۱۰ فیلم کوتاهی که از دهه ۹۰ به یاد داریم

فیلم چهارم: مستند کوتاه «آمور دو ریل» به کارگردانی ایمان بهروزی

نوشته: مجید فخریان

درباره‌ی این فیلم مفصل نوشته‌ام. اینجا چند کلامی را اختصاص خواهم داد به یادآوری یک نکته. و اینکه چرا پیش‌تر، از آن به عنوان پرتره‌‌ای صادقانه از دورانِ معاصر یاد کرده بودم. یادم است پس از مرگ عباس کیارستمی یکی از اعضایِ هیئت انتخابِ جشنواره فیلم کوتاه تهران پایِ سندرومِ تازه‌ای را در بین فیلم‌های کوتاه پیش کشید که به باور او ریشه در احساساتی شدن فیلم‌سازان‌شان پس از مرگ فیلم‌ساز بزرگ داشت. اشاره‌اش به فیلم‌هایی بود که به تأسی از کیارستمی، با کاشتن دوربین خود درون اتومبیل، گفتگویِ میان آدم‌ها را فیلم می‌کردند. این فیلم‌ها رویت نشد چون عضوِ محترم انتخاب، اساساً جدی نمی‌دانست‌شان. بنابراین ما از اوضاع و احوالِ فیلم‌ها بی‌خبریم. «آمور دو ریل»، فیلم ایمان بهروزی از آن سال نمی‌آید ولی یکی از آن فیلم‌هاست که فرم بیانی خود را آن‌گونه که کیارستمی می‌ساخت، انتخاب کرده است. این فیلم نیز جایی در جشنواره‌های داخلی پیدا نمی‌کند. دلیلِ آن را پوشش خانواده او عنوان می‌کنند. اما این اتفاق برای فیلم بعدی او نیز که به همین طریق ساخته شده تکرار می‌شود، در حالی که پوشش‌ها اینجا هیچ ایراد شرعی ندارند. بهانه‌ها را کنار بگذاریم. مسئله‌یِ ردِ این فیلم‌ها به کیفیت خانگی‌شان بازمی‌گردد. آنچه تحت عنوان «Home Movie» در تاریخ سینما طبقه‌بندی شده است. «فیلم خانگی» اشاره به نوعی فرم بیانی دارد که محل ساخت‌شان لابراتورهایِ شخصی است. ابتدا متعلق به سینمای تجربی بود اما رفته رفته راه خود را به فرم‌های روایی در سینمای داستانگو نیز باز کرد. نتیجه ترکیب آن‌ها با فیلم‌هایِ اول‌شخص یا همان «سلف‌پرتره»، راحتی قابل توجهی است که تفکیک آن‌ها از فیلم‌هایِ سرهم‌بندی‌شده را سخت می‌کند. چون اساساً این خود یکی از ویژگی‌های آن‌هاست. درونِ این فیلم‌ها قرار نیست با متنی یکدست روبه‌رو باشیم چون عملاً ــ آنگونه که در آن متن از قولِ منتقد-فیلم‌سازی بزرگ نوشته بودم ــ متنِ مشتت و پراکنده‌ی آن‌ها بازتابنده جامعه‌ای مشتت و ناهمگن است. نکته کنایه‌آمیز و تلخ ماجرا اینجاست که این جوامع حاضر به پذیرش چنین تصویری نیستند و سعی می‌کنند با سرسنگینیِ متظاهرانه‌ای، پسِ پشت تناقض‌هایشان پنهان شوند. نگاهی به تصمیم‌گیری‌های جمعی خودمان بیندازیم. آرایِ ما در خصوص این مسائل چه اندازه یکدست و فراچنگ آمدنی است؟ پاسخ روشن است. برگردیم به آن فرم بیانی مشخص که درونِ فیلم به کار گرفته شده و در اصل متعلق به کیارستمی است. به کاربرد ماشین بنگریم. چرا ماشین؟ چرا این گفتگوها باید درونِ ماشین شکل گیرد؟ «آمور دو ریل» پرسشی را به طرف خانواده خود فیلم‌ساز روانه می‌کند. درباره‌ی اینکه چرا اعضایِ این خانواده، دوست داشتن دیگری را با شرم و رودربایستی به او بیان می‌کنند. ماشین عملاً نقشِ دستگاهی را ایفا می‌کند (apparatus) که با حرکت خود در سطح جامعه، محتوایِ این جامعه را به درون خود می‌کشد و در آخر به جایِ آنکه نتیجه‌ای مشخص گیرد، فرم‌هایی که این جامعه را برساخته‌اند، یا دقیق‌تر فرم‌هایی که این محتوا را پدید آورده‌اند، با بیننده‌اش در میان می‌گذارد. «ده» کیارستمی از این نظر ماند که محتوای آن حضور زنان درونِ جامعه‌ی ناهمگن و چندقطبی ایران بود. رد شدن این دست فیلم‌ها توسطِ قدرت به مرگ فیلم‌ساز بزرگ و یا احکامِ شرعی ارتباطی ندارد. چون این فیلم‌ها در شخصی‌ترین حالت خود نیز ــ مثلِ این فیلم دلچسب بهروزی ــ با قدرتِ برسازنده این ناهمگونی به گفتگو می‌نشینند. کافی است که یکی از این فیلم‌ها را در جمعی نشان دهید. باب بحث درباره جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و مردم‌شناسی خودبه‌خود باز می‌شود. اهمیت این فیلم‌ها در همین ایده نهفته است، دستِ کم تا جایی که سینما بمانند و با دستگاه سینما مرتبط باشند. روراست باشیم، لابه‌لایِ انبوهی فیلم که دوست ندارند درباره‌یِ خودشان حرف بزنند، این فیلم‌هایِ دست‌ساز و خانگی پرتره‌های راستین عصر ما هستند.

یادداشت سردبیر درباره ۱۰ فیلم‌ کوتاهی که از دهه ۹۰ به یاد داریم

درباره این فیلم کوتاه بیشتر بخوانید:

تارهای مرد عنکبوتی! | نوشته: مجید فخریان

صدای فاصله‌هایی که غرق ابهامند | نوشته: سعیده جانی‌خواه

پیوند کوتاه: https://www.fidanfilm.ir/?p=15660