نوشته: میلاد مهیار
لابی ایدهای جسورانه است نه فقط از این جهت که فرصت دیده شدن به فیلمهای دیده نشده را میدهد بلکه به این علت که باعث میشود ارتباطی مستقیم و بیواسطه بین مخاطب و فیلمساز ایجاد شود و این فرصت بزرگی است برای فیلمسازانی که متواضعانه به دنبال بهتر شدن در کارشان هستند.
بارها با فیلمسازانی روبهرو شدهایم که از انتخاب نشدن فیلمهایشان در جشنوارهها گله و شکایت دارند و بارها حرفهایی از این جنس شنیدهایم که انتخاب فیلمها سفارشی ست و یا در انتخابها ارزش هنری ملاک نیست و عوامل بیرونی تاثیر گذار هستند. به هیچ وجه مدافع عملکرد جشنوارهها نیستم و در اینجا بیشتر سعی دارم به این مسئله بپردازم که در اکثر مواقع این اعتراضات و گلهها منطقی نیستند. چرا که فیلمسازها به دلیل رابطهی نزدیکی که با اثرشان دارند قوه تشخیصشان را از دست میدهند. و از طرف دیگر نمایش فیلمها در دایره دوستان و آشنایان که نظراتشان فاقد استدلالهای منطقی و همراه با تعارف است باعث میشود فیلمسازان گرفتار این توهم شوند که اثر کاملی ساختهاند. تنها راه حل برای این مشکل ایجاد رابطهای ارگانیک بین فیلمساز و مخاطب است. رابطهای که امیدواریم در لابی شکل بگیرد. تا شاید کمکی باشد به فیلمسازان در جهت شناخت مخاطب و در پی آن شناختی درست و واقع بینانه از آثارشان. برای نمونه اگر نگاهی به کامنتهای که زیر پست فیلمها گذاشته میشود بیندازیم، متوجه اختلاف فاحشی بین نظرات آشنایان و عوامل فیلمها و مخاطبان عادی خواهیم شد. و این میتواند پیامی مهم و جدی برای فیلمسازان داشته باشد.
امکان دیگری که لابی برایمان ایجاد میکند این است که نگاه واقع بیانهتری نسبت به وضعیت سینمای کوتاه و فیلمهای تولید شده در طول سال داشته باشیم. شاید تا پیش از دیده شدن این فیلمها در لابی اکثرا تصور میکردیم کل فیلمهای تولید شده در سینمای کوتاه ایران در سطح آثاری همچون «روتوش» و «حیوان» و… است. اما لابی ما را با قسمتی دیگر از آثار تولید شده آشنا کرد. آثاری که از جهات مختلف (ایده، تکنیک و…) دارای مشکلاتی جدی و بنیادین هستند. و شاید آسیب شناسی این امر موجب شود در آینده با فیلمهای بهتری مواجه شویم.
این اتفاقات زمانی رخ میدهند که فیلمسازان بتوانند ارزیابی واقعبینانهتری از آثار خود و وضعیت کلیای که درون آن فعالیت میکنند داشته باشند، کمتر غرغر کنند، دست از فرافکنی بردارند و کمی هم مشکل را در خودشان جست و جو کنند. اینجا جا دارد ارجاعی بدهم به یکی از فیلمهای نمایش داده شده در لابی.
در فیلم کوتاه «شو تایم» یکی از شخصیتها در حالی که چاقو را بیخ گلوی دختری گذاشته و فیلمبرداری میکند دوربین را جلوتر میبرد و میگوید: اکستریم کلوز آپ! من این دیالوگ را از فیلمساز به عاریت میگیرم و از فیلمسازان عزیر درخواست میکنم دوربینشان را به طرف خودشان برگردانند و در یک نمای کلوز به خودشان، دانششان و از همه مهمتر تجربه زیستهشان نگاه کنند.
مواردی که در بالا اشاره شد بیشتر جنبههای مثبت بستری بود که لابی برای فیلمسازان ایجاد کرده است. از طرف دیگر خود لابی هم با معضلاتی دست به گریبان است. یکی از این معضلات کیفیت پایین فیلمهای به نمایش در آمده است. سوالی که در این زمینه پیش میآید این است که آیا باید همهی فیلمهایی که امکان نمایش در جشنوارهها را نداشتهاند در لابی به نمایش در آیند؟ نباید برای نمایش فیلمها محدودیتی قائل شد؟
اگر قرار باشد فیلمها بدون اعمال هرگونه محدودیتی به نمایش در بیایند ممکن است باعث شود در آینده لابی تبدیل شود به مکانی که فقط فیلمهای بد را نشان میدهد و این موضوع مسئله وضعیت مخاطب را پیش بکشد. این در حالیست که در حال حاضر بهطور میانگین فیلمها بین ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ بازدید دارند. به نظر میرسد باید از نمایش بعضی از فیلمها که ضعفهای شدید ساختاری و محتوایی دارند جلوگیری کرد. البته باید در اجرای این فیلترینگ با دقت و محتاطانه عمل کرد چرا که قرار نیست استاندارهای لابی برای نمایش فیلمها با استانداردهای جشنوارهها یکسان نباشد. برای انتخاب فیلمها میتوان چارچوب مشخصی داشت البته چارچوبی که میدان وسیعتری از فیلمها را در بر بگیرد در ادامهی این روند نقد به ما این امکان را میدهد تا فیلمهای به نمایش درآمده را با حوصله بیشتر و نگاه سختگیرانهتری بررسی کنیم.
متاسفانه همانطور که سالها بعضی از فیلمسازان از وضعیت بیمار نمایش فیلم استفاده کردند تا بیاستعدادیشان را پنهان کنند دوستان دیگری در امتداد رفتارهای متناقضشان در نقش مدافعان آزادی اکران و نمایش فیلمها ظاهر شدند در حالی که برای اجرایی شدن این ایده قدم از قدم برنداشتند. چون دغدغهشان اعتلای سینمای کوتاه نبوده و نیست. ولی حالا لابی این امکان را برای فیلمسازان به وجود آورده تا با شهامت با مخاطبشان و از آن مهم آثارشان روبهرو شوند. و از پس نقابها و ژستهای کلیشهای و البته مرسوم به سینما بنگرند.
باید به انتظار نشست و دید که چنین حرکتی در نهایت چه مسیری را طی خواهد کرد و چه نتایجی را رقم خواهد زد.
فیدان در شبکههای اجتماعی