): مرضیه با بازیهای عالی، کارگردانیِ خط کشی شده و البته زندهاش، دقت به جزئیات و لایههای تصویریاش، با دیالوگنویسی ــ بخوانید دیالوگ ننویسی ــ…
فیدان در شبکههای اجتماعی