درباره فیلم‌های کوتاه فرانسوا اوزون

نوشته: آدرین مارتین

ترجمه: فروغ رستگار

منبع: filmcritic.com.au

تشریح موقعیت فرانسوا اوزون در سینما همواره برای منتقدان کار دشواری بوده است. گرچه او به موج نوی فرانسه تعلق ندارد، اما فیلم‌های او صمیمانه و شخصی هستند و نشان از وسواس‌ها و خیال پردازی‌های او دارند. او به عنوان چهره‌ی شاخص سینمای اقلیت‌های جنسی و جنسیتی معاصر ستوده می‌شود، در حالیکه فیلم‌هایش در دسته‌ی فیلم‌های تجاری غیر سیاسی قرار می‌گیرند؛ او به همان اندازه در کار کردن درباره‌ی سوژه‌های مردانه راحت است که در پرداختن به زنان، همجنسگرایان و دگرجنس‌گرایان. فیلم‌های او همزمان که یک روایت کلاسیک چارچوب‌دار را به نمایش می‌کشند، مبهم، اسرار آمیز و شاعرانه‌اند. اگر چه او به عنوان یک فیلم‌ساز فرانسوی‌مآب با فیلم‌هایی جدید، صادراتی و بین‌المللی مورد تمسخر منتقدان بوده است، اما همینکه در فیلم‌های او عمیق‌تر می‌شویم از جنبه‌های زیرکانه و گمراه‌کننده‌شان لذت بیشتری می‌بریم.

فیلم کوتاهی که اوزون پیش از نخستین فیلم بلندش، «سیتکام» (۱۹۹۸)[۱]، ساخت نمونه‌ی بارز سینمای اوست. پیش از انتشار دی وی دی فیلم‌های کوتاه ۱۶ و ۳۵ میلیمتری او، که تعدادی از آن‌ها مربوط می‌شود به دوران تحصیل و پس از تحصیل او در مدرسه‌ی سینمایی FEMIS[2]، اوزون کارش را با ساخت بیش از ۳۰ فیلم سوپر ۸ میلیمتری خلاقانه شروع کرد. اوزون (متولد ۱۹۶۷)، در جوانی تحت تاثیر فرم آثار جوزف موردر[۳] قرار گرفت، چهره‌ی الهام بخش آوانگارد فرانسوی، کسی که ادعا می‌کرد در نخستین اتودهای ۸ میلیمتری اوزون می‌توان ردپای یک جین ویگو[۴] دیگر را دید. موردر به شاگردانش توصیه می‌کرد که زندگی روزمره‌شان را با استفاده از اعضای خانواده، دوستان و معشوقه‌هایشان به فیلم تبدیل کنند. این توصیه تاثیری عمیق و همیشگی بر شکل‌گیری هویت حرفه‌ای آثار اوزون گذاشت و یکی از اسرار جذابیت و خلاقیت آثار او محسوب می‌شود.

تشخیص اینکه اوزون چگونه داستان‌ها و صحنه‌پردازی‌هایش را، همانطور که در این فیلم‌های کوتاه هم دیده می‌شود، پیرامون اتفاقات ساده، پیش پا افتاده و روزمره شکل داده، بسیار جالب است. بیرون آمدن از رختخواب، خوردن صبحانه، قدم زدن، رفتن به ساحل، شام خوردن، تماشای تلویزیون، برگشتن به رختخواب… . اوزون عاشق نظم تکراری اتفاقات در خانواده است، مخصوصا وقتی که تعطیلات قواعد همیشگی خانه را کمی به هم می‌ریزد.

در موقعیت‌های زمانی و مکانی زندگی روزمره، برخی چیزها به موتیف‌های ثابت و معنادار تبدیل می‌شوند، همانطور که در آثار کارگردان شهیر تایوانی، تسای مینگ لیانگ، به کار گرفته شده‌اند. برای مثال آب؛ قبل از هر کسی این اوزون بود که در فیلم‌هایش با غرق کردن سرتاسر بدن شخصیت‌هایش زیر آب در وان حمام، این سوال و اضطراب آنی را در ذهن مخاطب پیش کشید که آیا آن‌ها مرده‌اند یا با حرکتی ناگهانی بدن‌هایشان را از زیر آب بیرون خواهند کشید و کیفیت اضطراب آلود تصویر در هم خواهند شکست؟ آب یک عنصر پیوند دهنده‌ی قوی و منسجم در آثار اوزون است. آب فضای ظاهرا رام، کنترل شده و قاعده‌مند جامعه‌ی انسانی (فضای حمام یا استخر شنا) را با افسارگسیختگی و آشفتگی فضاهای پیش‌بینی‌ناپذیر طبیعی (دریا) پیوند می‌دهد. اما همیشه با احتمال در هم ریختن نقش‌ها و کارکردها: آیا شخصیت تاتیانا در فیلم «دریا را ببین» (۱۹۹۷)[۵] ــ با بازی درخشان مارینا د وان، هکلاسی و همکار اوزون ــ از حمام خانه‌ی دوست بسیار صمیمی‌اش (ساشا هیلز) به عنوان جایی برای در هم شکستن قواعد و اصول یک خانواده‌ی طبقه‌ی متوسط استفاده می‌کند؟ آیا گذشته از این‌ها، این خود بدن انسان نیست که دقیقا در کشاکش طبیعت و فرهنگ گیرافتاده است؟ برای مثال، درست همانطور که اوزون در فیلم «جرات یا حقیقت» (۱۹۹۴)[۶] به عنوان شاهد با شوکی که به بازی هر روزه‌ی بچه‌ها پایان می‌دهد، بدن و کارکردهایش را دراماتیزه می‌کند و به تصویر می‌کشد. در حقیقت در دنیای اوزون، جریانی حیاتی در زیر پوست رویداد‌ها وجود دارد، که حاصل جوشش و نفود مخفیانه‌ی جهان طبیعی از شکاف‌های دنیای متمدن در زندگی انسان است. این ایده، مضمون اصلی فیلم «زیر شن» (۲۰۰۰)[۷]، در فیلم «ایکس ۲۰۰۰» (۱۹۹۷)[۸]، در تصویر ازدحام مورچه‌ها در یک آشپزخانه و روی پاهای شخصیت اصلی فیلم تجسم می‌یابد.

حمام‌ها و اتاق‌خواب‌ها: تنها با استفاده از این لوکیشن‌ها و امکانات فرمی، دراماتیک و طنز آمیز این مکان‌ها، اوزون می‌تواند یک فیلم کامل بسازد. مشهورترین و تاثیرگذارترین فیلم او «صحنه‌های رختخواب یا ماجراهای قبل از خواب» (۱۹۹۶)[۹] است، یک موزاییک چند قسمتی در حال و هوای موفقیت‌های اولیه «لحظات بی‌لذت» جین کمپین در دهه‌ی ۸۰ میلادی. (به طرز جالبی اوزون در فیلم «۵*۲» (۲۰۰۴)[۱۰] ــ پنج مرحله‌ی اساسی از روابط یک زوج ــ نیز مجددا از ساختار اپیزودیک استفاده می‌کند). این فیلم مجموعه‌ای از صحنه‌های رختخواب است، تصاویر کوچک ضمیمه شده به داستان‌ها که گاهی یادآور «افسانه‌های شهری» درباره‌ی صحنه‌های قرار است. برای اوزون، رختخواب در نگاه اول جالب‌ترین و جذاب‌ترین فضای داخلی شهری ست، جایی که همه چیز آشکار می‌شود، هیجانات انحرافی خودشان را نشان می‌دهند و ناهمسویی میان افراد برملا می‌شود. جایی که البته تعلق اوزون به اقلیت‌های جنسی و جنسیتی نمایان می‌شود. اگر چه اقلیت‌های جنسی و جنسیتی از عناصر تکرار شونده در آثار اوزون است، اما به جای اشاره‌ی مستقیم به همجنس‌گرایی، بیشتر به ماهیت ناآشنا، سیال و تغییرپذیر بدن‌ها، امیال و نگرش‌ها اشاره می‌کند. برای مثال به درام فریبنده‌ی مرگ، ارگاسم و فیلم‌برداری در فیلم «مرگ کوچک» (۱۹۹۵) توجه کنید. بهترین صحنه‌ها در ارتباط با این موضوع، صحنه‌ی تلفیقی بازی و واکنش‌ها در فیلم «جرات و حقیقت» و تصویر دوقلوهای خوابیده در کیسه خواب در فیلم «ایکس ۲۰۰۰» هستند.

اوزون امروزه به عنوان یک کارگردان افراطی شناخته می‌شود. فیلم «۸ زن» (۲۰۰۲)[۱۱] ارتباط چشمگیر آثار او با موزیکال‌های رنگارنگ وینسنت مینلی[۱۲] یا ملودرام‌های داگلاس سیرک[۱۳] را نشان می‌دهد. با این حال، فیلم‌های کوتاه او به ما یادآوری می‌کند که اوزون هرگز از آن دسته فیلم‌سازان متظاهر و سورئال افراطی نبوده است. سبک او به شکل آگاهانه‌ای ساده و سر راست است، موقعیت‌های روزمره‌ای که به شکلی واضح و قابل فهم فیلم‌برداری شده‌اند. فیلم‌های او انباشته از جزئیات هستند که منطق زیربنایی داستان را به تدریج آشکار می‌کنند و موجب می‌شوند تا در فیلم‌های او ناشناخته بودن، عجیب و غریب بودن ــ و در واقع نامتجانس بودن ــ جذاب و فریبنده به نظر برسد. اوزون ادامه‌ی سنت فیلم‌سازان زیرزمینی مانند آلفرد هیچکاک و لوئیس بونوئل است ــ دو استاد دیگر آداب حمام و انحرافات بیشمار در زندگی روزمره (رجوع کنید به مورچه‌ها در فیلم «سگ اندلسی»).

اما اوزون یک نقطه‌ی اشتراک دیگر با کارگردانان هالیوود دهه ۱۹۵۰ مانند مینلی و سیرک دارد: انتقال شیوه‌مند احساسات. انگیزه‌ای که شخصیت‌های اوزون را به کنش وا می‌دارد به ندرت به خشونت یا واکنش‌های هیجانی مرتبط است ــ شاید فقط در حد یک داستان، که آن هم به طور غیرمستقیم یا خارج از صحنه نمایش داده می‌شود (مانند فیلم «دریا را ببین»). این احساسات به جای کالبدهای انسانی در عناصر دیگر میزانسن تجلی پیدا می‌کنند ــ در طراحی صحنه و موسیقی، به‌ویژه در ضرباهنگ‌هایی شبیه به استانداردهای هنر پاپ (از این رو می‌توان گفت فیلم «قطرات آب بر روی سنگ‌های سوزان» (۲۰۰۰)[۱۴]، ادای احترام اوزون به راینر ورنر فاسبیندر، خالق این تکنیک جالب و پاپ آرت است). از نمونه‌های انتقال و نمایش غیر مستقیم احساسات می‌توان به استفاده از نسخه فرانسوی آهنگ «بنگ بنگ» (که بعداً در فیلم «بیل را بکش» تارانتینو جاودانه شد) در«یک لباس تابستانی» (۱۹۹۶)[۱۵] اشاره کرد، و یا به فیلم «نان مقدس»[۱۶] که در آن میل مهارناپذیر مقدس در نگاه سرد و مسحور تاتیانا به ویترین‌های گوشت در فروشگاه متجسم می‌شود.

در سینمای اوزون یادداشت بریتانیایی خویشتندارانه‌ی جالبی وجود دارد که موش و گربه‌ی از سه‌گانه‌ی تخیلی «استخر شنا» (۲۰۰۳) مانیفست کامل آن است. فیلم‌های اوزون در لحظه تحریک کننده هستند اما به شیوه‌ای اساسا بی‌شرمانه و نه شوکه کننده. عصیان در سینمای اوزون از نوع مخملی و ماندگار است که مدت‌ها پس از پایان فیلم ذهن شما را آزار می‌دهد. فیلم‌های او همگی درباره رویارویی‌های گیج‌کننده‌ی روزمره هستند ــ بر سر میز صبحانه، در رختخواب، در استراحتگاه ساحلی ــ که در آن غریبه‌ها تنها به شکلی نیمه آگاهانه با «دیگران» رو در رو و باعث تحریک آن‌ها می‌شوند. آنچه اوزون در فیلم‌هایش به تصویر می‌کشد، هجمه‌ای از نگاه‌های مبهوت یا بی‌معنا ست که در چنین لحظاتی بین مردم رد و بدل می‌شود ــ مثلا در مجموعه‌ای از کلوزآپ‌های زیبا در فیلم «دریا را ببین»، ساشا بسیار عصبی و تاتیانا نفوذناپذیر و مرموز نگاه می‌کنند. عواطف و احساسات عمیقی که به ندرت ابراز یا تصدیق می‌شوند؛ در فیلم «۸ زن»، ساکنان خانه رسواترین افشاگری‌ها از کمد اسکلت خانواده را بدیهی تلقی می‌کنند. این حد از حساسیت به جذبه‌ی احترام برانگیز یک نفر، در فیلم «مرده‌ی کوچک» به خوبی به نمایش در می‌آید؛ مردی از پدر در حال مرگش ــ پدری که سال‌ها از او جدا بوده ــ با این فرض که او بیهوش است، عکاسی می‌کند. او تنها در زمان ظهور عکس‌ها متوجه می‌شود که پدر هوشیار و مستقیم به لنز دوربین نگاه می‌کند. وقتی خواهر به این مساله اشاره می‌کند، مرد عکاس تظاهر به ندانستن می‌کند. با این حال پدر ناراضی بنظر نمی‌رسد، در واقع او از اینکه بالاخره خانواده به سوژه‌ی هنری مرد عکاس تبدیل شده، راضی می‌نماید ــ درست همان کاری که فرانسوا اوزون در شروع زندگی حرفه‌ای درخشانش، در فیلم‌های سوپر ۸ میلیمیتری‌اش انجام می‌داد.


[۱] Sitcom (1998)

[۲] Fondation Européenne pour les Métiers de l’Image et du son

[۳] Joseph Morder

[۴] Jean Vigo

[۵] Tatiana in See the Sea (1997)

[۶] Truth or dare, 1994

[۷] Under the Sand (2000)

[۸] X2000 (1997)

[۹] Bed Scenes aka Bedtime Stories (1996)

[۱۰] ۵ x 2 [2004]

[۱۱] ۸ Femmes (2002)

[۱۲] Vincente Minnelli

[۱۳] Douglas Sirk

[۱۴] Water Drops on Burning Rocks )2000(

[۱۵] A Summer Dress (1996(

[۱۶] Panis Angelicus

پیوند کوتاه: https://www.fidanfilm.ir/?p=16103