پوریا ذوالفقاری در جلسه نقد و بررسی ۵ فیلم کوتاه در سینما تک خانه هنرمندان بیان کرد فیلم کوتاه تجربی عرصه خطر کردن است.
به گزارش فیدان وبسایت تخصصی فیلم کوتاه، به نقل از خبرگزاری مهر، در یکصد و سیامین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران که با همکاری انجمن فیلم کوتاه ایران پنجشنبه ۲۳ مهر در تالار استاد شهناز برگزار شد، پنج فیلم کوتاه «جاده مسدود است» ساخته وحید حاجیلویی، «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد» به کارگردانی بابک امینی، «رها» ساخته امیر پارسامهر و پیمان نعیمی، «زمان» به کارگردانی مهدی پیران و «نیوزیف» ساخته محمد اسماعیلی به روی پرده رفت و بعدازآن نشست نقد و بررسی فیلم با حضور پوریا ذوالفقاری، وحید حاجیلویی، پیمان نعیمی، محمد اسماعیلی و با اجرای نیما عباسپور برگزار شد.
در ابتدای این نشست عباسپور از زندهیاد ایرج کریمی یاد کرد و پسازآن نیز ذوالفقاری ضمن یادی از هما روستا گفت: وقتی از زندهیاد هما روستا حرف میزنیم، از هنرمندی اصیل سخن میگوییم. فیلم کوتاه نیز فرمت و قالبی اصیل برای بیان صادقانه سازندگانی است که هنوز وارد یکسری بازیها نشدهاند. فیلمهایی که امشب مشاهده کردیم، فیلمهایی دشوار بودند که نباید ساخت آنها را به کارگردانهایشان محدود کنیم. این فیلمها ازنظر تصویربرداری، تدوین و طراحی صحنه از بسیاری از فیلمهای بلندی که این روزها ساخته میشود، بهتر بودند. بهعنوانمثال فیلم «زمان» طراحی صحنه و تدوینی واقعاً قابلتحسین دارد. اگرچه جمله آغازین فیلم که گفتهای از هایدگر در باب زمان است، میتواند برای مخاطب پسزننده باشد و اجازه ورود به دنیای فیلم را ندهد. درواقع چنین آغازی، فیلم را تبدیل به مجموعهای از کدها میکند که باید توسط مخاطب باز شود.
وی سپس به فیلم «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد» اشاره کرد و توضیح داد: با این فیلم ارتباط چندانی برقرار نکردم. اطلاعات فیلم تا حدود دقیقه ۱۳ فیلم، از مخاطب پنهان نگه داشته شده و صرفاً جملاتی مبهم ادا میشود. گویی کارگردان برگ برندهای در دست دارد تا از آن برای غافلگیر کردن مخاطب استفاده کند. این در حالی است که حتی در فیلم بلند هم عدم ارائه اطلاعات به مخاطب در دقایق آغازین فیلم، میتواند موجب کنارهگیری بیننده و عدم ارتباط درست او با فیلم شود. به گمان من اتخاذ این استراتژی برای یک فیلم کوتاه انتخاب خوبی نبوده است. ضمن اینکه بازیهای فیلم را نیز یکدست ندیدم.
ذوالفقاری در ادامه و در جواب سؤالی در مورد ضرورت وجود نهادی برای حمایت از حقوق حیوانات و نحوه نمایش آنها در سینما گفت: از قوانین حاکم در دیگر کشورها اطلاع دقیق ندارم ولی خطر قائل بودن به چنین منطقی این است که نمیتوان جلوی بسط این منطق توسط دیگران را گرفت. ادامه همین منطق است که درنهایت منجر به عدم اکران «خانه پدری» به دلیل وجود سکانسی خشن میشود.
این منتقد سینمایی سپس در پاسخ به پرسشی در خصوص کارکردهای مختلف ساخت فیلم گفت: شاید معیارهایی مثل سرگرمکننده بودن و به فکر واداشتن مخاطب در چارچوب فیلم داستانی پذیرفته شده باشد اما وقتی بنا بر انجام کار تجربی است نمیتوان با چنین ملاکهایی به قضاوت پرداخت. در این فیلمهای کوتاه، نه معیار زیبایی لزوماً موردتوافق عام است و نه سازندگان آنها اساساً به دنبال مخاطب عام هستند. فیلم کوتاه تجربی عرصهای برای خطر کردن کارگردانهاست. باید به کارگردانها فرصت داد ذهنیت خود را جلوی دوربین بیاورند، ولو اینکه مرتکب اشتباه شوند. مجموعهای از تجربهها باید طی شود تا درنهایت همه اینها بهجایی برسد که کارگردان تکلیف خودش را با سینما روشن کند. متأسفانه عارضهای که این روزها سینمای ایران را گرفتار خود کرده این است که در فیلمهای کوتاه چنین اتفاقی نمیافتد و درنتیجه کارگردانها در هنگام ساخت فیلمهای بلند خود، دست به حرکات عجیبی میزنند تا توجه مخاطب را به خود جلب کنند. برای نمونه، در فیلمهای بلند گاهی شاهد میزانسنهای عجیبوغریبی هستیم که گویی بیشتر بهقصد خودنمایی ساخته میشوند. از این منظر ایرادی به وجود چنین نگاهی در ساخت فیلم کوتاه نمیبینم.
وی افزود: فیلم کوتاه قالبی برای دست زدن به همین کارهاست. متأسفانه از زمانی که برای ساخت فیلم بلند خواستار رزومهای شامل فیلم کوتاه از کارگردانها شدهاند، فیلمهای کوتاه ما درواقع به فیلمهای بلند کوتاه شدهای تبدیل شدهاند که قصه را فشرده کرده و پای تعلیق را هم به فیلم کوتاه بازکردهاند. علاوه بر این شاهدیم که در ساخت فیلم کوتاه نیز از بازیگران شناخته شده بهره گرفته میشود. معیار دیگری که باید در نظر گرفته شود این است که فیلم به قراردادی که در ابتدای فیلم با مخاطب میگذارد، تا انتها پایبند باشد. اگر این ملاکها را در نظر بگیریم میبینیم که «نیوزیف» شکلی ایدئال از فیلم کوتاه است؛ این فیلم در قالب فیلم کوتاه، مبتنی بر یک شوخی است که البته معنای تحقیرآمیزی ندارد. موقعیت تعریف شده در فیلم کاملاً مشخص است و کارگردان قصد انجام کارِ ویژهای ندارد. درواقع یک موقعیت فشرده است که در یک سیر سینوسیِ درست طی میشود. در فیلم «رها» نیز شاهد اهمیت فرم در ساخت فیلم کوتاه هستیم. اگرچه گویی طبق قانونی نانوشته سازندگان فیلمهای کوتاه سراغ موضوعات انتزاعی میروند اما در اینجا شاهد فیلمی اجتماعی با ساختاری مشخص هستیم. «رها» داستان زندگی یک خانواده در سه دوره تاریخی است که میتوان آن را یک فیلم مستند به معنای لغوی دانست و این نکته مثبت فیلم به شمار میرود. دیگر نقطه قوت فیلم نیز پایبندی کارگردان به قراردادهایش تا آخرین پلان فیلم است، از نحوه حرکت دوربین گرفته تا نحوه ورود از یک دوره زمانی به دوره زمانی دیگر.
در ادامه اسماعیلی به چگونگی ساخت فیلم «نیوزیف» پرداخت و گفت: این فیلم برداشتی آزاد از «افسانه سیزیف» است که برای اسم فیلم، واژهای جدید ساختیم و کد «زیف» را نیز در آن لحاظ کردیم. این فیلم بهمنظور صرفهجویی در هزینهها، در سه جلسه ضبط شد و کار انجام شده بیشتر به مسابقه دو امدادی با همراهی مهرداد متجلی شباهت داشت. ایده ساخت فیلم درواقع به یک کار کلاسی برمیگردد که چگونه از کهنالگوها، استفادهای مدرن و پستمدرن داشته باشیم. بنابراین ایده عبث بودنِ سیزیف را به یک کار روزمره مدرن گره زدم و بهمرور آن را تکمیل کردم. زندگی ما در ساختمانهایی که شبیه قوطی کبریت است، درواقع تکرار بازی سیزیف است با این تفاوت که این بار سنگی در دست نداریم.
پسازآن حاجیلویی کارگردان «جاده مسدود است» در خصوص نحوه شکلگیری ایده فیلم گفت: در زمستان ۸۶ و در مسیر سفر از همدان به تهران با وانتی روبرو شدیم که منبری را در پشت خود حمل میکرد و در آن برف سنگین، در حال طی مسیر در جادهای فرعی بود. در ادامه همین ایده را بسط دادیم و طرح اولیه فیلم توسط برادرم نوشته شد و سپس فیلمنامه را به نگارش درآوردم. این فیلم را که طی پنج روز و در شرایطی دشوار ساخته شد، گامی بلند در مسیر حرفهای خود میدانم و از ساخت آن بسیار خوشحال هستم.
نعیمی نیز در توضیح نحوه ساخت «رها» گفت: ماجرای «رها» به نسلی مربوط میشود که اسمهای زیادی برایش ساختهاند اما مهمترین ویژگی آن گمشدگی است. ازلحاظ فرمی نیز دلیل وجود سه اپیزود این بود که عدد سه، ازنظر فرمال ترکیبی طلایی دارد. اپیزود اول بیشتر مبتنی بر جذابیت طراحی صحنه و اپیزود دو مبتنی بر گذر زمان است. ازآنجاییکه امکان تکرار این دو در اپیزود سوم وجود نداشت، بنابراین اپیزود سوم صرفاً بر اساس قصه پیش میرود. تصویر گرفتن از پلههای ساختمان و صرف زمان برای آن در فیلم به این دلیل بود که وقتی مخاطب را از یک دهه به دههای دیگر میبریم، نیاز به زمانی داریم تا دوره پیش بهخوبی در ذهن او تهنشین شود. پلهها درواقع محل گذر زمان است و استفاده از آن در فیلم، گذشت زمان را برای مخاطب باورپذیر میکرد.
فیدان در شبکههای اجتماعی