یادداشت سردبیر: تاریخ فیلم کوتاه بحثی تقلیل یافته است. عده‌ای ــ عموما نهادهای متولی ــ تمام تلاششان را برای دفن کردن آن به کار بسته‌اند. دلایل واضحی هم برای این کارشان دارند که توضیحش بماند برای فرصت‌های بعدی. عده‌ای دیگر کاملا به آن بی‌تفاوت هستند. واضح است. فیلم کوتاه در مفهوم یکبار مصرف خود وسیله‌ای برای بهره‌جویی و بالا رفتن است. کارمان که با آن تمام شد کنارش می‌گذاریم. و عده‌ای دیگر تاریخ فیلم کوتاه را به خاطرات دوران جوانی فرو کاسته‌اند. دوران خوش گذشته، دوران طلای، این‌ها بهترین عبارت‌هایی ست که می‌توانند پیدا و در هر فرصتی تکرار کنند. اما به راستی فقر فیلم کوتاه از تاریخش چه آسیبی به ما می‌زند؟ تکرار اشتباهات گذشته و بی‌تجربگی و بی‌تدبیری در هر پیش آمدی، ساده‌ترین این آسیب‌ها هستند. خوشبختانه رونق گرفتن پتلفرم‌های نمایش آنلاین فیلم تا حدی و در سطوحی مقدماتی نوید بخش هستند. اخیرا برای عده‌ای هم از جمله خود ما در فیدان مسئله تاریخ فیلم کوتاه مهم شده. اما نمی‌شود به این‌ها راضی شد و خوشبین بود. راه درازی در پیش است و فراموشی و فراموشکاران سدهای بزرگی هستند.

فعلا با تاریخ فیلم کوتاه در مفهومِ از کجا آغاز شد و با چه کسانی، کاری نداریم. از یک سال پیش تصمیم گرفتیم بازگردیم و به مهم‌ترین فیلم‌های کوتاه به نمایش درآمده و درنیامده در ده ۹۰ شمسی نگاه بکنیم. فیلم‌ها را دوباره ببینیم و جایگاهی که در تاریخ ۱۰ ساله به خود اختصاص داده‌اند را جویا شویم.

عموما قاعده دوام فیلم کوتاه در تاریخ سینما به دو چیز است. موفقیت فیلم‌ساز در ادامه مسیر و بدل شدنش به یکی از چهره‌های سرشناس سینمای ملی یا بین‌المللی و همینطور دریافت جایزه از جشنواره‌ای مهم. دومی در سطح ملی نمونه‌ای در ایران ندارد. برگزارکنندگان جشنواره‌هایی مثل فجر، فیلم کوتاه تهران یا رشد از همه بی‌خبرترند و بی‌تفاوت‌تر. پس علارغم موفقیت‌های بین‌المللی گاه و بی‌گاه عامل دوم در ایران موثرتر است. فیلم‌های کوتاه عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی به پشتوانه آوازه فیلم‌سازانشان امروز هم خواهان دارند. اما این قاعده همیشه صادق نیست. کارنامه بخشی از فیلم‌های سینماگران سرشناس را نبود و نقص فرهنگ آرشیو به باد داده و بخشی دیگر هم، مخصوصا جوان‌ترها خودشان همدست فراموشی هستند.

اما بیایید با یک سوال ساده همین تاریخ بی‌رمق، همین فیلم‌های کوتاه به یادگار مانده از فیلم‌سازان بزرگ امروز را دوباره پیش روی خودمان بنشانیم. «نان و کوچه»، «عمو سیبیلو» یا «رهایی»، این‌ها آیا بهترین فیلم‌های کوتاه ساخته شده در سال تولیدشان بوده‌اند؟ سوال را به شکل دیگری بپرسیم. مخاطب آن سال‌ها بعد از دیدن مجموعه فیلم‌های کوتاه حاضر در جشنواره جهانی تهران، جوایز سپاس، جشن هنر شیراز یا جشنواره‌های سینمای آزاد در مورد فیلم کوتاه و فیلم‌سازانش چطور و به چه می‌اندیشیده‌اند؟ با آگاهی به این حقیقت که جواب این سوال‌ها زیر خاکستر زمان دفن شده دیگر وضعیت اسفناک امروز چندان ناگهانی به نظر نمی‌رسد. پدیده‌ای که تاریخ ندارد و حتی از آن سرکشی هم می‌کند، هویت ندارد. فیلم کوتاه ما هویت ندارد. با بلند و کوتاه کردن زمان فیلم‌ها، پس و پیش کردن خبر جشنواره‌ها و تراشیدن موفقیت از هر رویداد بی‌اهمیتی هویت به دست نمی‌آید. فقط خودمان را فریب می‌دهیم.

ما این سوال‌ها را در پیش خود داشتیم و داریم. پس تصمیم گرفتیم به عنوان تمرینی کوچک به فیلم‌های دهه ۹۰ نگاهی دوباره بیاندازیم. در یک سال گذشته سراغ بیش از ۴۰۰ فیلم کوتاه را گرفتیم. مواردی پیش آمد که فیلم را یافتیم و فیلم‌سازش را نه، گاهی فیلم‌ساز را یافتیم و از فیلم اثری نبود. گاهی هم هر دو را نیافتیم. در همین ده ساله از سال پنجم که عقب‌تر رفتیم کار سخت‌تر و سخت‌تر شد. همین ده سال به اندازه یک قرن کش آمد و خاک فراموشی گرفت. با این حال تمام تلاشمان را کردیم که تا جای ممکن به دنبال اندک گمشدگان بگردیم. پس ادعایی بر بررسی کامل فیلم‌های دهه نداریم. طبعا ۴۰۰ فیلم تمام تولیدات یک دهه را شامل نمی‌شود. درست فکر می‌کنید. بخشی از بغرنجی درافتادن با تاریخ فیلم کوتاه به ذات خودش برمی‌گردد. حالا می‌توان روی این حقیقت دست گذاشت که کار ما انتخاب کردن بهترین فیلم‌های کوتاه ده نبوده و نیست.

تحریریه فیدان نیز در این سال‌ها تغییر کرده. از جمع‌های دعوتی یکی دو سال نخست تا تحریریه فعلی نوع مواجهه فیدان با فیلم کوتاه تفاوت‌های زیادی کرده. در طول این ۶ سال این تغییرات ناگزیر و البته ضروری بوده‌اند. ما بیشتر یاد گرفته‌ایم و مسئله برایمان جدی‌تر شده. و البته تا به امروز شش دست پیراهن هم پاره کرده‌ایم.

مسئله هاله‌ی پیرامون فیلم‌ها هم ست. نمی‌شود منکر شد جوایز جشنواره‌ها، کوچکی جمع فیلم کوتاه، و موارد دیگر در نظر همه ما پیرامون فیلم‌ها تاثیر نمی‌گذارد. زمان ضد آن هاله عمل می‌کند. با گذشت زمان تنها خود فیلم می‌ماند و بس. آن فراموشی که بالاتر این همه از دستش شاکی بودم، اینجا به دردمان خواهد خورد. البته این مسئله ابداع ما نیست. چهره واقعی نقادی در رجوع به گذشته عیان می‌شود و بی‌دلیل هم نیست که منتقدان و پژوهشگران سینما دائما لا به لای فیلم‌های گذشته پرسه می‌زنند.

از نقادی و تاریخ حرف زدیم. بازه‌های زمانی نقش مهمی در تشخیص قد و قواره فیلم‌ها دارند. فیلم‌های برتر این جشنواره کارشان به کارزار فیلم‌های برتر یک ساله بیافد ممکن است دیگر چندان مهم به نظر نرسند. فیلم‌های برتر یک سال هم در کارزار دهه قطعا نمره متفاوتی خواهند گرفت. پیش‌تر در متنی دیگر از حافظه منتقد حرف زده بودم. اگر تماشاگر در لحظه زندگی می‌کند و فیلم‌ساز در مسیر بالا رفتن از فیلم فعلی برای ساختن فیلم بعدی (این هر دو رفتارهایی منطقی هستند و در ذات خود موید آسیبی نیستند)، منتقد دائم با تاریخ سینما در حال نبرد است. و همواره منتقدانی در تاریخ سینما نامشان ثبت شده که تصویر واضح‌تری از تاریخ و تاریخ‌های سینما داشته‌اند و ارائه داده‌اند. آیرونی جذابی ست و حقیقت هم دارد. شاهکار شاهکار گویان سالن‌های جشنواره‌ای یا اتاق‌های خبری و ویژه‌نامه‌های فصلی معمولا هیجانی در دل منتقد برنمی‌انگیزند. او می‌داند که حتی نظر خودش در طول زمان سیقل خواهد خود و می‌داند که نایابند فیلم‌هایی که سوهان زمان درخشان‌ترشان کند. و فراوانند فیلم‌هایی که درخششان سوهان بخورد و غبار شود و درونش جسم کدری بیش نباشد.

خب با همه این تفاسیر این ما و این هم آنچه از فیلم کوتاه دهه ۹۰ جسته‌ایم. طبعا فیلم‌های بیشتری از این ۱۰ فیلم را با خود همراه داریم و به خاطر سپرده‌ایم. اما فکر می‌کنیم سخت‌گیری بر روی «فقط ۱۰ فیلم کوتاه» نتیجه بهتری به همراه خواهد داشت. باید به بضاعت‌ها هم فکر کرد. امیدوارم ۱۰ سال بعد فیلم‌های دهه نود فیدان همینجا و با همین قد و قواره ایستاده باشند. و امیدواریم بتوانیم در تاریخ فیلم کوتاه ایران عقب‌تر و عقب‌تر برویم. چون فردا بدون آموخته‌های دیروز روز تازه‌ای نیست.

جدول ارزش‌گذاری

ده فیلم کوتاهی که از دهه 90 به یاد داریم

یادداشت‌هایی درباره فیلم‌ها

سیستم ارزش‌گذاری فیلم‌ها در فیدان

پیوند کوتاه: https://www.fidanfilm.ir/?p=15602