نوشته: هادی علیپناه
سال گذشته لابهلای شادیها و تصمیمگیریها برای بازگشتن سیمرغ فیلم کوتاه به جشنواره فجر، یک سوال مهم دائما مطرح شد اما هرگز جدی گرفته نشد. سوال این بود: «محدودیت زمانی ۱۵ دقیقهای مصوب شده برای معرفی فیلمها به دبیرخانه فجر (از بین فیلمهایی که نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم از جشن خانه سینما و جشنواره فیلم کوتاه تهران بودهاند) ممکن است در سالهایی تعداد فیلمهای واجد شرایط را کاهش دهد. البته این نگرانی همان سال گذشته هم لمس شد چون فقط چهار فیلم واجد شرایط بودند. حالا در دومین سال بازگشت فیلم کوتاه به فجر، سه فیلم کوتاه «رورانس»، «دریای تلخ» و «گسل» فیلمهای واجد شرایط برای معرفی به دبیرخانه جشنواره فجر و کسب عنوان نامزدی سیمرغ بلورین هستند.
حالا اما یک عذاب وجدان دو طرفه هم از سوی دبیرخانه فجر و هم معرفی کنندگان فیلمها حس میشود. تعداد فیلمها کم است! انگار توجیهاتی از قبیل زمان کم مجموع فیلمها برای باکس بندی جشنواره هم از سوی دبیرخانه جشنواره مطرح شده است. و نیز با توجه به شنیدهها پیشنهاد افزایش زمان و در نتیجه اضافه شدن تعداد بیشتری از فیلمها به فهرست نامزدهای سیمرغ بلورین نیز مطرح است. (سوال: در نهایت سال گذشته مگر مجموع زمان فیلمها بین ده تا ۱۵ دقیقه بیشتر از مجموع زمان فیلمهای امسال نبود؟ و مگر آسمان به زمین میآید که یکی از باکسهای جشنواره کمی دیرتر از باقی باکسهای دیگر شروع و کمی زودتر تمام شود؟)
حالا دلایل طرح چنین موضوعی چیست؟
- نباید زمان وضع قوانین احتمالات متعددی را در نظر گرفت؟ سال گذشته مگر نگرانی از تعداد کم فیلمها برای سالهای بعد وجود نداشت؟
- آیا به این نکته توجه میکنیم که قوانین ما عملا قوانینی مصلحتی هستند و چندان نمیشود نام قانون را بر آنها گذاشت؟ چرا باید یک قانون ساده حتی امکان اجرایی شدن برای دو سال متوالی را نداشته باشد؟ البته که ذکر چنین موضوعی برای جشنواره فجری که هیچ قانونی و مقرراتی را تاکنون التزام نداشته و عملا جشنوارهای بیهویت و بیسیاستی است چندان درست نیست و بهتر است این سوال را از انجمن سینمای جوانان ایران و صنف فیلم کوتاه به عنوان متولیان فیلم کوتاه بپرسیم. و آن هم به این شکل: آیا قرار است هر سال با توجه به خواستههای دبیرخانه جشنوارهای که با تمام وجود این جایزه را سربار خود میداند جواب دهیم؟
- و آیا تغییر در قانون اجحاف در حق این سه فیلمساز نیست؟ چون مصلحت امسال چیز دیگری ست پس حق سه فیلمساز کوتاه ضایع شود تا برگزار کنندگان جشنواره رضایت خاطر داشته باشند؟ و ما هم عذاب وجدان نداشته باشیم که چرا تعداد کمتری فیلم در ویترین فجر داریم؟ و اگر تصمیم بر تغییر قانون بوده حق فیلمسازانی که سال گذشته فیلمهایشان به خاطر محدودیت ۱۵ دقیقه از فهرست نامزدهای فجر جا مانده بود ضایع نشده است؟
شاید نقدهای بسیاری به این وضعیت داشته باشیم اما مهمترین دستاورد پافشاری روی قوانین ابتدا تضمین کننده هویت و اراده خانواده فیلم کوتاه است و دوم تمرینی برای رفتار منظم در جشنوارهها. چرا که اگر قرار باشد جشنوارهای تاثیر گذار باشد این تاثیرگذاری را در تدوام رفتار و سیاستها خود و تغییر در راستای تحکیم سیاستها نه تعدیل و ضایع کردن آنها به دست میآورد. شاید این ماجرای بازی کردن با قانون و خم کردن آن مسئلهای فرهنگی و نهادینه در جامعه ما باشد اما بهتر نیست اگر چیزی را نادرست میدانیم از همین جمعهای کوچک خودمان تمرینش کنیم؟
خاطرمان باشد سال گذشته سه اتفاق ناخوشایند از سوی جشنواره فجر بر فیلمهای کوتاه تحمیل شد. خلا رسانهای در خصوص بخش فیلم کوتاه که عملا یک سکوت، نابلدی و بیاحترامی محض از سوی روابط عمومی جشنواره بود، اکران فیلمها بسیار محدود بود و جلسه نقد و بررسی فیلمها به تاسف برانگیزترین شکل ممکن برگزار شد. حالا چرا امسال باید به جای تلاش برای رفع نواقص و تصحیح رفتار جشنواره دوباره به خواستههای بی مورد دبیرخانه جشنواره فجر تن بدهیم؟
و مورد آخر. مگر فیلمهای واجد شرایط فردای روز پایان جشنواره فیلم کوتاه مشخص نبودند؟ چرا تصمیم گیری و سنجیدن جوانب ماجرا دوباره به روزهای آخر موکول شده؟
فیدان در شبکههای اجتماعی