پنج نکته کلیدی برای نوشتن یا تشخیص یک فیلمنامه فلیم کوتاه خوب برای فیلمی جدیدی که میخواهید بسازید.
نوشته: جف ریچادرز
ترجمه: خاطره کردکریمی
بسیاری از نویسندهها خواستار آناند تا سازنده فیلمنامهشان هم باشند. این کارْ ارزان (نسبتاً) درمیآید، در دسترس (گاهی اوقات) است و سرگرمکننده هم هست (مگر آنوقتهایی که نباشد!). اما اگر شبیه بیشترِ فیلمنامهنویسان باشید، فکرهایی دارید که از سرتان به بیرون نَشت میکند. اغلب این فکرها هم نمایشیاند. خب از کجا شروع کنیم؟ در ادامه به پنج نکتهای میپردازیم که پیش از فیلمبرداری باید در نظر بگیرید.
۱- فیلمِ کوتاه مسلماً فیلمِ بلند نیست
گیج نشوید؛ فیلم کوتاه معمولاً بیشترِ نشانههای بلند را ندارد. بهندرت از داستانهای جنبی خبری هست. معمولاً ساختار سه حرکتی – دستکم به طرق معنیدار – نداریم. بعضی چیزها هم ثابتاند. مثل فیلم بلند، داستانی تعریف میکنید؛ رسانه هر دو تصویری است؛ باید با تماشاگر ارتباط برقرار کنید و باید از کلیشههای سینمایی بپرهیزید. اما با تمام این تفاصیل خیال نکنید همان داستانی که در فیلمِ بلند تعریف میکنید اینجا هم باید بگویید. شما اینجا برای نوشتن پلاتِ مفصلی از یک سرقت یا داستان حماسی چند نسلی یا داستان عاشقانهای پرفرازونشیب وقت ندارید. معنی این حرف نیست که نمیتوانید از این مفاهیم بهرهای ببرید، معنیاش این است که نمیتوانید به عمقشان بپردازید. وقتِ این کار را ندارید.
۲- فیلمِ کوتاه… کوتاه است دیگر!
فیلم کوتاه ۳۰ دقیقهای نسازید. نسازید؛ همین. چندتایی دیدم و بدون استثناء همگی افتضاح بودهاند. یکی از گونههای محبوب فیلم کوتاهِ من زیر پنج دقیقهایها هستند. آنهایی که بیشتر دوست داشتهام هم بین دو تا ده دقیقه بودهاند. چند تا شاهکار هم دیدهام که سیثانیهای بودند (البته این زمان آنقدری بهتان فرصت نمیدهد که مهارت نوشتاریتان را به رخ بکشید). اما جدای از اینها، حواستان باشد زمان از دستتان در نرود.
۳- از هر آنچه دارید استفاده کنید
کسی را میشناسید که خبره جلوههای بصری باشد؟ کسی که خانهاش کمنظیر باشد؟ نزدیکِ طبیعتی زیبا یا چشماندازی معروف زندگی میکنید؟ کسی را میشناسید که سوپر ماشین داشته باشد؟ یا احیاناً به کلیسایی میروید که جان بدهد برای فیلمبرداری؟ نمیگویم نمیتوانید با محوریت میز آشپزخانهای که آدمها دورش در حال گفتوگو هستند، فیلمِ خوبی بسازید. اما قبل از شما خیلیها این کار را کردهاند. پس نگاهی به دوروبرتان بیاندازید و ازآنچه به آن دسترسی دارید استفاده کنید. یکی از اولین فیلمهای کوتاهم درباره قطعه موسیقیای بود که سازندهاش اجازه استفاده از آن را بهم داده بود. پس به آنچه دَم دست دارید بیشتر توجه کنید؛ کمک میکند تا پروژهتان بیشتر دیده شود.
۴- حواستان به ژانر باشد
دراما: عالی. کمدی: عالی. ترسناک: میتواند عالی باشد. بزنبزن: خطرناک. تریلر: خطرناک. فانتزی: احتمالاً بدون منابع اصلی خیلی خوب از آب درنیاید. علمی – تخیلی: ر.ک. به همان فانتزی.
خودتان میتوانید الگوی این تقسیمبندی را حدس بزنید. داستانهایی که خیلی زیاد به آدمها و موقعیتشان بستگی دارند کاملاً به دردِ فیلم کوتاه میخورند. داستانهایی که خیلی زیاد به محیط، تعداد بیشماری بازیگر و مکان بستگی دارند، خطرناکاند. اگر به منابع درست دسترسی داشته باشید یا برای نمایش عناصر موردنیاز بهقدر کفایت خلاق باشید، میشود انجامشان داد. اما اگر چندان مطمئن نیستید، به همان ژانرهایی بچسبید که بیشتر با شخصیت سروکار دارد؛ مثل درام و کمدی بهجای تریلر و فانتزی که عمده کارشان با فیلمبرداری و جلوههای بصری است. از اینها گذشته، شما میخواهید مهارت نویسندگیتان را به رخ بکشید، نه توانایی ساختِ جلوههای بصری را، درست است؟
۵- در یادها بمانید
کلی فیلم کوتاه تولید شده. انفجار دیجیتالْ شگفتانگیز و قدرتبخش است اما معنیِ دیگرش هم این است که مقادیر متنابهی محتوا آن بیرون وجود دارد و خودی نشان دادن میان این همه سروصدا، کار دشواری است. قانون استرجن را بهتان یادآوری میکنم: «نود درصد هر چیزی زباله است.» پس زباله نباشید؛ بدرخشید. فیلمنامهای بینقص بنویسید، از هر آنچه دارید خلاقانه استفاده کنید و درنهایت چیزی بسازید که میان این همه تولیداتِ بصری سری میان سرها درآورد. این روزها سخت میشود آدمها را به کلیک کردن روی لینکی ترغیب کرد؛ چون اگر بخواهند به پیشنهادهای همه گوش دهند، باید تمامروزشان را صرف این کار کنند و آخرسر هم هنوز بسیاری از لینکها باز نشده باقی مانده. پس راهی بیابید که پروژهتان را بیهمتا میکند. اگر راهی نیست، فیلمنامه را دور بیاندازید و یکی دیگر پیدا کنید. اینطوری فیلمتان باحال میشود، بهتان قول میدهم. (نه قول نمیدهم! اما از ساختنش خشنود خواهید بود!)
فیدان در شبکههای اجتماعی