یک قاعده زبانشناسی میگوید: هرروزه زبانها و لهجههای بسیاری در حال فراموشی، نابودی و یا تغییر شکلاند و برای من، فیلم کوتاه هم از این قاعده مستثنای نیست و در خوشبینانهترین حالت چیزی در حال تغییر شکل دادن است! از این تغییر چندان ناراحت و افسرده هم نیستم و برای سالها منتظر چنین پوستاندازی بودم. فیلم کوتاه بیشتر از آنکه نسبتی با سینما داشته باشد، نسبتی با زبانشناسی دارد. همواره آرزو میکردیم فیلم کوتاه زبانی شخصی، منحصربهفرد، درونی، لحظهای و به دور از قواعد دستوپاگیر شود، شکل بگیرد و همچنان که متولد میشود، مرگ خود را رقم بزند.
فرض وجود مرگ در یکزبان به معنای از میان رفتن مجموعه تجربیاتی که در لحظه و به کمک آن زبان اتفاق افتاده نخواهد بود و حتماً تجربهها و معناها و دانایی شکلگرفته با کلمهها و جملهها و ترکیبات یکزبان در شکلهای دیگر به حیات خود ادامه میدهد. تجربههای روزمره زبانی (یا بازیهای زبانی بیهدف) همواره محتواهای بزرگ، ماندگار و اصیلتری برای فرهنگ تولید کردهاند که دستمایه آثار مکتوب ادبی است. بازیهای زبانی همان تجربههای خالص هنری است که فارغ از هر قصد و منظوری انجام میشود. برای مثال تفاوت میان نقش و نگارها و گرافیک آزاد روی سفالهای باستانی را با آثار باستانی شاهانه مقایسه کنیم. کدامیک نشانههای هنری آزادتر و خالصتری دارند؟
تولد و مرگ همزمان، اندیشهای سیزیفگونه است. پیش برویم برای آنکه به آغاز برگردیم. آنچه همواره ملالآور است گذر از فاصله تولد و مرگ یا زندگی در این جهانی است که خوشبختانه فیلم کوتاه این زندگی را ندارد و نمیتواند داشته باشد. برای سالها بسیاری از مسئولین و گاه به اشتباه بسیاری از فیلمسازان کوتاه تلاش کردند تا برای فیلم کوتاه زندگی دستوپا کنند، به فروش و نمایش و سالن و… فکر کردند، ولی این همواره اندیشهای نادرست بوده و تلاشهای این سالها نشان داد که دستوپا کردن زندگی این جهانی برای فیلم کوتاه کاری نادرست است.
فیلم کوتاه در لحظه تولد، از میان خواهد رفت و تلاش برای حفظ آن، شبیه به تلاش نافرجامی است که برای حفظ یک رابطه عاشقانه انجام میشود. فیلم کوتاه بیشتر شبیه به عطشی عاشقانه است که برای معشوق و عاشق مهم است و همانگونه که دیگران همواره از درک یک رابطه عاشقانه ــ جز رابطه عاشقانه خودشان ــ عاجزند و با تمسخر نگاهش میکنند، فیلم کوتاه نیز هیچوقت قادر به توضیح فرآیند خود به شکل مستقیم نیست. این همان پاشنه آشیلی است که همواره باعث شده تا مجموعهای از چراییها در برابر تولید فیلم کوتاه هنری قرار گیرد. همواره درک چرایی فیلم کوتاه دشوار و غیرقابل توضیح است و جز آفرینندگانش هیچکس نمیفهمد چرا باید فیلم کوتاه ساخته شود… نشانه ساده موهوم بودن دلیل تولید فیلم کوتاه هم این است که با وجود این همه چهره فیلم کوتاهی و صنف و انجمن و مطبوعات و جایزهها و… در ایران هنوز پذیرش حضور فیلم کوتاه در فجر محل تردید است!! اما من همواره از این تصمیم استقبال کردهام، چراکه هرقدر فیلم کوتاه به گوشه رینگ فرستاده شود و برخورد تند و رادیکال گونهای با آن شود، دقیقاً باعث برد فیلم کوتاه خواهد بود!
به خاطرات که رجوع میکنیم، فیلم کوتاه هیچگاه جز برای آفرینندگانش مهم نبوده و بسیاری از جشنوارهها و جایزهها و سازمانها نیز هدفهای توجیهی دیگری جز ذات فیلم کوتاه دارند. دلایلی همچون اوقات فراغت، کشف استعدادها، پیامهای اخلاقی، مصرف هزینههای فرهنگی، و سرمایهگذاری برای سینمای بلند و… نمونهای از آنهاست. من حالم از حرفهای کودکانه پسندی که تنها برای دلخوش کردن فیلمسازان فیلم کوتاه گفته میشود به هم میخورد و کاش میشد عطای همه را به لقایشان بخشید!
فیلم کوتاه با ظهور دستاوردهای تکنولوژیک معاصر و ظهور شبکههای اجتماعی توان استقلال کامل خود را یافت و این بردی بزرگ بود. آیا مجموعهای از فیلمها و تصاویر واقعی و کلیپهایی که در لحظه در شبکههای اجتماعی بارگذاری میشود همان برد تاریخی فیلم کوتاه نیست؟ فیلمها و تجربههایی یکباره که در لحظه تولید میشوند و به تماشا گذاشته میشوند و گاه تماشاگرانی بیشتر از پرفروشترین فیلمهای بلند دارند. تعریف این روزها درباره فیلم کوتاه بههمخورده و همواره شکل و فرم فیلم کوتاه تابع مستقیمی از رفتار تکنولوژیک بوده است. این روزها که دوربینها مثل نقلونبات در دسترس همه هست (که البته فرصت غنیمتی است) دیگر چگونه میتوان انتظار داشت همه آنهایی که دوربین به دستاند و در شبکههای اجتماعی حضور دارند فیلم ساز نباشند؟ هیچگاه فیلم کوتاه امکان و شرایط نمایشهای سالنی را ندارد و نخواهد داشت چون اساساً چیزی در سالن نمایش قابلنمایش است که شرایط توافق را بپذیرد و فیلم کوتاه فراتر از پذیرش هر توافقی است…
بنابراین ازنظر من مهمترین کمک به فیلم کوتاه زدن زیر هر نوع میز مذاکره، و رفتاری رادیکال گونه است که هیچ تابعی جز سازوکاری عاشقانه را نپذیرد. کمک کنیم فیلم کوتاه در لحظه تولد بمیرد.
فیدان در شبکههای اجتماعی