نوشته: سید فیلد
ترجمه: مازیار تهرانی
اشتباه نکنید. پیچینگ یک هنر است. هر فیلمنامه با یک ایده شروع میشود و اگر میخواهید یک فیلمنامه براساس ایدهتان بنویسید، شانس این را دارید که آن را ارائه یا پیچ کنید، فرصتی طلایی برای ملاقات رودرو با مدیرانِ کمپانیها، تهیهکنندگان و کارگزارانی که مشتاقِ فیلمنامههای خوب هستند.
پیچ یا ارائه چیزی بیش از یک ارائه کلامی از یک ایده، مفهوم، موقعیت یا داستان نیست. البته میتوانید از عکسها، پیشنهادها، مقالات و یا هر چیز دیگری برای ارائه بهتر استفاده کنید.
وقتی در مورد پیچینگ صحبت میکنیم، در مورد ارائه یک ایده صحبت میکنیم. این دقیقا به چه معنی است؟ به این معنی که شما با یک ایده منحصر به فرد، تلاش میکنید یک مدیر تولید، یا نماینده، تولید کننده یا کارگزار را متقاعد کنید که برای ساختِ فیلمنامه به شما پول پرداخت کنند.
زمانی که پیچ میکنید باید به یاد داشته باشید که در حال تبلیغِ داستان هستید، در حالیکه شخصیت و عمل (کشمکش) ممکن است مانند چسبی باشد که همه چیز را در کنار هم قرار میدهند، اما توجه داشته باشید همه چیز با داستان شروع میشود.
در هر جلسه پیچینگ، حدود ۱۵ یا ۲۰ دقیقه وقت دارید. این به معنای شناخت نکات کلیدی اصلی داستانتان است. شما چطور داستان را پرداخت کردهاید، داستان در مورد چه شخصیتی است، تغییرات شخصیت اصلی چیست؛ به عبارت دیگر، چه چیزی در داستان شما وجود دارد که باعث میشود مخاطبان برای دیدنِ آن پول بپردازند.
قبل از اینکه حتی شروع به ارائه ایده خود کنید، خط داستانی شما به ساختاری برای عناصرِ اصلی و کلیدی نیاز دارد. این به معنای شناخت شخصیتها و پیچیدگیهای آنهاست… یعنی ایده شما باید با اشتیاق، وضوح و بیهمتا دیده شود. شما نیاز دارید که شروع، میانه و پایان را بدانید. آیا میتوانید بازیگر مرد یا هنرپیشه زنی را نام ببرید که میتوانند نقشها را بازی کنند؟ آیا میتوانید ایدهتان را با چند فیلم که موفق بودهاند، مقایسه کنید. اینها حتما کمکهای ارزشمندی در پیچینگ به شما خواهند کرد.
مدیران استودیو به دنبال چه چیزی هستند؟ این سوالی بود که من از چند مدیر ارشد استودیوها پرسیدم. آنها میخواهند چیزی جالب را بشنوند، چیزی که بتوانند بفروشند.
یکی از مدیران اجرایی جایی گفته بود «وقتی یک نویسنده پیچ میکند، من همیشه فکر میکنم ــ آیا دوست دارم این فیلم را ببینم؟ چه فرقی با فیلمی که قبلا دیدهام دارد؟ میخواهم ببینم که این داستان چطور پیش میرود. شما مجبور نیستید چیزی به من بفروشید که متعهد به آن نیستید، مهم نیست، چون میتوانم آن را حس کنم. پس من میگویم اگر آنها به کارشان متعهد نشده باشند، من چطور میتوانم متعهد باشم؟ من به دنبال کسی میگردم که به آنچه میگویند اعتقاد دارد.»
کلمات برای فکر کردن
هیچکس از رَوند پیچینگ مصون نیست. نویسندگان برای مدیران پیچ میکنند. مدیران اجرایی به رئیس بخش تولید پیچ میکنند. سپس رئیس تولید باید به مدیر عامل پیچ کند. و همینطور ادامه داره.
جلسه پیچینگ چه شکلی به نظر میرسد؟
در یک جلسه عادی، چند دقیقهای طول میکشد تا نوبت به شما برسد. بعد، ایده کلی را با گفتن چند خط در مورد کلیتِ داستان بیان کنید. برای مثال این داستان مربوط به کارآگاه خصوصی است که همسر یک مردِ سرشناس او را استخدام میکند. در این فرآیند، او درگیر چندین فقره قتل میشود و یک رسوایی مهم را آشکار میکند.
زمانی که خط داستان را در سه جمله تعریف کردید، میتوانید پویاییِ ساختاریِ آن را در ابتدا، وسط و پایان مشخص کنید و نقطه عطف اول و دوم را بیان کنید. حتی اگر بتوانید خط داستان خود را به گونهای طراحی کنید که مدیر اجرایی بتواند آن را ببیند، خیلی بهتر است.
پایان داستان چیست؟ صحنه تعریف نکنید، بلکه راهحل؛ آیا شخصیت ما زنده میماند یا میمیرد، موفق میشود یا شکست میخورد، مسابقه را برنده میشود یا نه، ازدواج میکند یا نه؟ شاید مدیر یا کارگزار، پایان دیگری مدنظر داشته باشد ــ شما در آن موقع چه کار میکنید؟ می توانید پشت ایدهتان بایستید؟
چند نکته کلیدی که لازم است به آنها توجه کنید:
- آداب معاشرتِ پیجینگ: سروقت باشید و صبور.
- مخاطبین خود را تحتتاثیر قرار دهید ــ شما قرار است که یک رابطه تجاری را شروع کنید. بنابراین، لباس مناسب بپوشید و از تصویر هم برای پیچ استفاده کنید.
- به مخاطبتان خوب نگاه کنید. آیا میتوانید ذهنیتِ مخاطبین خود را حدس بزنید؟
- چیزهایی که باید انتظار داشته باشیم ــ یک مدیر اجرایی در سمت دیگر میز که مدام در حال صحبت کردن با تلفن است و یا سرو صدا یا اتفاقات عجیب در سمتِ دیگر اتاق.
- اولین برخورد… بهترین راه برای معرفی کردن چیست؟
- ابتکار… هنگامی که در پیچینگ اشتباهی میکنید چگونه به بازی بر میگردید؟
- چشمها… وقتی که چشمان مدیرِ اجرایی به سمت بالا حرکت میکنند، آیا میتوانید به سرعت به سراغ نقشه دوم (Plan B) بروید؟ اصلا به نقشه دوم فکر کردهاید؟
- خروج از پیچینگ… یک یا دو صفحه خلاصه داستان همراه داشته باشید به همراهِ اصلاعاتِ تماس.
به طور خلاصه: مدیران به دنبالِ «ایدههای بزرگ» هستند. در مورد احساسات و رفتار خود در پیچینگ فکر کنید. مشتاق و با انگیزه باشید. پیچ یا ارائه موفق مهمتر از قابلیتهای نویسندگی شماست. به فکر ترفند زدن هم نباشید. ترفند این است که یک ایده تجاری بنویسید که واقعا دوستش ندارید.
آری، پیچینگ یه جورایی هنر است. به دو چیز بستگی دارد: ایده پشتِ فیلمنامهتان و اینکه چگونه که آن را عرضه میکنید.
فیدان در شبکههای اجتماعی